موسسه رسانه شو
موضوع: "فیلم و سریال"
به کبودی یاس
یکشنبه 02/05/22
«به كـــبودی يـــاس»
گفتوگو با سازندگان فيلم
شهيد عبدالحسين برونسی
سه سال قبل «به كبودي ياس» پس از پيشنهاد مقام معظم رهبري در حالي ساخته شد كه شهيد عبدالحسين برونسي در زمرهي مفقود الاثرهاي هشت سال دفاع مقدس محسوب ميشد. اما پس از سه سال، پيكر اين شهيد نزد خانوادهاش بازگشته است. به همين بهانه، ايسنا گفتوگويي را با «جواد اردكاني» كارگردان سينما و «ابراهيم اصغري» تهيهكننده فيلم «به كبودي ياس»، درباره شخصيت «شهيد برونسي» و فيلمسازي در ژانر دفاع مقدس انجام داده است.
حيف كه نميتوان تمام ابعاد شخصيتي يك شهيد را به نمايش گذاشت
جواد اردكاني در گفتوگو با خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري داتشجويان ايران (ايسنا) دربارهي شناخت خود از ويژگيهاي اخلاقي شهيد برونسي گفت: او آدمي كاملا خالص بود و حتي قبل از جبهه هم براي خدا زندگي ميكرد. شهيد برونسي در جنگ به عنوان يك روستازاده و فرزند يك بنا به جبهه رفت اما عملياتهاي بزرگي را رهبري كرد.
وي فاكتورهاي ايماني شهيد برونسي را مهمتر از توانمنديهاي نظامي او دانست و تاكيد كرد: در رفتار نظامي او توكل و توسل جايگاه ويژهيي داشت و تصور ميكنم كه بيش از اشاره به فاكتورهاي نظامي شهيد برونسي بايد به شخصيت و ويژگيهاي ايماني او اشاره كرد. چرا كه گاهي اين ايمان بالا، خلاءهاي نظامي ايشان را پر ميكرد.
توكل و توسل اين شهيد؛ ترسيدم
كارگردان «به كبودي ياس» ادامه داد: علاقه زيادي داشتم كه بتوانم در موضوع توكل و توسل اين شهيد بيشتر به شخصيت حقيقي او نزديك شوم، اما ترسيدم. چرا كه ايمان و توكل افراد جزو حوزههاي بسيار ويژه و شخصي به حساب ميآيد و ترسيدم كه نتوانم آنچه كه در ايشان موج ميزد را به درستي نشان دهم. به همين دليل هم به هيچ وجه به اين ويژگيها نزديك نشدم.
اردكاني ضمن ابراز اميدواري براي رشد قابليتهاي سينما در حد نمايش ويژگيهاي فردي افراد خاطرنشان كرد: در حوزه شهدا و دفاع مقدس، لحظات و خصوصيات ناب و جذابي وجود دارد و شهيد برونسي تنها كسي نيست كه چنين ويژگيهاي ايماني داشته است. بسياري از شهيدان دفاع مقدس با همين ويژگيها وجود دارند كه فيلمسازان توانمند ميتوانند در مورد آنها فيلمهاي خوبي بسازند. اميدوارم امكانات و دانش سينمايي به حدي برسد تا بتوانيم وارد حوزههاي شخصي افراد نيز بشويم.
وي در ادامه، دربارهي نحوهي شكلگيري ايده ساخت «به كبودي ياس» بيان كرد: چند سال قبل در ديداري كه سينماگران با مقام معظم رهبري داشتند، ايشان از شهيد برونسي نام بردند. پس از اين جلسه آقاي صفارهرندي وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي به من ماموريت داد تا فيلمي از شهيد برونسي بسازم.
اردكاني فيلمنامه «به كبودي ياس» را كاملا مستند دانست و گفت: مرحله تحقيق اين فيلم به سرپرستي غلامرضا سالم از فرماندهان دفاع مقدس انجام شد و يك سال و نيم طول كشيد. براي بهتر شدن فيلمنامه «به كبودي ياس» از منابع مكتوبي مانند «خاكهاي نرم كوشك» به نويسندگي سعيد عاكف و و چندين مستند دربارهي اين شهيد استفاده كرديم. همچنين اطلاعاتي از كنگره شهداي مشهد نيز دريافت كرديم. البته اين اطلاعات پس از پالايش با رزمندگان و دوستان همراه شهيد برونسي چك شد.
وي در عين حال اظهار كرد: ما نميتوانيم در فرصت يك فيلم سينمايي كل شخصيت و ابعاد وجودي يك شهيد را بيان كنيم به همين دليل تحقيقاتمان را در مقطعي از زندگي شهيد برونسي انجام داديم كه بتوانيم كار بيشتري روي آن داشته باشيم و راحتتر نشان داده شود. البته در انتخاب مقطع زندگي شهيد برونسي به امكانات فني آن زمان سينماي ايران نيز توجه داشتيم و اين موضوع بسياري از انتخابهاي ما را كنار گذاشت. در نتيجهگيري كلي كه داشتيم مقطع سال آخر زندگي شهيد تا زمان شهادت او انتخاب شد كه شامل بخشهايي از اتفاقات پشت و داخل جبهه در قالب عمليات خيبر و بدر بود.
اردكاني حوزه شهداي دفاع مقدس را حوزهاي بسيار ملتهب دانست و تصريح كرد: تا قبل از «به كبودي ياس» در ژانر دفاع مقدس فيلمي با اسم و رسم و شخصيت محوري شهدا ساخته نشده بود. شايد اين عدم ساخت چنين فيلمهايي به دليل آن بود كه فيلمسازان از وارد شدن به اين حوزههاي ملتهب ميترسند. بالاخره در اين حوزهها حساسيت و محدوديت بسيار است و توقعات مردم و مسؤولان نيز بسيار بالاست.
اين كارگردان با انتقاد از متوليان نهادهاي در ارتباط با شهدا و دفاع مقدس تصريح كرد: سپاه همكاري بسياري براي ساخت فيلم «شهيد برونسي» شد و بعضي از نهادها در حد نياز كمك نكردند. سپاه در بخش ادوات نظامي كمك بسياري كرد و اگر كمكهاي آنها نبود چنين فيلمي ساخته نميشد. ما نهادهايي داريم كه نوع فعاليت آنها با شهدا و جنگ بسيار مرتبط است. اينجاست كه ميتوان پرسيد بنياد شهيد يا بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس كجاي پروسه فيلمسازي براي شهدا و دفاع مقدس قرار گرفتهاند؟ همچنين در پروژه «به كبودي ياس» با اينكه مشهديها بايد نگاه ويژهيي به شهيد برونسي ميداشتند اما مديريت وقت استان براي ساخت اين فيلم كمك زيادي نكرد.
اردكاني با بيان اين كه پس از گذشت اين سالها، اكنون نهادهاي ذيربط بايد سهم خود را در فيلمسازي درباره شهدا و دفاع مقدس بپردازند، بيان كرد: در حال حاضر قرار است راجع به شهيد هاشمينژاد، شهيد علمالهدي، شهيد شوشتري و شهيد چمران فيلمهايي ساخته شود و جريان فيلمسازي براي شهدا به راه افتاده است. الان بايد نهادهاي ذيربط سهم خود را درباره سينماي دفاع مقدس بپردازند. اگر اين جريان به درستي هدايت شود چنين كارهايي به نتيجه ميرسد. كساني كه فعاليتهاي فرهنگي جامعه را رصد ميكنند بايد اين مسير را تحت نظر گرفته و به آن كمك كنند.
اميدواريم اولين فيلم درباره يك شهيد با بازگشت پيكر ايشان سبب خير شود
همزمان با بازگشت پيكر شهيد برونسي پس از 27 سال ، ابراهيم اصغري، تهيه كننده «به كبودي ياس» نيز درباره نمايش اين فيلم به مناسبت پيداشدن پيكر شهيد گفت: تمام مراحل ورود «به كبودي ياس» به شبكه نمايش خانگي انجام شده و قرار است پس از آن كه اين فيلم در شبكه خانگي توزيع شد در تلويزيون نيز به نمايش در آيد. فكر ميكنم كار توزيع فيلم به كبودي ياس در شبكه نمايش خانگي تا يك ماه ديگر به سرانجام برسد و اين فيلم از موسسه «ويديو رسانه آسيا» پخش شود.
وي مهمترين خصوصيت «به كبودي ياس» را مستند بودن فيلمنامه آن دانست و خاطرنشان كرد: مهمترين فاكتور در فيلم اين است كه سعي كرديم بسيار به واقعيتها و مستندات زندگي شهيد برونسي نزديك شويم تا اين فيلم باورپذيرتر باشد. اين كار از فيلمنامه آغاز و حتي در مرحله انتخاب بازيگر نيز ادامه پيدا كرد. به همين دليل است كه در ساخت اين فيلم سراغ بازيگران گمنام رفتيم.
تهيهكننده «به كبودي ياس» با اشاره به مشكلات موجود براي نمايش فيلمهاي ارزشي اظهار كرد: مهمترين مشكل فيلمهاي دفاع مقدسي اكران و نمايش آنهاست كه سازوكار درست و مشخصي براي آن تعريف نشده است. اگر اين فيلمها روند مناسبي براي نمايش داشته باشند ميتوانند مخاطبان خود را جذب كنند. طيفهايي كه مخاطب سينماي دفاع مقدس هستند اكنون با سينما قهر كردهاند. بايد برنامهريزي صورت گيرد كه توسط اين گونه فيلمها اين افراد نيز به سينما بازگردند.
وي در پايان اين گفتگو، با ابراز اميدواري براي توجه بيشتر به سينماي ارزشي گفت: متاسفانه در حال حاضر نمايش فيلمهاي دفاع مقدس و ارزشي به جرم آنكه در شرايط فعلي مخاطب آنها را نميپسندد با محدوديت اكران مواجه شده و نهايتا اين فيلمها در اكران تك سانس اكران ميشوند. اميدواريم اولين فيلمي كه درباره يك شهيد ساخته شده با بازگشت پيكر ايشان سبب خيري شود تا سينماي ايران هم در مرحله توليد و هم در مرحله نمايش به فيلمهاي ارزشي توجه بيشتري كند.
عبدالحسين برونسي در سال 1321 در روستاي «گلبوي كدكن» از توابع تربتحيدريه قدم به عرصه هستي نهاد. در سال 1341به خدمت زير پرچم احضار ميشود كه به جرم پايبندي به اعتقادات اصيل ديني، از همان ابتدا مورد اهانت و آزار افسران و نظاميان طاغوتي قرار ميگيرد.
سال 1347 سال ازدواج كرد است، همين سال، اعتراضات او به برخي خدعههاي رژيم پهلوي (مثل اصلاحات ارضي)، به اوج خود ميرسد كه در نهايت، به رفتن او و خانوادهاش به شهر مقدس مشهد و سكونت در آنجا ميانجامد كه اين نيز فصل نويني را در زندگي او رقم ميزند.
پس از چندي، با هدفي مقدس، به كار سخت و طاقتفرساي بنايي روي ميآورد و رفته رفته، در كنار كار، مشغول خواندن دروس حوزه نيز ميشود. بعدها به علت شدت يافتن مبارزات ضدطاغوتياش و زندان رفتنهاي پي در پي و شكنجههاي وحشيانه ساواك، و نيز پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران، از اين مهم باز ميماند.
با شروع جنگ تحميلي، در اولين روزهاي جنگ، به جبهه روي ميآورد كه اين دوران، برگ زرين ديگري ميشود در تاريخ زندگي او.
به خاطر لياقت و رشادتي كه از خود نشان ميدهد، مسؤوليتهاي مختلفي را بر عهده او ميگذارند كه آخرين مسؤوليت او، فرماندهي تيپ هجده جوادالائمه (سلامالله عليه) است كه قبل از عمليات خيبر، عهدهدار آن ميشود.
با همين عنوان، در عمليات بدر، در حالي كه شكوه ايثار و فداكاري را به سر حد خود ميرساند، مرثيه سرخ شهادت را نجوا ميكند.
تاريخ شهادت اين سردار افتخارآفرين، روز 23 اسفند ماه 1363 است كه جنازه مطهرش، با توجه به آرزوي قلبي خود او در اين زمينه، مفقودالاثر ميشود و روح پاكش، 9 ارديبهشت ماه 1364 در شهر مشهد تشييع ميشود.
با پيدا شدن پلاك و بخشي از استخوانهاي شهيد برونسي، پيكر اين فرماندهي دوران دفاع مقدس همزمان با سالروز شهادت فاطمه زهرا(س) ـ شنبه 17 ارديبهشت ماه ـ در مشهد تشييع ميشود.
سینمای فطرت بهترین شکل "سینمای دینی" است
چهارشنبه 02/05/04
وقتی از سینمای دینی صحبت میکنیم منظورمان دقیقاً از دین چیست آیا فضای فطری، عرفانی و معنوی را هم شامل میشود یا قلمرو آن در محدوده شریعت و مذهب قرار میگیرد؟
باید در مقدمه بگویم که در مورد سینمای دینی مباحث و ادبیات زیادی مطرح شده و شکل گرفته است. هم در بحث نظری و علمی آن و هم در بعد رسانهای آن، که میتوان گفت در نتیجه تعاریف مختلف و متنوعی از سینمای دینی تولید شده است.
اینکه آیا سینمای دینی، عرفانی و یا مذهبی است، فکر میکنم به همین اختلاف تعاریف بر میگردد که افراد مختلف با نگاه مختلف آن را مورد بررسی قرار دادهاند و تعاریف گوناگونی از آن ارائه دادهاند. ما در تاریخ سینمای ایران درباره سینمای دینی، فراز و فرودهای زیادی داشتیم. در بعضی از دههها فضای عرفانی را سینمای دینی میدانستند و در دیگر دههها نشان دادن نمادها و مباحث مذهبی را.
در این مورد باید گفت که شاید اختلاف نظرهایی بین اندیشمندان بوده یا آنان فهم متفاوتی از سینمای دینی داشتند که این موضوع هم قابل توضیح است که در نتیجه آن در این دههها چه اتفاقی در حوزه سینمای دینی افتاده است. به عنوان مثال شاید در دهه 60 سینمای معناگرا و داستان یک عابد، زاهد و انسان مذهبی را سینما میبردند و نشان میدادند. اما در دهه 1370 و1380 این دیدگاه تغییر کرد. چه بسا نشان دادن زندگی یک روحانی و کسی که منتصب به دین است تبدیل به سینمای دینی شد.
واقعیت پنهان مرد عنکبوتی
سه شنبه 02/02/19
مرد عنکبوتی قهرمانی افسانهای است که پیش از حضورش در عرصهی سینما، نخست در سال ۱۹۶۲م، توسط پدیدآورندهی اصلیترین شخصیتهای کمیک در جهان و بازیگر، تهیهکننده و نویسنده یهودی آمریکا، یعنی استن لی (Stanley Martin Lieber) بهوجود آمد و توسط استیو دیتکو (Steve Ditko) طراحی و با سرمایهی شرکت جهانگستر مارول (Marvel Comics) و در قالب مجله و کتاب کمیک (Comic book) به جهانیان عرضه گردید.
مرد عنکبوتی در واقعیت پنهان خود در تعارضی آشکار با دین حَق و این فرمودهی خداوند متعال در قرآن کریم که میفرماید: مَثَلُ الَذینَ اتَّخذوا مِنْ دونِ اللّهِ اولیاءَ کمَثلِ العنکبوتِ اتَّخَذَتْ بیتاً وَ اِنَّ أَوْهَنَ البیوتِ لبیتُ العنکبوتِ (عنکبوت : ۴۱) سعی میکند تا تنها با کمک نیش یک عنکبوت، اسطورهای شکستناپذیر خلق نماید که فقط با اتکا به قدرت انسانی خود با بدیها به مبارزه برخاسته! و بدینترتیب مخاطبان خود را به چنان شگفتزدگی بصری میرساند که آرزوی دوستی و محبت با او را در دل میپرورانند.
واقعیت پنهان مرد عنکبوتی شاید برای بسیاری مشخص نباشد و تا به آینده نیز هیچگاه ستیز مستقیم او با دین حَق برای بسیاری از مخاطبان معلوم نگردد؛ اما آنچه که بدون هیچ تردیدی برای هر مخاطبی قابل فهم و درک میباشد، حضور مرد عنکبوتی بهعنوان شخصیتی لیبرال و بر بستر تفکر سکولاریسم است که بهنوعی ویژه از ماهیت قُدسی قانون و قراردادهای اجتماعی در جامعهی پیرامونی خود دفاع مینماید.
سخن در باب سکولاریسم بسیار است، اما آنچه که اهمیت دارد، فهم این نکته است که تفکر سکولار بهعنوان مروّج دینی بَشرمحور در قالب لیبرالیسم، بهگونهای تنظیم شده که از قابلیت جذب تمامی تفکرات مختلف خدامحور برخوردار باشد و حضور تمامی ادیان را در حوزهی روابط فردی هریک از انسانها محترم بشمارد. این دین بشری تنها تفکر متعارض خود را دین حق میداند که ادعای پاسخگویی به تمامی نیازهای بشری را داشته و برنامهای برای رهیافت انسان به سعادت در دنیا و آخرت ارائه میدهد.
به این ترتیب، تنها تعارض سکولاریسم با سایر ادیان در نفی دین حق و تقابل مستقیم با آن است که در این مسیر و در گام نخست، سکولارها با ارائهی ذهنیتی متحجرانه از این دین، سعی مینمایند تا مشروعیت حضور اجتماعی و موجّه بودن اظهار نظر کتاب آسمانی مبتنی بر دین حق را به عصر سنّت (Tradition) محدود نموده و با یادآوری تکامل انسان، تجدد یا مدرنیسم (Modernism) را سرآغاز فصل جدیدی معرفی سازند که لازم است در آن تبیین مناسبات شهروندی بهگونهای بشری و منطبق با نیازهای جدید انسان مدرن، مورد بازبینی قرار گرفته و در این مسیر، شعار فریبندهی جدایی دین از سیاست، برای تببین نحوهی کنار کذاشتن دین حَق و اتخاذ روش برآمده از دین لیرالیسم، در جهت ادارهی بهتر امور دولتها و حکومتها فریاد زده میشود.
کمدی سیاه در فسیل
دوشنبه 02/02/18
بر سر این فیلم شاید حرف های زیادی زده شود . اما مهم محتوای فیلم است آنچه نقل میشود مهم است و آنچه برداشت میشود مهم تر …
ژانر کمدی معمولا ژانری است که هدفش خنداندن مخاطب است اما گاهی اوقات محتوایی عمیق تر را به مخاطب خود تزریق میکند. مخاطب برایش مهم نیست که چه چیزیی را می شنود یا می بیند مهم خندهایست که از فیلم دریافت میکند.
این فیلم در خندهگرفتن به لحظه موفق نبود؛ شوخیهایی که متاسفانه دیگر برایمان در فیلم های کمدی عادی شده و بیننده از حرف های رکیک سکانسهای لودگی وادار به خنده می شود. داستان فیلم درباره سه جوان به نام های اسماعیل ( بهرام افشاری ) ؛ سعید ( هادی کاظمی ) ؛ و صفا ( ایمان صفا) که آرزو اجرای کنسرت و شهرت را دارند.
زمان فیلم در زمان قبل از انقلاب قرار دارد و بر اساس شرایط موجود آنها را مجبور به چیزی میکنند که در ظاهر علاقه ای به آن ندارند؛ اما اسماعیل برای رسیدن به نامزدش فرنگیس ( الناز حبیبی ) بر خلاف میلش قبول میکند که برای اعلا حضرت شعر بخواند.
سعید (هادی کاظمی ) ؛ شخصیتی بی طرف و ترسو که زود شرایط را قبول میکند؛ در سکانسی که از طرف ساواک به کافه می آیند اسماعیل و صفا از خود مقاومت نشان میدهند اما سعید تسلیم میشود. سعید حتی از ابراز علاقه اش به پری، خواهر اسماعیل ( الهه حصاری) خود داری میکند و کاملا محتاط است، همین شخصیت بعد از انقلاب در کمیته مشغول است؛ او که آهنگساز کاواره بود حالا به شخصیتی مذهبی و انقلابی تبدیل شده است.
صفا؛ ( ایمان صفا ) شخصیتی که قبل از انقلاب مخالف رژیم پهلوی است؛ او آزاد منش است و برای خواستهاش میجنگد؛ سست عنصر نیست، پای انتخابش می ماند و مجازاتش را هم میکشد. شخصیتی که قبل از انقلاب در اشعارش به رژیم توهیین می کند، بعد از انقلاب منافقی علیه انقلاب است. این شخصیت با بازی بی نظیر ایمان صفا برای بیننده دارای پیام است.
به نظر میرسد نقطه اوج دراماتیک فیلم ایمان صفا است، فردی که بعد از انقلاب در مقابل دوستان خود میایستد، این رو در رویی فیلم را به اوج خود می رساند.فیلم فسیل یک فیلم کمدی معمولی نیست، این فیلم را نمی توان با هزارپا یا با مطرب مقایسه کرد. فسیل حاوی نکاتی است که چالش های جدی دنیای هنر بعد از انقلاب را به تصویر می کشد.
سکانس هایی از میدان آزادی در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و تغییر موقعیت اسماعیل رمز هایی در بر داشت که معنی تازه ای را برای بیننده تداعی می کرد.فیلم فسیل به زبان کمدی و طنز پیامش را خوراک مخاطبی میکرد که در گیر موقعیت های خنده دار فیلم بود. اما نام فسیل انتخاب هوشمندانه ایست برای فیلم که بیان میکند همانگونه که آثار به جامانده از اعصار گذشته ارزشمند هستند و دست یابی به اصل آنان غیر ممکن است، چیز هایی که در دوران گذشته از دست ما رفته ارزشمند بوده و دیگر قابل دست یابی نیست.
روایت جعلی ترکیه از ابن سینا
شنبه 02/02/16
ترکیه بعداز روایت جعلی ترکی از مولانا، حالا به دنبال مصادره ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی است. شبکه تی ار تی ترکیه داره سریالی به نام نابغه کوچک : ابن سینا رو میسازه و قطعا هویت تمدنساز ایرانی او را انکار خواهد کرد.
در ایران هم تمرکز سریالها روی حرمسرای ناصرالدين شاه و دوران قاجار هست.
این یعنی نه برنامه تولید محتوای هویت ساز داریم و نه توانستهایم ظرفیتهای وی او دی ها را به درستی هدایت کنیم.