موسسه رسانه شو
موضوع: "رسانه در آخرالزمان"
به کار گیری تاکتیک ها و تکنیک های رسانه ای در حوزه ی تخریب محرم
چهارشنبه 02/05/25
رسانه های بیگانه هر سال از مدت ها قبل از فرا رسیدن محرم برنامههایی را برای تخریب محرم در اذهان مردم شروع می کنند، امسال نیز با توجه به زمینه سازی های قبلی با روش ها و تکنیک های جدید رسانه ای به تخریب محرم پرداختند.
1- اولین روش، اثبات این موضوع بود که برای مفاهیمی تحت عنوان محرم معادل های دیگری هم وجود دارد و برای این کار هر مفهوم دیگری از جمله دل پاک و یا اطعام را هم میتوان معادل دانست، تا این معادلسازیها آرام آرام در ذهن یک طبقه از مردم منجر به ایجاد این تفکر شود که محرم را میتوان به این شکل هم برگزار نکرد…
2- پس از آن به “مسقف سازی” پرداختند. بدین معنا که رسانههای بیگانه سعی بر آن داشتند تا به محرم چارچوب ببخشند و محدودیت سازی کنند و آن را مربوط و محدود به قشر خاصی از مردم از جمله شیعیان در ایران و نه همه ی مردم جهان نشان دهند، در حالی که رسانههای داخلی باید به مسأله محرم به عنوان یک مسأله جهانی بپردازند و تبلور خاص و عینی آن را در ایران اعلام کنند.
3- یکی دیگر از روشهای رسانه های بیگانه “مشجرسازی محرم” است، در این روش رسانههای بیگانه بیشتر راجع به موضوعات دیگری مانند مسأله نان در مشهد، محیط زیست و یا خودرو پرداختند که هیچ ارتباطی با محرم نداشت. هدف مهم در این خصوص تمرکززدایی است، یعنی وقتی مفاهیم و مسائل دیگری را نشان دهند کمکم این مهم یعنی تمرکز بر موضوع محرم در ذهن مخاطب از بین می رود.
4- اسطوره سازی و فرمدهی رسانههای بیگانه به مراسم عزاداری و محرم از جمله تاکتیک های دیگر است. ادای احترام به اسطوره وقتی شکل میگیرد که با تم مذهبی پیوند میخورد. بی بی سی فارسی با توجه به همین موضوع بود که به تمام افرادی که در اغتشاشات کشته شدند، عنوان جعلی شهید داد، که از آن تم مذهبی استخراج میشود، در حالی که اگر رسانههای بیگانه با مذهب مشکل دارند، چرا آنها را منتسب به مذهب میکنند؟!
در واقع هدف این است که با این کار به سمت تقدس زدایی از اسطوره های موجود (همچون امام حسین و شهدا) و ایجاد اسطورههای جدید سکولار بروند و بر این موضوع تأکید کنند که ادامه راه امام حسین(ع) که مبارزه علیه ظلم بود، این است که شما هم علیه ظلم حکومت قیام کنید، به این ترتیب و با این زمینه سازی یک فرد هم میتواند در هیأت باشد هم میتواند در کف خیابان علیه حکومت مبارزه کند…!!
5- موضوع دیگر مجوز برهنه شدن در محرم بود که برای رسانههای بیگانه بسیار مهم بود، پیوند برهنه شدن در محرم به دین فانتزی یکی از شگردهای رسانههای بیگانه بود. این شگرد در ۴کشور عربستان، ترکیه، آذربایجان، عراق و افغانستان قبل از ۲۰۲۰ دیده میشود. رسانههای بیگانه برهنگی، بیحیایی، فحشا را با جنس دین صورتی، تحویل مخاطب دادند.
از مجموع این تلاش های رسانه ای می توان به این نتیجه رسید که غرب پذیرفته است که از روش های نظامی و اقتصادی قادر به تجزیه ایران نیست. اما رسانه های بیگانه از جمله بی بی سی بر این باورند که می توان از لحاظ ایدئولوژیکی به اهداف خود برسند.
در واقع هدف اصلی رسانه های بیگانه در خدشه وارد کردن به محرم رسیدن به «نقطه اسارت جوش» است؛ یعنی هدف این است که فرد در محاصره ی این پیام ها، عبارات، الفاظ و تصاویر به مرحله ای در دمای غیرقابل بازگشت برسد و در آن اسیر شود که اولین واکنش فرد در چنین شرایطی منهدم شدن و یا خنثی شدن است…
شگردهای رسانه های بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر می شود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ما است.
محرم بزرگترین رسانه، و سناریوهای رسانههای بیگانه برای اعتبارزدایی از محرم
سه شنبه 02/05/24
عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در ذات خود مهمترین و بزرگترین رسانه برای ماندگاری اسلام است
رسانههای بیگانهای مانند بیبیسی هیچگاه به طور مستقیم نمیگوید که عاشورا یا محرم و عزاداری بد است، بلکه بیبیسی به نقل روایتها توسط اشخاص بدون در نظر گرفتن صحت آن میپردازد و یکی از تکنیکهای جدی این رسانه و دیگر رسانههای بیگانه برای انتقال مفاهیم راهبردی خود است…
تکنیکها یا تاکتیکهایی از قبیل مسخ، تهدید، تخریب، تحریم و بایکوت مراسم دینی و مذهبی، به همراه اعتبار زدایی و شهرتزدایی از این مراسم و ریشههای مذهبی و تاریخی آن در دستور کار رسانههای مختلف فارسیزبان بیگانه قرار گرفته است.همچنین رسانههای بیگانه تلاش میکنند تابا حاشیهسازی و برجستهسازی اموری که جزء اصل این فرهنگ به شمار نمیآیند، سبب تقلیل سطح منزلت عاشورا و فرهنگ آن شوند.
مواردی مانند انتصاب این مسأله به حکومت یا حکمرانی یا حتی مسائل اقتصادی و نیازمندیهای اقتصادی افراد تا مسائل دیگر بخشی از این حاشیه هاست. حجم استوریها، پستها و کامنتهای خودساخته توسط رباتها ذهن مخاطب را به سمتی هدایت میکند که از اصل واقعه عاشورا به حواشی پرداخته شود.
حاشیه سازیها، بزرگنمایی حواشی و دادن تریبون به مردم برای پر رنگسازی حواشی از تاکتیکهای رسانههای بیگانه است … رسانههای بیگانه در جامعه ما زندگی نمیکنند و درکی نسبت به ارادت و عشق مردم به سیدالشهدا (علیه السلام) و ایام محرم و صفر ندارند،اینکه مردم بدون هیچ گونه دخالت حاکمیتی از روی عشق و اخلاص، از کوچک تا بزرگ مشغول برپا کردن خیمهها هستند را نه باور نمیکنند و نه میپسندند.
آنان از نهادینه شدن فرهنگ ایستادگی در مقابل استکبار در کودکان و عشق و علاقه آنها به الگوهایی که چند قرن از آن میگذرد، هراس دارند. از اینکه چند قرن گذشته است، اما ماهیت کهن الگوهای اسلام به واسطه مجالس سیدالشهدا (ع) در ذهن و باور فرزندان ما قویتر شده است و الگوهای هالیوودی و غربی آنها همچون سوپرمن، بت من، اسپایدر من و منهای مختلف دیگر، پس از گذشت مدتی منسوخ میشوند، نگرانند.
به همین دلیل است که رسانههای بیگانه مدام در تلاشند تا با تاکتیکها و تکنیکهای رسانهای به تخریب الگوهای دینی ما بپردازد…(امواج شبهه، رادیو گفتگو) شگردهای رسانه های بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر می شود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ما است.
فروتنی فکری، دریچهای به سوی گفت و گوهای سازنده در شبکههای اجتماعی
دوشنبه 02/05/23
در نخستین سالهای استفادهی گسترده از اینترنت بسیاری فکر میکردند که آدمها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربانتر و آگاهتر میشوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد.
اکنون در سال ۲۰۲۳ این باور کمی سادهلوحانه به نظر میرسد. حالا بهخوبی میدانیم که اینترنت انسانها را به هم وصل میکند، اما لزوماً همدلی پدید نمیآورد. بهقول ایان لزلی، روزنامهنگار و نویسندهی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرت متقابل میماند.»
در وهلهی نخست، مشکل از جذاببودن مخالفت نشئت میگیرد. بهقول پل گراهام، کارآفرین سیلیکونولی: «مخالفت بیش از موافقت مردم را به هیجان میآورد.» آدمها در هنگام مخالفت حرفهای بیشتری برای گفتن دارند و البته در قیاس با موافقت، بهسرعت برانگیخته میشوند. در نتیجه، مطالب یا نظرات ستیزه جویانه بیشتر لایک میخورند و بازتوییت میشوند.
مشکل اما از آنجا آغاز میشود که نظر مخالف را به هویت خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، بهجای آنکه ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، از آن سپری میسازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز میکنیم. […]
مشکل دیگر ــ و از نظر ما، مهمترین آفت ــ از پرورش نوعی نخوت شناختی در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرد. شواهد نشان میدهد که شیوهی پاداشدهی اینترنت بهگونهای است که افراد برآورد نادرستی از میزان دانایی خود دارند و آن را بهگونهای کاذب دست بالا میگیرند.
زیستمحیط اینترنت با پاداشدادن به اتاقهای پژواک و محیطهای همنظر و خودکامروا و تخریب روحیهی پرسشگری و جستوجوی مجدانهی حقیقت خصلتِ گشودگی به نظرات مخالف را از بین میبرد.
به عبارت دیگر، اینترنت بر نخوت شناختی ما دامن میزند و خیال میکنیم بیش از آنچه میدانیم دانا هستیم. فیدها و الگوریتمهای جهتمند شبکههای اجتماعی ما را به درون اتاقهای پژواکی میراند که در آن برای نظرات ما هورا میکشند و نظرات مخالف را دست میاندازند. جماعت دستچینشدهی خودمان ما را، که از چالشهای جدی در امان ماندهایم، تشویق میکنند. بدین ترتیب، کمکم تواناییمان برای خودارزیابی دقیق را از دست میدهیم و بهتدریج خودمان را بسیار بیش از آنچه واقعاً هستیم آگاه میدانیم.
اما فروتنی فکری چیست؟
ابتدا باید میان فروتنی، بهطور عام، و فروتنی فکری، بهطور خاص، فرق بگذاریم. درحالیکه فروتنی، در معنای عمومی و اخلاقیِ خود، به نگرش انسان در مورد کاستیهای خویش در «تمام حوزهها» بازمیگردد، فروتنیِ فکری عمدتاً به «محدودیتهای شناختی» راجع میشود.
فروتنی فکری، بهطور ساده و خلاصه، عبارت است از پذیرش محدودیتهای فکریِ خودمان. بدیهی است که فروتنی فکری در این معنا ریشهای دیرینه دارد و تبار آن به جهل سقراطی یا «دانم که ندانم» بازمیگردد. بااینحال، فروتنی فکری، در مقام حوزهای مستقل و متمرکز از پژوهشهای انسانی، مفهومی نو و مدرن به شمار میآید که در دهههای اخیر در مطالعات میانرشتهای بسط و گسترش یافته است. فروتنی فکری مفهومی چندوجهی است و براساس مدلهای گوناگون تعاریفی متفاوت دارد.
با این وصف، میتوان برخی از مؤلفههایی را برشمرد که پژوهشگران کمابیش بر سر آن توافق دارند:
پذیرش اینکه باورها و نظرات ما ممکن است اشتباه باشند؛آگاهی از خودفریبیِ ذهن و قبول محدودیتهای فکری؛ سعی در پرهیز از حالت تدافعیگرفتن در زمانی که نظراتمان به چالش کشیده میشوند؛ توجه به نظرات دیگران و تأمل بر شواهد تازهای که ممکن است به رد باور کنونی ما بی انجامد.
طبق مطالعات انجامشده، کسانی که در آزمونهای فروتنی فکری نمرات بالاتری میگیرند به احتمال زیاد در برابر دیدگاههای سیاسی و مذهبی مخالف رواداری بیشتر و تعصب کمتری از خود نشان میدهند و نسبت به دوستی با اعضای برونگروهی در پلتفرمهای اجتماعی تمایل بیشتری بروز میدهند. همچنین احتمال کمتری دارد که از گروههای مخالف اهریمنسازی کنند یا به آنان انگ نادانی یا شرارت بزنند. بهطورکلی، درحالیکه تفکر بسته به تحقیر نظرات و استدلالهای طرف مقابل میانجامد، فروتنی فکری بحثها را بهسوی گفتوگوهای محترمانه سوق میدهد.
اما چگونه میتوانیم فروتنی فکری را در خود تقویت کنیم و آن را رواج دهیم؟
١.خالیکردن موقتی انبار ذهن
٢.تمرین استدلال مخالف
٣.قدمنهادن در آن سوی پرچینهایی که طی سالها در پیرامون شخصیت خود ساختهایم.
۴.تبدیل باور نادرست
۵.هنر توجهکردن به نظرات متفاوت دیگران
۶.رفتار توأم با درنگ بهجای رفتار تکانشی
7. ابراز مخالفت در قالبی محترمانه و دوستانه.
٨.در پی حقیقت باشیم، از زبان هرکس که خارج شود.
منشاء ماوراء الطبیعه ؛ خدا یا انسان؟
چهارشنبه 02/05/11
واژه ماوالطبیعه به موجوداتی اطلاق میشود که وجودشان فراتر از طبیعت است. همچون جن، فرشته و…
ما میدانیم که منشاء و خالق این موجودات خداوند است.
اما وقتی به برخی آثار نگاه میکنیم میبینیم منشاء کاملا جدا گونه ای برای موجودات ماوراالطبیعه قائل هستند.
برای مثال انیمه چینساومن منشاء شیاطین(که بخشی از موجودات فراطبیعه به شمار میروند) را ترس میداند
یا در مثالی دیگر انیمه جوجوتسو کایسن منشاء نفرین ها را انرژی نفرینی میداند. انرژی نفرینی نیز حاصل احساساتی منفی همچون، اندوه، ترس، خشم و… است . ریشه این دیدگاه را میتوان تفکرات مادی گرایانه و انسان محور دانست.
نکته جالب این است که در اکثر این آثار که منشاء ماوراءالطبیعه را احساسات انسان میدانند ما موجودات ماوراءالطبیعه ای همچون فرشته را نداریم. به نوعی گویا هر آنچه ماوراءالطبیعه است مساوی با شرارت محض است.
از لاک سیاه تا هیئت رنگینکمانی!
چهارشنبه 02/05/11
چند روزی است جمله «مرا به لاک سیاه زنی که پشت دستههای عزای تو میرود ببخش» مورد بررسی و نظر منتقدان و موافقان قرار گرفتهاست؛ و این سؤال مطرح شدهاست که آیا هیئت محل حضور افراد کم حجاب نیست؟ آیا در گذشته لوتیها و گناهکاران متجاهر در هیئتها شرکت نمیکردند؟
بدیهی است حضور هر گناهکاری در هیئت عزا مشکلی ندارد و اتفاقاً همیشه گناهکاران در هیئتها شرکت میکردند و هیچگاه حضور کمحجابان مسئله هیئت عزاداری نبودهاست، اما آیا در مجلس هم گناه را ترویج میدادند؟ یا به اباحهگری در ترویج بدحجابی تصریح میکردند؟
آنچه اینجا محل نزاع است، اصرار به گناهی است که دشمن هم امسال به دنبال سازماندهی آن در مجالس عزاداری است. آیا فراهم کردن زمینه برای ترویج گناه مشکلی ندارد؟ آیا بازی در زمین دشمن محسوب نمیشود؟
وقتی با سرگذشت افرادی که در گذشته اهل گناههای آشکار مثل مشروبخواری بودند، مواجه میشویم میبینیم حاضر بودند دو ماه محرم و صفر یا مدتی از محرم را از گناه آشکار خود بگذرند و با خضوع در مراسم حسینی شرکت کنند و همین حیا در مقابل امام حسین موجب رستگاری آنها میشد.
اما اینکه بگوییم لاک سیاه زن، ارزشمند است و به این لاک قسم بخوریم تا امامحسین به ما توجه کند و شفاعت کند، نوعی تأیید و ترویج گناه است و از گناه قبحزدایی میکند. باید بین حضور گناه و حضور گناهکار در هیئت تفکیک کنیم که اگر این تفکیک را قائل نشویم و برای هیئت چارچوبی نداشتهباشیم در آینده به خوردن مشروب در پشت دسته عزا هم افتخار میکنیم و میگوییم هر گناهی را میتوانید در دسته عزا نمایش دهید!
استحاله هدف قیام امام حسین مسئله اصلی این جملات است. امر به معروف اصلیترین هدف قیام امام حسین است، اما این جملات زمینهساز سیاست درهای باز برای مواجهه با هر گناهی در هیئت است، به گونهای که نباید اندک مواجههای با افراد بدحجاب یا سایر مسائل داشتهباشیم. گوینده این جمله در ادامه میگوید «اگر امامحسین مخالف باشد، خودش پای فرد را قلم میکند، اگر ائمه قرار بود چنین مداخلاتی را صورت بدهند، حتماً هیچ گناهی در جامعه اسلامی صورت نمیگرفت.» ولی رویه عالم، جبر نیست، چراکه اگر امامحسین میخواست با جبر در امور جامعه مداخله کند، هیچگاه نیاز به قیام در مقابل یزید نبود و اگر قیام صورت میگرفت، ابتدا باید پای قاتلان خودش را قلم میکرد تا دست به خشونت و قتل عظیم در روز عاشورا نزنند.
امامحسین، طبیبی است که چنین افرادی را به مجالس خود دعوت میکند تا این مجالس دوای درد این افراد باشد و ما لازم است به مداوای درد کمک کنیم و مانع گریز این افراد از هیئت شویم، اقامه امر به معروف با مناسبترین و جذابترین شیوه در هیئات عزا، روشی برای پایداری کیفیت هیئات و هم جذب این افراد است.
سال گذشته بود که در هیئتی شرکت کردم و سخنران در رابطه با مشروب خوردن یزید صحبت کرد، بعد از هیئت فردی اعتراض کرد که چرا مشروب را به یزید نسبت میدهید! فرد معترض قائل بود با این نسبت، افراد مشروبخواری مثل خودش به شرکت در جلسات امامحسین رغبت نخواهند داشت. در واقع مطالبه او این بود که هیئت نباید از گناهی که بین برخی وجود دارد سخن بگوید.
استحاله هیئتها از اهداف قیام امامحسین و نپرداختن به فرهنگ عفاف و حجاب زنان کربلا، باعث ارتقای جامعه در دینداری نمیشود. طبق نقل تاریخ زنان در کربلا و در دوره اسارت مکرر تلاش کردند حجاب را حفظ کنند. سید بن طاووس و جمعی دیگر از بزرگان نوشتهاند: «آن مردم تبهکار برای نابودی خیمههای حرم و غارت آن مسابقه گذاردند، چادر از سر زنها میکشیدند.
گاه زنی مشاهده میشد که با تمام نیرو و تا سر حد جان برای نگهداری پیراهن و حجاب خود مقاومت میکرد، به گونهای که در اثر کشاکش جامه بر زمین میافتاد. دختران رسول خدا و اهل حرم با گریه یکدیگر را مساعدت میکردند و بر فراق یاوران و دوستان ندبه میکردند.» از این دست روایتهای تاریخی از حجاب و عفاف زنان در کربلا کمنیست.
مناسب است مداحان و سخنوران به چادر سیاه این زنان و محبت قلبی زنان کمحجاب و باحجاب به امامحسین اهمیت بدهند و برای ترویج فرهنگ بکوشند و سعی نکنند موضوعی را که در حد مسئله اجتماعی نیست، به انحراف و مسئله فکری اجتماعی تبدیل کنند.
معصومه فاطمی
این حجم از وارونهنمایی رسانهای در دنیا بیسابقه است...!
جمعه 02/05/06
جعلیات دشمن در فضای مجازی یکی و دو تا نیست، آنها موفقیتها را کتمان و واقعیتها را تحریف میکنند.
همانهایی که حقیقت را وارونه میکنند. نه این که حقایق را منحرف کنند، بلکه از اساس تغییر میدهند.
واقعیت را 180 درجه عوض میکنند، بعد همان حقیقت جعلشده را در بوق و کرنا میکنند. شیوه دشمن، جعل کردن است و پایهی کار همان دروغ است.
اما در این مدل از دروغپردازی، یک امر مثبت را با وارونه کردن، سیاه جلوه میدهند. با این روش ابهام را ایجاد و بعد افکار مردم را به حال خود رها میکنند.یک عده هم این وارونهنمایی را میپذیرند و باور میکنند. مصداقهایش هم این روزها بسیار است.
یک نمونه همین که میگویند مردم بیدین شدهاند:
- 2 میلیون نفر در لحظه تحویل سال به حرم امام رضا (ع) میروند.
- مراسم شبقدر پرشورتر از قبل برگزار میشود.
- بیش از 5 میلیون ایرانی در راهپیمایی اربعین شرکت میکنند.
- اعتکافهای چند صد هزار نفری دانشجویی و دانشآموزی برپا میشود.
- هیئتها در شب های ماه رمضان جای سوزن انداختن ندارند.
- حضور مردم در مهمانی 10 کیلومتری عید غدیر همه را غافلگیر میکند.
آن وقت از این نشانههای واضح گسترش دینداری مردم میگذرند و بدون سند و مدرک میگویند:مردم بیدین شدهاند…!!!
در همین قصه خودکشی آقای پوراحمد، القای ناامیدی گسترده کردند:گفتند مردم از زندگی بریدهاند و خودکشی میکنند.
در رسانههایشان تبلیغ کردند که مردم ایران، آینده را تاریک میبینند. بدون اعلام هیچ آمار و ارقامی گفتند که خودکشی زیاد شده است؛ اما حقیقت چه بود؟!
ایران به اعتراف سازمان بهداشت جهانی حتی در میان 100 کشور اول، از نظر آمار خودکشی هم قرار ندارد.برعکس ما، کشورهای مدعی پیشرفت، توسعه و رفاه مادی، در رتبههای بالای این فهرست هستند.این آمار و ارقام را سانسور میکنند تا حقیقت وارونه شود…
یا مثلا هشتگ میسازند که اعدام نکنید. طوری فضاسازی میکنند که حاکمیت هر روز صدها نفر را بالای چوبه دار میبرد.
با همین اعدامهای خیالی، در اذهان تصویرسازی میکنند، اما واقعیت این است که فقط در همین سال گذشته 650 اعدامی محکوم به قصاص با صلح و سازش، از پای چوبه دار به زندگی دوباره بازگشتند. این عدد را نمیگویند. این حقیقت را وارونه میکنند تا تصویری خشن از ایران بسازند…
مصداقها بسیارند:
- بانک جهانی از رتبه خوب اقتصاد ایران میگوید و آنها از ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور.
- آمار و ارقام از رشد تولید میگوید و آنها از ورشکسته شدن تولیدیها.
- نظرسنجیها از اعتقاد مردم به حجاب میگوید و آنها از فراگیری کشف حجاب.
- عیبهای کوچک را بزرگ و دستاوردهای بزرگ را کوچک یا انکار میکنند…
اما چاره چیست؟!
مسیر روشن است؛ نباید گذاشت دشمن و ضد انقلاب داخلی و خارجی، حقیقت را وارونهنمایی کند. باید جلوی تصویرسازی غلط و تحلیلهای مغرضانه را گرفت.