موضوع: "رسانه"

فومو رسانه ای چیست ؟

 

رسانه شو فومو

 

 اصطلاح FOMO یا Fear of Missing Out به ترس از دست دادن چیزی یا اتفاقی مهم در زندگی اشاره دارد. افرادی که با این اختلال روبرو هستند، به شدت نگران این هستند که ممکن است چیزی را از دست بدهند و این باعث اضطراب و تنش در آنها می‌شود. برای مدیریت فومو، می‌توان از روش‌های روان‌شناختی مانند روش‌های تمرینِ توجه و مدیتیشن استفاده کرد. همچنین بهبود مهارت‌های ارتباطی و توانایی‌های اجتماعی می‌تواند به کاهش نشانه‌های این اختلال کمک کند.

در رسانه‌ها، اصطلاح فومو به معنی استفاده از روش‌هایی است که افراد را به احساس ترس برای از دست دادن خبرها، اتفاقات و محتواهای مهم دچار می‌کند. به عنوان مثال، برخی وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های خبری از عناوین تحریک‌آمیز، تصاویر جذاب و پیام‌های فوری استفاده می‌کنند تا باعث شوند افراد حس از دست دادن اخبار روز را تجربه کنند.

از این روش برای جذب ترافیک مصرف بیشتر و افزایش توجه مخاطبین استفاده می‌شود و معمولاً به طور غیرمستقیم باعث ایجاد اضطراب و فشار برای مخاطبین می‌شود. این موضوع باعث شده است که برخی افراد احساس کنند نیاز دارند همیشه به‌روز باشند و برای جلوگیری از حس از دست دادن رویدادها و اطلاعات، باید به صورت مداوم خود را در فضای رسانه به روزرسانی کرده و اخبار را پیگیری کنند.

 



 

تکنیک‌های نامحسوس «بی‌بی‌سی» در جهت‌دهی به ذهن مخاطب

 

رسانه شو

 

در دل خبر‌های خام و در ظاهر بدون تحلیل که رسانه‌ها منتشر می‌کنند، گاه عبارات و واژه‌ها به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که بتوانند بر ناخودآگاه مخاطب تأثیرگذار باشند و پیام مدنظر آن رسانه را منتقل کنند.
این عبارات و کلیدواژه‌ها اغلب به گونه‌ای هستند که به کارگیری آن‌ها در متن خبر، هیچ شبهه‌ای را در مخاطب عام، از باب جهت‌دار بودن خبر ایجاد نمی‌کند و مخاطب حتی پس از رؤیت چندباره آن عبارات، تردیدی در باب بی‌طرفانه بودن متنی که می‌خواند، پیدا نمی‌کند. ذهن او به شکلی ناخودآگاه و بی‌آنکه متوجه این سوگیری شود، به همان سوی مدنظر رسانه منتشرکننده خبر متمایل می‌شود.

 این مدل اطلاع‌رسانی به رغم آنکه در متن خود جهت‌گیری خاص دارد، اما، چون زیرکانه و حرفه‌ای اعمال می‌شود، مخاطب را به این باور می‌رساند که رسانه مدنظرش بی‌طرف است. اما آن رسانه بی‌طرف نیست و خبر را هم خام منتشر نکرده است بلکه طرفداری‌اش را چنان حرفه‌ای اعمال کرده که به چشم مخاطب نمی‌آید. در واقع چنین رسانه‌ای، با یک واژه و یک عبارت تحلیل خودش را ارائه و حتی به ذهن مخاطب القا کرده است.

مدل حرفه‌ای این اقدام را در متن خبر‌های بی‌بی‌سی فارسی، متعدد می‌توان دید. بی‌بی‌سی برای جلب اعتماد مخاطب، تلاش می‌کند بی‌طرف به نظر برسد، چنانکه اغلب مخاطبانی که سواد رسانه‌ای و روزنامه‌نگاری ندارند، متوجه زیرکی بی‌بی‌سی در تنظیم متن خبر و گنجاندن کلمات تحلیلی و جهت‌دار در متن آن نمی‌شوند. نمونه‌هایی از این دست را اجمالاً مرور می‌کنیم تا مفهوم و مصداق آنچه بیان می‌کنیم، روشن‌تر شود: مثلاً استفاده از عباراتی همچون : معلم زندانی ،کارگر محکوم شده ،زندانی اهل سنت ، دانشجوی معترض و …

این گونه توصیفات از فرد دستگیر شده یک چهره‌ی موجه می‌سازد و در واقع او را تطهیر می‌کند. از سویی اشاره به گزاره‌های هویتی یک تروریست که موجه است و نقشی در مجازات او ندارد، باعث می‌شود مخاطب تصور کند او را بی‌دلیل گرفته‌اند؛
مثلا: یک معلم نباید زندانی شود، این پیامی ا‌ست که مخاطب از عبارت معلم زندانی دریافت می‌کند، اما اگر آن معلم اقداماتی ضدامنیتی داشت چطور؟!

یا آنکه قومیت افراد نباید باعث زندانی شدن بشود، دانشجو و کارگر بودن و مذهب هم دلیل زندانی شدن نیست، اما بی‌بی‌سی می‌کوشد گزاره‌هایی از هویت این افراد را بیان کند که معصومانه و بی‌ربط به جرم آن‌ها باشد. اینگونه او می‌تواند جمهوری اسلامی را ظالم نشان دهد…

در مورد دیگری مثلاً، بی‌بی‌سی برای اخبار پیرامون صادرات بنزین ایران به لبنان از عبارت «بنزین ایران» استفاده می‌کند، اما درست آن است که بنویسد «بنزین خریداری شده از ایران»…!!

بی‌بی‌سی می‌داند سال‌ها جنگ روانی غرب بر این استوار بوده که پول مردم ایران خرج لبنان می‌شود و حالا ترجیح می‌دهد همان ذهنیت را تعمیق کند و به مخاطب نگوید که آن بنزین خریداری شده است…!!!

بی‌سبب نیست که بسیاری از عوام تصور می‌کنند بی‌بی‌سی روایتگر بی‌طرفی از اخبار است. چه آنکه سوگیری بی‌بی‌سی، چنانکه ذکر آن رفت، غیرمحسوس و ناملموس انجام می‌شود و مخاطبی که دقیق و اهل تحلیل نباشد، متوجه آن نمی‌شود.

 

 

تاریـخ را رسانه‌داران می نویسند!

 

رسانه شو

 

اگر فردی ناآگاه در سال ۱۴۱۰ بخواهد در اینترنت درباره‌ی مهسا امینی تحقیق کند، اولین سایتی که برای او نمایش داده می‌شود سایت معاند با جمهوری اسلامی یعنی ویکی‌پدیاست که در آن سایت روایت دروغین قتل به وسیلۀ ضربه به سر توسط مأمورین جمهوری اسلامی، علت مرگ این دختر بیان شده… ولی از بیماری‌های زمینه‌ای این خانم و عکس‌های سی‌تی‌اسکن سر او [که نشانی از ضربه ندارد]، گزارش مفصل پزشکی قانونی و اعتراف پدرش مبنی بر عدم ضرب‌دیدگی سرِ دخترش، هیچ خبری نیست!

تاریخ را رسانه‌داران می‌نویسند؛ یعنی در ویکی‌پدیا و شبکه‌های معاند، یکی از کشته‌شدگان اغتشاشات اخیر دختری جوان به نام نسیم صدقی معرفی می‌شود، امّا اکنون که چند روز است قاتل این دختر دستگیر شده، هیچ خبری از تکذیب روایت قبلی و بیان روایت جدید یعنی قتل این دختر توسط یک قاتل فراری ارائه نمی‌گردد!

آیندگان ما را بر اساس همین دروغ‌های فراگیر که توسط رسانه‌های بزرگ بیان می‌شود، قضاوت خواهد کرد! لذا باید موضوع رسانه‌دار بودن در سطح جهان را جدی بگیریم!

آینده از آن افرادی است که بتوانند علیه روایت‌های دروغ، روایت‌های حقیقی را تبیین کنند!

 

 

 

چرا نمی شود که حال دلمان خوش بماند؟!

 

این روزها خبرهای خوبی که بتواند حال جامعه را خوب کند ، کم نیستند. مهمانی ده کیلومتری غدیر در تهران و متعاقب آن در سراسر کشور، احداث کلان بیمارستان غدیر به دست متخصصان داخلی، رفع مشکلات عمده مردم در سفرهای استانی رئیس جمهور همچون مشکل آب در سفر به کرمان، بهبود اشتغال و وضعیت تجاری کشور و ده ها خبر خوب دیگر که می توانند کانون های امید بخشی در جامعه باشند.

اما این خبرهای خوب در سایه هیاهوی رسانه ای و جوسازی های منفی پنهان می ماند و آنچه بر پیکر جامعه وارد می شود، تازیانه هایی است که از بازخورد چند موضوع حاشیه ای بر جامعه وارد می گردد. حاشیه های که به دلایل مختلف پر رنگ تر از متن می شوند.

در واقع جریان رسانه ای تحریف با تکیه بر ضعف ها و کاستی ها، به دنبال ناامید ساختن جوانان و مردم است. البته کار دشمن و منافق، دشمنی است، اما آنچه مهم است اینکه چرا دولت زبان گویا و پیوست رسانه ای در مواجهه با کنش های اجتماعی و عملکردهایش ندارد.

اگر می خواهیم آسیب شناسی دقیق تری در این زمینه داشته باشیم، آنگاه باید بدانیم که کارآمدی دولت هنگامی بستر ساز امید می شود که بتواند در دو حوزه امنیت روانی و اعتماد عمومی موفق عمل کند.

در باب مولفه اول، جامعه ای که امنیت روانی در آن برقرار نباشد، نمی تواند به آینده امید داشته باشد. در واقع در بستر امنیت روانیِ جامعه است که زمینه های رشد و پیشرفت و توسعه فراهم می شود. این موضوع چنان اهمیت دارد که رهبری چندین مرتبه بین مسئولین آنرا مطرح نموده اند. اینکه هیچ کسی حق ندارد با اطلاعات و موضع گیری های نادرست، روان جامعه را به مخاطره اندازد.

درباره مولفه دوم آن چه می توان گفت اینکه امید بدون برخورداری جامعه از اعتماد اجتماعی اصولا امکان تحقق نمی یابد. اعتماد به اجزای حاکمیت و به قانون گذاران، در بستر اعتماد اجتماعی است که شکل می گیرد و جامعه با حکمرانان همسو می شود و می پذیرد و اجرا می کند. لذا توجه به اعتماد اجتماعی از مسیر ارتقای سرمایه های اجتماعی در عرصه حکمرانی یکی از مولفه های اجتناب ناپذیر امیدآفرینی است که در سایه شفافیت و اعتماد به مردم و گفتگو با آنان و پذیرش اشتباهات و داشتن پیوست های فرهنگی و رسانه ای میسر است.

 امید در جامعه یک نقطه کانونی است که در ساحت عمل و احساس تحقق می یابد و حال جامعه را خوب می کند. عمل را حکمران شکل می دهد و احساس را رسانه. بی توجهی به ساحت احساس می تواند هر دستاوردهای را از بین ببرد و همه ظرفیت های دولت را به حاشیه ببرد و سرمایه اجتماعی نظام را نابود سازد. از این جهت است که به فرمایش رهبری شکست جریان تحریف می تواند زمینه ساز شکست تحریم‌ها باشد.

 

 

 

رمزگشایی از خبرسازی رسانه‌های آمریکایی

 

 

رمزگشایی از خبرسازی رسانه‌های آمریکایی

 

موضوع قابل توجه در جریان‌سازی جدید خبری از سوی رسانه‌های آمریکایی بیش از آنکه محتوای گزارش‌های منتشر شده از سوی آنان باشد، پنهان‌سازی ادعاهای قبلی واشینگتن درباره موضوعیت نداشتن تداوم دیپلماسی با ایران پس از اغتشاشات سال گذشته در کشور ایران در پس خبرسازی پیرامون دستیابی تهران و واشینگتن به توافقات جدید است.

برای مثال خبرگزاری بلومبرگ نوشت: «ایران و آمریکا، به توافق غیررسمی نزدیک شده‌اند.» پیش از این خبرگزاری رویترز هم گزارش داده بود: «دولت آمریکا در حال تفاهم با ایران برای محدود کردن برنامه هسته‌ای و آزادی شهروندانش، در برابر آزادی‌بخشی از دارایی‌‌های ایران است».

موضوعی که مارک فیتزپاتریک از مقامات سابق وزارت خارجه آن را رد نکرده و گفت: «مقداری دیپلماسی در جریان هست و حداقل یک آتش‌بس برقرار خواهد شد تا تنش‌ها تشدید نشود.»

همه این خبرها ادامه داشت تا اینکه آنتونی بلینکن در خبری مسئله توافق موقت را تکذیب کرد و عنوان کرد: «آمریکا با استفاده از تمام ابزار موجود خود از جمله دیپلماسی برای پیشبرد اهداف خود ادامه خواهد داد اما هنوز به نقطه‌ای نرسیده‌ایم که بتوانم اعلام کنم.»

گزاره تحلیلی :

افزایش چشمگیر منابع قدرت سیاسی، اقتصادی، دفاعی‌، دیپلماتیک و هسته‌ای، گسترش چتر دیپلماسی اقتصادی و موفقیت‌های منطقه‌ای بدون برجام و FATF، رشد اقتصادی پیوسته در هفت فصل متوالی، همزمان با روی کار آمدن دولت و مجلس انقلابی برخلاف دولت قبل، عجله‌ای برای توافق (توافق بد/ توافق به هر قیمت) ندارد و صرفا دنبال توافق خوب (نقد/ تضمین شده/ معتبر) است.

ناامیدی غربی‌ها از امکان وارد کردن فشار به جمهوری اسلامی از رهگذر سوءاستفاده از اغتشاشات داخلی و همچنین به بار نشستن راهبرد دیپلماسی همسایگی دولت سیزدهم و به‌ویژه آغاز مناسبات سیاسی میان ایران و عربستان سعودی که مکمل سیاست‌های منطقه‌ای ایران به شما می‌رود همگی دلایل بسیار محکمی است که می‌تواند موجب خارج شدن طرف غربی از توهم نتیجه‌بخش بودن سیاست افزایش فشار برای امتیازگیری شده باشد.

بر همین اساس، دولت آمریکا به ویژه پس از شکست اغتشاشات، میانجی‌های متعددی را نزد مقامات ایرانی فرستاده و ضمنا درخواست مذاکره با وساطت عمان را داشته است. ظرف چند هفته اخیر، محافل رسانه‌ای مانند نیویورک‌تایمز، وال‌استریت ژورنال، اکسیوس،‌ هاآرتص، میدل‌ایست‌آی و…، گزارش‌هایی را مبنی بر نزدیکی توافق منتشر کرده‌اند.

آنگونه که رسانه‌های آمریکایی گمانه‌زنی کرده‌اند نمی‌توان به شکل‌گیری سریع توافق در موضوعاتی که به موضوع هسته‌ای ایران مربوط است خوشبین بود، لیکن بیان این موضوع از سوی رسانه‌های معتبر آمریکایی که به ارتباط با دستگاه‌های سیاسی و امنیتی آمریکا شهرت دارند، نشان می‌دهد که کاخ سفید به‌دنبال انتقال نشانه‌های مثبت برای تغییر مسیر چندماه گذشته و بازگشت به میز مذاکره‌ای است که ایران هیچگاه آن را ترک نکرده است.

 اما آنچه به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها با استفاده از خبرسازی خود به دنبال شرطی‌سازی بازار و بسیج افکار عمومی برای تحت فشار قرار دادن دولت و حاکمیت برای یک توافق حتی بد هستند؛ موضوعی که دولت و نظام با وجود پیگیری مذاکرات بر آن اصرار ندارند.

 

 

 

چه رسانه‌هایی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را سانسور کردند؟

 

چه رسانه‌هایی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را سانسور کردند؟

 

در دوران خسارت بار دولت یازدهم و دوازدهم بود که همه امور جاری کشور به برجام و عضویت ایران در FATF گره خورده بود.

اصلاح طلبان که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را به پذیرش FATF توسط ایران گره زده بودند، از عضویت دائم کشورمان در این سازمان مهم اقتصادی ناخرسند هستند، تا جایی که در صفحه اول روزنامه‌های خود به اندازه خبری کم اهمیت واکنش نشان دادند .

 

 

  • رسانه شو

    سواد رسانه یا سواد رسانه ای همان دانشی است که همه ما در هر لحظه از زندگی به آن نیاز داریم ، تک تک لحظات زندگی انسان امروزی درگیر پیام های مختلف حقیقی و مجازیست و این پیام ها زندگی و سبک زندگی ما را تغییر خواهند داد. تا بحال از رسانه و شبکه های مجازی هرچه گفتیم و شنیدیم فقط از آسیب ها بود، اما واقعا، انصافا! فرصت های این شبکه ها را اصلا می شناسیم؟ آینده خوبی که می توانیم با همین ابزار برای خود رقم بزنیم را می دانیم؟! همه اینها سوالایی است که پاسخ آنها در دو کلمه خلاصه می شود: سواد رسانه تا دیر نشده، سواد رسانه ای را یاد بگیریم و به دیگران یاد بدهیم.
  • رسانه شو وبلاگ آموزشی و خبری سواد رسانه و فضای مجازی

  • اوقات شرعی

    امروز: چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404
    اوقات شرعی به افق:
    • اذان صبح اذان صبح:
    • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
    • اذان ظهر اذان ظهر:
    • غروب آفتاب غروب آفتاب:
    • اذان مغرب اذان مغرب:
    • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:
  • اردیبهشت 1404
     << <   > >>
        1 2 3 4 5
    6 7 8 9 10 11 12
    13 14 15 16 17 18 19
    20 21 22 23 24 25 26
    27 28 29 30 31    
  • کاربران آنلاین

    • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم
    • صالحي
    • أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ
    • زفاک
    • سرمه قلم
    • netware netware
    • بانو
  • آمار

    • امروز: 258
    • دیروز: 170
    • 7 روز قبل: 1697
    • 1 ماه قبل: 6110
    • کل بازدیدها: 147040