موسسه رسانه شو
موضوع: "رسانه و فضای مجازی"

معضلات شبکههای اجتماعی را چطور برطرف کنيم؟
چهارشنبه 02/03/31
نیکلاس کار، تحلیلگر سرشناس فناوری، که در ایران بیشتر با کتاب کمعمقها : اینترنت با مغز ما چه میکند؟ شناخته میشود، در یادداشتی مینویسد: در اواسط دهۀ هفتاد تحولات جدیدی در عرصۀ رسانه صورت گرفت. نوآوریهایی جدید (از تلویزیونی کابلی تا مخابرات سیار و، بعد، کامپیوتر شخصی و درنهایت اینترنت و شبکههای اجتماعی) تمام پیشفرضهای پیشین دربارۀ ارتباطات الکترونیکی را وارونه کرد.
دیجیتالیسازی این امکان را فراهم آورد تا انواع و اقسام اطلاعات از طریق شبکهای مشترک انتقال یابند و بدینترتیب مرز میان ارتباطات شخصی و عمومی تار شد. گوشی موبایل میتواند در آنِ واحد صندوق پستی، تلفن، رادیو و تلویزیون باشد. در شبکههای اجتماعیای همچون فیسبوک، گفتوگوها حسوحال پخش همگانی دارند و پخشهای همگانی حسوحال گفتوگو.
کار میگوید یک قرن پس از اختراع و آغاز همگانیشدن رسانهها: آشوب دوباره بازگشته است، اما این بار تبعاتش بیشازپیش موجب بیثباتی میشود. چند شرکت بزرگ، که دستشان باز است تا قواعدی به میل خود معین کنند، کنترل ارتباطات عمومی و خصوصی را در دست دارند.
گفتوگوها و مکاتبات، دیگر، محرمانه که به شمار نمیآیند هیچ، بازاریابان آنها را زیر و رو میکنند تا اطلاعات شخصی حساسی را ازشان استخراج کنند. پروپاگاندا و دروغ و تهمت به خورد تودههای مردم داده میشود و معمولاً ردیابی منبع اطلاعات هم غیرممکن است. شبکههای اجتماعی، بهجای آگاهیبخشی به عموم مردم، باعث ترویج دودستگی، افراط و، در اکثر موارد، نادانی شدهاند.
با همۀ اینها نیکلاس کار از دستۀ «فناوری هراسان» نیست. از نظر او آنچه امروزه با آن مواجهیم چالشی اجتماعی است، نه فناورانه. کار معتقد است تاریخ سالهای نخست رسانههای جمعی، درعینحال که مشخص میکند چطور به این ورطه افتادیم، راه خروجی را نیز به ما نشان میدهد.

در دنیای دیجیتال چه کسی با سواد است؟!
چهارشنبه 02/03/31
اگر بخواهیم بدانیم در عصر دیجیتال جزو با سوادان محسوب می شویم یا خیر، ابتدا باید تعریف کوتاهی از سواد داشته باشیم :
سواد در مختصرترین تعریف توانائی خواندن و نوشتن است و لذا هر کس که در هر سطحی، قادر به خواندن و نوشتن متنی باشد می توان او را در سطحی از با سوادی ارزیابی و قرار داد. اما در عصر اطلاعات و رسانه، این تعریف از سواد هرچند لازم ولی کافی نیست؛ در دنیای دیجیتال امروز سواد در مفهومی جدید و نیازمند به ارائه ی تعریف گستردهتری در بعد رسانه ای است که بسیار فراتر از توانایی خواندن و نوشتن و مبتنی بر قابلیت ها و مهارت های دیگری است.
سواد رسانهای علاوه بر توانایی معمول در سواد سنتی، توانایی تحلیل و ارزشیابی پیامها و قدرت تولید و انتقال اطلاعات به دیگران در قالبهای مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پدید میآورد. اینگونه از سواد؛ با توانمند کردن انسان بر درک نحوهی کار رسانهها و نحوهی معنیسازی آنها، ماهیت و اهداف تولید پیام رسانهها و تأثیرات و تکنیکهای رسانههای گوناگون، او را از مصرفکنندگی صرف خارج کرده و در برابر اثرات رسانهها مقاوم میسازد.
سواد رسانهای در کنار آموختن خواندن ظاهر پیامهای رسانهای از رسانههای مختلف، میکوشد خواندن سطرهای نانوشتۀ رسانههای نوشتاری، تماشای پلانهای به نمایش درنیامده و یا شنیدن صداهای پخشنشده از رسانههای الکترونیک را به مخاطبان بیاموزد.
در واقع، سواد رسانه ای بر خلاف تصور عوام، مقابله با رسانه ها نبوده و بلکه مدیریت محتوا و توانایی شناسایی سودمند ترین پیام ها و مناسب ترین آنهاست. بدین منظور کاربر و استفاده کننده از رسانه باید فعالانه در میان خیل ابزارهای رسانه ای و شبکه ها دست به گزینش رسانه ی مطلوب و انتخاب بهترین پیام بزند و لذا لازم است قبل از مراجعه به رسانه ای از ماهیت و کارکرد آن رسانه آگاهی گافی داشته باشد.
کاربران همواره باید به عنوان کنشگری فعال، مهارت و توانایی های دیگری همچون ماهیت و کارکرد رسانه، انگیزه سنجی صاحبان رسانه، تحلیل روابط علی و معلولی در پیام و گزارش های دریافتی و توانایی تشخیص و شناسایی تحریف ها،کلیشه سازی ها، تفکیک و تحلیل تبلیغات و نقد هر یک را بخوبی کسب کنند و همواره با درک شناخت نیاز خود از خود سوال کنند که: از میان انبوه رسانه ها و شبکه های خبری و اطلاعاتی و نیز انبوه محتواهای تولید شده، کدامیک را برگزینند تا بیشترین منفعت و سودآوری را در راستای پاسخگویی به نیازشان، برای آنها رقم زند.
حال با این تعاریف در عصر دیجیتال کدام یک از ما حقیقتاً با سوادیم؟!

دهگانه موثرسازی فعالیت های رسانه ای کشور
جمعه 02/03/05
معصومه نصیری ـ دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه ای یونسکو ایران
در عصر حاضر، رسانه خلق معنا می کند؛ رسانه می تواند ضمن زدایش معانی قبلی، با تولید معانی جدید، هویت زایی و هویت زدایی کرده و تحریف گونه خالق سبک های جدید زندگی باشد که این سبک ها، شیوه هایی گاها مغایر با فرهنگ جوامع را با خود به همراه دارند. بنابراین رسانه ها امروز نه تنها معنا میسازند، بلکه معنای پیشین را هدایت میکنند و حتی تغییر میدهند.
از سوی دیگر این ابزار تعیین کننده در هزاره سوم، می تواند با بن بست نمایی و ناامیدسازی افکار عمومی، ضمن کاهش عزت نفس ملی، منجر به عقبگرد جوامع نیز شده و بی حسی عمومی نسبت به آینده مطلوب را برای کشورها رقم بزند. احساسی که در صورت عدم مدیریت، می تواند منجر به کرختی جمعی، از کار افتادگی عصب های حسی جامعه و شکستن مقاومت ذهنی افکار عمومی شده و راه را برای غلبه و استحاله فرهنگی و سیاسی فراهم سازد. دقیقا در صورت توفیق چنین وضعیتی افکار عمومی خواسته یا ناخواسته علیه خود اقدام کرده و سیستم ایمنی کشور دچار خوددرگیری می شود.
برای مقابله و خنثی سازی با این کارکرد مهندسی شده رسانه ها، فعالان رسانه ای و مسوولان به این دهگانه توجه کنند:
1- روایت گر باشیم؛ باید نسبت به خنثی سازی نبردهای مختلف دشمن علیه افکار عمومی فعالیت به هنگام داشته باشیم. دیر، اشتباه و مخدوش روایت کردن، خطایی راهبردی است.
2- جامعه را واکسینه کنیم؛ تمام ارکان جامعه (مردم، مسوولان و رسانه ها) باید به سواد رسانه ای مجهز شوند. سواد رسانه ای را از پز و شعار به ضرورتی غیر قابل چشم پوشی تبدیل کنیم.
3- خبر بد دیگر نباید خبر خوب باشد!؛ خط خبری رسانه ها باید بر روی ارزش های خبری امیدآفرین متمرکز شود.
4- سرباز دشمن نباشیم؛ مسوولان مختلف خواسته یا ناخواسته با بی تدبیری رسانه ای، به خط عملیات روانی و شناختی دشمن یاری نرسانند. مسوولان باید بدانند پیام تنها آنچیزی نیست که ارسال می کنند، بلکه آنچیزی که از سوی مخاطب دریافت و فهم میشود نیز مهم است و لزوما آنچه ارسال میشود با آنچه دریافت شده یکی نیست. بی توجهی به فرامتن پاشنه آشیل مسوولان در عصر رسانه است.
5- سکوت جایز نیست؛ رسانه ها و فعالان فرهنگی گرفتار مارپیچ سکوت نشوند. گاهی اکثریت نمایی ما را دچار خطای راهبردی در تعیین استراتژی های رسانه ای می کند.
6- ضدجریان بسازیم؛ اگر ضد جریان نسازیم همواره درگیر جمع کردن حواشی تولید شده علیه خود هستیم. کمی کامل تر و فراتر از رخدادها باشیم.
7- تبیین گر باشیم؛ تبیین گر مطلع و مشرف به موضوع و دارای ادبیات اقناعی و خنثی کننده جریان رسانه ای دشمن باشیم. نقطه زنی موثر در تبیین، دارای اهمیت است.
8- سرگرم نشویم؛ درگیر امور سطحی، غیرموثرو غیرمهم نشویم. گاهی عملیات روانی دشمن با هدف مشغول سازی و حبس انرژی برای امور سطحی است.
9- هم افزا باشیم. اقدامات علیه دشمن اگر هم افزایی رسانه ای را با خود همراه نداشته باشد، به معنای بی اثری رفتار تلقی می شود.
10- درست تشخیص دهیم؛ نظام مسائل جامعه را درست تشخیص دهیم، نظام مسائل جامعه با مسائل جریانی متفاوت است. خطا در این بخش همراهی حداکثری افکار عمومی را با خود به همراه نخواهد داشت.
14خرداد مقام معظم رهبری در مراسم ارتحال امام (ره) توصیه هایی خطاب به فعالان انقلابی داشتند که برای تحقق آنها نیاز به بازاندیشی در روش های فعلی و کشف و خلق روش های موثرتر با طول موج و فرکانس اثرگذاری بیشتر هستیم. برای توفیق در این عرصه رسانه ها و مسوولان نیازمند ترمیم سرمایه اجتماعی بوده و باید بدانند امروز حرکت از موضع «فعال» به سمت موضع «موفق» کارویژه ای است که غفلت از آن به معنای توقف در حالت خوشبیانه و عقبگرد در حال بدبینانه است.

پشت پرده مردان بیوتی بلاگر
دوشنبه 02/02/25
پشت پرده ماجرای فعالیت بیوتیبلاگرهای مرد را میتوان در فعالیت شرکتهای لوازم آرایشی بهداشتی و توجه این شرکتها به مردان به عنوان بازاری تازه در عرصه محصولات آرایشی بهداشتی جستوجو کرد.
اگر در گذشته دامادها روز عروسیشان فقط به یک حمام و اصلاح و در نهایت یک سشوار مو بسنده میکردند، با تغییر سبک زندگی شاهد ظهور و بروز آرایش و لوازم آرایش مردانه هستیم! حالا برخی آقادامادها هم درست شبیه عروسخانم از ساعات آغازین صبح روز عروسی به آرایشگاه میروند تا پوستشان با انواع و اقسام ماسکهای آرایشی لطیف شود و در نهایت هم با استفاده از همان کرمها و ابزار آرایشی زنانه و با چهرهای متفاوت دنبال عروس بروند و در مجلس عروسی حاضر شوند!
بازار داغ آرایش و لوازم آرایش مردانه، شرکتهای تولیدکننده لوازم آرایشی بهداشتی را بر آن داشته تا رنگ موها و لوازم آرایشی بهداشتی مردانه تولید کنند و از سوی دیگر درآمد نجومی بیوتیبلاگرها، مردها را هم وارد این کار عموما زنانه کرده است؛ بیوتیبلاگرهایی که برخیشان آرایشگاه مردانه دارند و به طور تخصصی کار گریم و آرایش داماد انجام میدهند. با این حال برخی هم به شکلی کاملا تخصصی و زنانه آموزش آرایش دارند و اتفاقا اگر سراغ فالوئرهایشان بروید متوجه خواهید شد که اکثریت قریببهاتفاق فالوئرهای این بیوتی بلاگرهای مرد، زن هستند.
زنان در این صفحات با مردانی مواجه میشوند که حرفهایترین آرایشهای زنان را روی چهره خودشان انجام میدهند؛ به گونهای که اگر چهره آرایشکردهشان را ببینید اصلا متوجه جنسیتشان نخواهید شد! پشت پرده این ماجرا و مردانی که در این عرصه کاملا زنانه فعالیت میکنند، گردش مالی ۱۶۶ میلیارد دلاری صنعت آرایشی بهداشتی است که شرکتهای تولیدکننده لوازم آرایشی را بر آن داشته تا با ساخت کلیپ و استفاده از چهرهها از بازار بکر مردانی که بدشان نمیآید دستی به سر و رویشان بکشند، استفاده کنند.
با داغشدن بازار شبکههای اجتماعی شغل بلاگری هم ظهور و بروز پیدا کرده است. بلاگرهای اینستاگرامی ساعتهایی را در اینستاگرام صرف میکنند و هر کدام هنری از خودشان خرج میکنند تا فالوئر جمع و با جمعکردن فالوئر برای خودشان درآمدزایی کنند. سوئیتهومها، بیوتیبلاگرها، بلاگرهای آشپزی یا کارهای هنری، بلاگرهای روانشناسی که به روانشناسی زرد معروفند و بلاگرهای طنز از جمله فعالترین بلاگرها در فضای اینستاگرام هستند.
کار ویژه اغلب این بلاگرها هم یک چیز است: تغییر سبک زندگی. اما این بلاگری در اینستاگرام درآمدهای نجومی هم برای بلاگرها فراهم میکند؛ درآمدهایی که از طریق تبلیغات در پست و استوری، اسپانسرینگ و همکاری در فروش درآمد حاصل میشود. این افراد، اغلب اطلاعات کاری و درآمدشان را بازگو نمیکنند و جزو اسرار شغلیشان محسوب میشود اما از طرفی با قیمتگرفتن برای آگهی در پستها و استوریهایشان میتوان متوجه شد که بسته به تعداد دنبالکنندگان هر پست یا استوری اینستاگرامی چیزی بین ۳۴ تا ۶۰ میلیون تومان میگیرند. پس با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد، بلاگرهای اینستاگرامی از ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون یا حتی چند میلیارد تومان در ماه درآمد دارند. شاید بلاگرها را در کنار این درآمدهای نجومی بتوان اصلیترین مهرههای تغییر سبک زندگی دانست.
مردانی که آرایش میکنند
دیدن چهره یک زن آرایشکرده یا در حال آرایشکردن همان قدر عادی است که دیدن یک مرد آرایشکرده یا در حال آرایشکردن؛ آن هم به شکلی کاملا حرفهای. برندهای آرایشی چند سالی میشود برای گسترش طیف مشتریانشان به فکر تولید لوازم آرایشی مردانه افتادهاند و بهترین راهکار برای القای نیاز به آرایش و لوازم آرایشی بهداشتی برای مردان به جز اینستاگرام و شبکههای اجتماعی کجا میتواند باشد؟
به همین دلیل در سالهای اخیر بیوتیبلاگرهای مرد هم به جمع بیوتیبلاگرهای اینستاگرامی زن اضافه شدهاند؛ مردانی که جلوی دوربین کرمپودر میزنند، خط چشم میکشند، مژه مصنوعی میگذارند و بعد از اتمام کار آرایش، نمیتوانید تشخیص بدهید مرد هستند یا زن. اغلب این مردان بیوتیبلاگر خارجی هستند که پیجهایی معروف و تا ۲۳ میلیون فالوئر دارند. این ماجرا در میان مردان ایرانی هم نفوذ کرده و حالا با گشتی در صفحات اینستاگرام و بالا و پایینکردن صفحات اینستاگرام میتوانید با مردان بیوتیبلاگر ایرانی هم مواجه شوید که برای آموزش آرایش، خودشان را آرایش میکنند و فیلمها را با دنبالکنندگان به اشتراک میگذارند.
دنبالکنندگانی که اغلبشان خانم هستند. اما در تبلیغات برخی از این پیجها متوجه میشوید اینها مردان آرایشگری هستند که گریم و آرایش داماد انجام میدهند و قرار است مخاطب اصلیشان آقادامادها باشند اما مردان بیوتیبلاگر خارجی دنبال جلب مردانی هستند که بدشان نمیآید از مسیری زنانه و با آرایش زیبا شوند.
گردش مالی هنگفت صنعت آرایش با جذب مردان !
پشت پرده ماجرای فعالیت بیوتیبلاگرهای مرد را میتوان در فعالیت شرکتهای لوازم آرایشی بهداشتی و توجه این شرکتها به مردان به عنوان بازاری تازه در عرصه محصولات آرایشی بهداشتی جستوجو کرد.
شرکتهای آرایشی و تولیدکنندگان محصولات زیبایی که متوجه بازار بکر و پررونق لوازم آرایش مردانه شدهاند، آهسته و محتاطانه فعالیتهای بازاریابی خود را آغاز کردهاند. در یک مطالعه روی ۴۴۰۰ مرد در ایالات متحده پاسخ ۲۰درصد مردان به سؤال «آیا تا به حال آرایش کرده یا کرمپودر استفاده کردهاند؟» مثبت بود.
۳۳درصد مردان ۱۸ تا ۲۹ ساله گفتند که گاهی اوقات آرایشکردن را در نظر میگیرند و ۳۰ درصد دیگر از مردان ۳۰ تا ۴۴ ساله از این ایده استقبال میکنند. بر همین اساس شرکتهای تولید محصولات آرایشی، در فیسبوک و اینستاگرام تبلیغ میکنند و ویدئوهای آموزشی مخصوص مردان میسازند. همچنین از علاقه و توجه افراد مشهور برای همکاری و معرفی محصولات بهره میبرند. در گزارش اخیر شرکت تحقیقات بازار Mintel Group Ltd پیشبینی میشود بازار فروش محصولات مراقبت شخصی مردان در سال ۲۰۲۲ شاهد رشد ثابتی باشد و انتظار میرود فقط در ایالات متحده به ۴.۵میلیارد دلار و در سطح جهانی امسال به ۱۶۶میلیارد دلار برسد.»

اعتصاب نویسندگان هالیوود در اعتراض به هوش مصنوعی
جمعه 02/02/22
انجمن نویسندگان آمریکا به دنبال محدود کردن استفاده از هوش مصنوعی برای نوشتن فیلمنامهها است و در این راستا نویسندگان دست به اعتصاب زدند.
دههها است نویسندگان هالیوود فیلمنامههای علمی تخیلی مینویسند که نشان میدهد ماشینهایی دنیا را در دست گرفتهاند. اکنون، آنها برای اینکه مطمئن شوند رباتها بیکارشان نمیکنند اعتصاب کردند.
اختلاف بر سر هوش مصنوعی یکی از چندین موضوعی است که نویسندگان سینما و تلویزیون هالیوود را به اعتصاب سوق داد. هوش مصنوعی در هالیوود، در رفع چین و چروک صورت مجریان مسن، حذف فحاشی بیش از حد دیالوگ بازیگران و کمک به ساخت فیلمهای کوتاه انیمیشن مفید بوده و برخی از نویسندگان شروع به بررسی استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت فیلمنامهها کرده اند. اما نویسندگان میترسند که توسط هوش مصنوعی کنار گذاشته شوند یا در اولویتهای بعدی قرار گیرند. به عنوان مثال، استودیوها شاید آنها را برای انجام پیش نویس دوم به کار گیرند که هزینه کمتری دارد.

بلاگرها در مسیر تفرقه اندازی
دوشنبه 02/02/18
استعمار خوب میداند که ترفند تفرقهاندازی چقدر خوب جواب میدهد. به جریان تنفری که در بین افراطیهای دو سوی تشیع و تسنن بعد از تلاش انگلستان برای ایجاد تفرقه بین مسلمین به وجود آمد نیمنگاهی بیندازید.
بعد از تفرقه، استعمار خوب میداند که اثر کار رسانهای چه بوده است و در این دوران اثر استفاده از شبکههای مجازی چقدر چشمگیر و بااهمیت است. ده ها سال بود که این دو در کنار هم قرار گرفته بودند برای اهداف شوم؛ تفرقه بوسیله رسانه.
اکنون بعد جدیدی از سفارشیسازیِ تفرقهانگیزی توسط بلاگرها در حال پیریزی است که بسیار خطرناک است و باید سریعاً با این نمونهها برخورد جدی صورت گیرد.
ویدئو کلیپهایی کوتاه برای ایجاد تفرقه بیشتر بین اهل سنت و تشیع ! درحالیکه کشور چندین ماه درگیر یک اغتشاش و جنگ ترکیبی گسترده است.
اکنون گویا برخی بلاگرها به کمک آمدهاند تا با ایجاد تنش، مطرح کردن مسائل کلامی و فقهی در بین مردم و تمسخر آنان در کنار دو لبه قیچی تفکر شیعه انگلیسی و تفکر سنی وهابی روزبهروز مردم را نسبت به تفکرات دینی بدبین کنند.
کلیپی در بستر شبکههای پیامرسان و شبکههای اجتماعی در حال انتشار است که دو فرد به خاطر عقاید خود نمیتوانند با یکدیگر ازدواج کنند و همزمان فرد شیعه را خشن و بیمنطق نشان میدهد…
شاید کاری که با یک فیلم سینمایی هالیوودی قرار است انجام شود حال با یک کلیپ دو سهدقیقهای صورت گیرد.