موسسه رسانه شو

روزنامه نگاری اینترنتی
جمعه 02/05/13
نقش روزنامه نگار اينترنتی كمابيش مشابه نقش هر روزنامه نگار ديگر است.
اصول روزنامه نگاری نيزيكسان است، تفاوتهای موجود، صرفاً در ابزار و مهارتهای لازم برای ارائه اخبار و اطلاعات دراينترنت است.
شما همچنان مهمترين عناصر خبر را عرضه و پرسشهای اساسی را مطرح می كنيد :
چه كسی، چرا، چه مكانی، چه موقع، چه چيزی و چگونه. ساختار خبر شما، در حالت ايده آل، بايد مطابق اصول روزنامه نگاری هرمی باشد يعنی به گونه ای بنويسيد كه اگر پارگرافهای آخر خبر را كه حاوی مطالب حاشيه ای است حذف كنيد به اصل خبرصدمه نزند.
فضای نامحدود
زمانی تصور مي شد كه يكی از نقاط قوت اينترنت اين است كه خبرنگاران را به ارائه گزارش درمدت زمان محدود و يا كلمات محدود، مجبور نمی كند. به عبارت ديگر، خبرنگاران هر چقدر دلشان بخواهد، ميتوانند بنويسند.
محدوديتهای وسعت ستون كه گريبانگير روزنامه نگاران مي شد يا محدوديت زمانی اخبار در راديو و تلويزيون، ديگر در روزنامه نگاری اينترنتی مايه نگرانی نبود.
اين برداشت درست بود و درست است ولی اگر اين آزادی با تدبير به كار گرفته نشود، خبرنگاران با بی مبالاتی و بی نظمی كار خواهند كرد.
خبر بايد سبک، شكل و چهارچوب استانداردی داشته باشد.هميشه مواردی پيش می آيد كه برای كاويدن برخی مسائل به گزارشهای بلند و پيش زمينهای نياز پيدا می كنيد. اما بايد اخبار سخت يا خبر محض را مختصر و فشرده بنويسيد و ارائه كنيد.
برای خبرنويسی بايد سبک استانداردی در وب سايت خود داشته باشيد. لازم است در نحوه ارائه مطالب تداوم را حفظ كنيد تا مخاطبان در هنگام خواندن، راحتر باشند.

تروریستها چطور از سانسور سود میبرند
پنجشنبه 02/05/12
فناوریهای زیستی در مسیر جنگ و نیستی
تاکنون دستهبندیهای گوناگونی از عوامل و ابزارهای بیوتروریسم صورت گرفته که عمومیترین آن ناظر بر یک دستهبندی مثلثی است؛
دسته عوامل الف؛که به شدت مسری هستند و نرخ بالای مرگ و میر، آنها را متمایز میسازد.
دسته عوامل ب؛ نرخ مرگ و میرشان پایینتر و درمان آنها سادهتر است.
عوامل دسته ج؛ درواقع پاتوژنهای نوظهور هستند که احتمال تسلیحاتی شدن آنها وجود دارد زیرا ظرفیت شایع کردن بیماری و نرخ مرگ و میر در آنها بالا است و در دسترس نیز هستند.
تا به امروز، عوامل بیوتروریسم تاثیر نسبتا اندکی داشتهاند. از نظر توان کشتار، تنها ۱۰ درصد از تمام مرگها ناشی از بیماریهای مسری است.
موج یا تابویی در بسیاری از رسانهها وجود دارد که بر مبنای آن اقداماتی که در باب پژوهشهای مرتبط با بیوتروریسم صورت میگیرد، سانسور و مخفی میشود. دلیلی هم که ذکر میشود این است که چنین مقالاتی ممکن است بیش از آنکه به نفع امنیت جوامع باشند، خطرآفرین هستند.

تاملی در باب رابطه نوجوانان و سلبریتیها
پنجشنبه 02/05/12
وقتی ظرف انتخابهای یک نوجوان در الگوبرداری از افراد مختلف در رسانههامحدود باشد و صرفاً به ویترین موجود - یعنی افرادی که بیشتر در رسانه بازنمایی میشوند پژواک صدا و تصویر آنها بیشتر پیچیده میشود- توجه کند، ترجیح میدهد که بیشتر این افراد را انتخاب کند.
وقتی مهارت جستوجوگری برای الگو برداری وجود نداشته باشد، این اتفاق طبیعی است. یکی از انگیزه های نوجوانی که به سراغ سلبریتیها میرود این است که انتخابگری خود را به سایرین نشان دهد و بگوید که من برخلاف نظر خانواده مدرسه یا حاکمیت کسی را انتخاب میکنم که خودم دوست دارم و به کسی علاقه میورزم که خودم دوست دارم و خودم او را انتخاب کردهام؛
پس باید این حق انتخابگری را برای نوجوان قائل باشیم و به رسمیت بشناسیم و به جایش انتخابهای متنوعتری را در اختیار او قرار دهیم. در کنار گفتوگوهای نقادانه، غنی سازی محیطهای تربیتی نوجوانان اقدامی است که میتواند مفید باشد.
با نوجوانانی که درگیر موج های سلبریتیها میشوند چطور تعامل کنیم؟
نوجوانهای طرفدار، دوست ندارند که بشنوند که ما مستقیماً سلبریتی و بت آنها را نقد و نفی میکنیم.از این نوجوانان بخواهیم که شخصیت و ویژگیهای سلبریتی را از یکدیگر تفکیک کنند و او را نقد کند، برای این ویژگیها ارزش گذاری انجام دهند و بررسی کنند که چقدر از ویژگیهایی که تفکیک شده، منفی است و نباید از آن الگو گرفت و کدامیک از آنها مثبت است.

منشاء ماوراء الطبیعه ؛ خدا یا انسان؟
چهارشنبه 02/05/11
واژه ماوالطبیعه به موجوداتی اطلاق میشود که وجودشان فراتر از طبیعت است. همچون جن، فرشته و…
ما میدانیم که منشاء و خالق این موجودات خداوند است.
اما وقتی به برخی آثار نگاه میکنیم میبینیم منشاء کاملا جدا گونه ای برای موجودات ماوراالطبیعه قائل هستند.
برای مثال انیمه چینساومن منشاء شیاطین(که بخشی از موجودات فراطبیعه به شمار میروند) را ترس میداند
یا در مثالی دیگر انیمه جوجوتسو کایسن منشاء نفرین ها را انرژی نفرینی میداند. انرژی نفرینی نیز حاصل احساساتی منفی همچون، اندوه، ترس، خشم و… است . ریشه این دیدگاه را میتوان تفکرات مادی گرایانه و انسان محور دانست.
نکته جالب این است که در اکثر این آثار که منشاء ماوراءالطبیعه را احساسات انسان میدانند ما موجودات ماوراءالطبیعه ای همچون فرشته را نداریم. به نوعی گویا هر آنچه ماوراءالطبیعه است مساوی با شرارت محض است.

از لاک سیاه تا هیئت رنگینکمانی!
چهارشنبه 02/05/11
چند روزی است جمله «مرا به لاک سیاه زنی که پشت دستههای عزای تو میرود ببخش» مورد بررسی و نظر منتقدان و موافقان قرار گرفتهاست؛ و این سؤال مطرح شدهاست که آیا هیئت محل حضور افراد کم حجاب نیست؟ آیا در گذشته لوتیها و گناهکاران متجاهر در هیئتها شرکت نمیکردند؟
بدیهی است حضور هر گناهکاری در هیئت عزا مشکلی ندارد و اتفاقاً همیشه گناهکاران در هیئتها شرکت میکردند و هیچگاه حضور کمحجابان مسئله هیئت عزاداری نبودهاست، اما آیا در مجلس هم گناه را ترویج میدادند؟ یا به اباحهگری در ترویج بدحجابی تصریح میکردند؟
آنچه اینجا محل نزاع است، اصرار به گناهی است که دشمن هم امسال به دنبال سازماندهی آن در مجالس عزاداری است. آیا فراهم کردن زمینه برای ترویج گناه مشکلی ندارد؟ آیا بازی در زمین دشمن محسوب نمیشود؟
وقتی با سرگذشت افرادی که در گذشته اهل گناههای آشکار مثل مشروبخواری بودند، مواجه میشویم میبینیم حاضر بودند دو ماه محرم و صفر یا مدتی از محرم را از گناه آشکار خود بگذرند و با خضوع در مراسم حسینی شرکت کنند و همین حیا در مقابل امام حسین موجب رستگاری آنها میشد.
اما اینکه بگوییم لاک سیاه زن، ارزشمند است و به این لاک قسم بخوریم تا امامحسین به ما توجه کند و شفاعت کند، نوعی تأیید و ترویج گناه است و از گناه قبحزدایی میکند. باید بین حضور گناه و حضور گناهکار در هیئت تفکیک کنیم که اگر این تفکیک را قائل نشویم و برای هیئت چارچوبی نداشتهباشیم در آینده به خوردن مشروب در پشت دسته عزا هم افتخار میکنیم و میگوییم هر گناهی را میتوانید در دسته عزا نمایش دهید!
استحاله هدف قیام امام حسین مسئله اصلی این جملات است. امر به معروف اصلیترین هدف قیام امام حسین است، اما این جملات زمینهساز سیاست درهای باز برای مواجهه با هر گناهی در هیئت است، به گونهای که نباید اندک مواجههای با افراد بدحجاب یا سایر مسائل داشتهباشیم. گوینده این جمله در ادامه میگوید «اگر امامحسین مخالف باشد، خودش پای فرد را قلم میکند، اگر ائمه قرار بود چنین مداخلاتی را صورت بدهند، حتماً هیچ گناهی در جامعه اسلامی صورت نمیگرفت.» ولی رویه عالم، جبر نیست، چراکه اگر امامحسین میخواست با جبر در امور جامعه مداخله کند، هیچگاه نیاز به قیام در مقابل یزید نبود و اگر قیام صورت میگرفت، ابتدا باید پای قاتلان خودش را قلم میکرد تا دست به خشونت و قتل عظیم در روز عاشورا نزنند.
امامحسین، طبیبی است که چنین افرادی را به مجالس خود دعوت میکند تا این مجالس دوای درد این افراد باشد و ما لازم است به مداوای درد کمک کنیم و مانع گریز این افراد از هیئت شویم، اقامه امر به معروف با مناسبترین و جذابترین شیوه در هیئات عزا، روشی برای پایداری کیفیت هیئات و هم جذب این افراد است.
سال گذشته بود که در هیئتی شرکت کردم و سخنران در رابطه با مشروب خوردن یزید صحبت کرد، بعد از هیئت فردی اعتراض کرد که چرا مشروب را به یزید نسبت میدهید! فرد معترض قائل بود با این نسبت، افراد مشروبخواری مثل خودش به شرکت در جلسات امامحسین رغبت نخواهند داشت. در واقع مطالبه او این بود که هیئت نباید از گناهی که بین برخی وجود دارد سخن بگوید.
استحاله هیئتها از اهداف قیام امامحسین و نپرداختن به فرهنگ عفاف و حجاب زنان کربلا، باعث ارتقای جامعه در دینداری نمیشود. طبق نقل تاریخ زنان در کربلا و در دوره اسارت مکرر تلاش کردند حجاب را حفظ کنند. سید بن طاووس و جمعی دیگر از بزرگان نوشتهاند: «آن مردم تبهکار برای نابودی خیمههای حرم و غارت آن مسابقه گذاردند، چادر از سر زنها میکشیدند.
گاه زنی مشاهده میشد که با تمام نیرو و تا سر حد جان برای نگهداری پیراهن و حجاب خود مقاومت میکرد، به گونهای که در اثر کشاکش جامه بر زمین میافتاد. دختران رسول خدا و اهل حرم با گریه یکدیگر را مساعدت میکردند و بر فراق یاوران و دوستان ندبه میکردند.» از این دست روایتهای تاریخی از حجاب و عفاف زنان در کربلا کمنیست.
مناسب است مداحان و سخنوران به چادر سیاه این زنان و محبت قلبی زنان کمحجاب و باحجاب به امامحسین اهمیت بدهند و برای ترویج فرهنگ بکوشند و سعی نکنند موضوعی را که در حد مسئله اجتماعی نیست، به انحراف و مسئله فکری اجتماعی تبدیل کنند.
معصومه فاطمی

روشهای عملیات فومو در رسانه
چهارشنبه 02/05/11
روشهای عملیاتی استفاده شده در رسانهها برای ایجاد احساس فومو را میتوان به موارد زیر تفکیک کرد .
۱. عناوین تحریکآمیز :
این روش شامل استفاده از عناوین جذاب و تحریکآمیز برای مقالات، ویدئوها و محتواهای دیگر است. این عناوین ممکن است شامل عبارتهایی باشند مانند «چیزهایی که شما باید بدانید»، «این فرصت را از دست ندهید!» و «آیا در زمینه… اطلاعات کافی دارید؟» یا «نکند از بقیه عقب بمانید!» و غیره.
۲. محتوای فوری:
استفاده از محتواهایی که در آنها زمان محدودی برای انجام کار وجود دارد. به عنوان مثال، پیامهایی که میگویند «فقط ۲۴ ساعت دیگر زمان باقی مانده است» یا «فقط ۱۰ دقیقه دیگر تا پایانِ فرصت….» و غیره.
۳. تبلیغات اجتماعی:
تبلیغاتی که به افراد احساس میدهند که اگر از خدمات و محصولات خاصی استفاده نکنند، فرصت تجربه و بهرهمندی از آن را از دست میدهند.. این نوع تبلیغات برای بهبود تجربه کاربری ایجاد شدهاند، اما در برخی موارد ممکن است به ایجاد احساس فومو یعنی عقب ماندن از سایر کاربران، منجر شود.
۴. انتشار محتوای مرتبط با تازههای روز:
منتشر کردن محتوایی که به تازهترین اخبار و موضوعات روز پرداخته و افراد را بهروز نگه میدارد اما با عناوینی نظیر «خبر فوری» یا «خبر داغ» و… میتواند به ایجاد احساس فومو دامن بزند.
این روشها بهصورت گسترده در رسانهها و شبکههای اجتماعی استفاده میشوند، اما بهتر است افراد برای مدیریت احساس ترس از عقب ماندن و از دست دادن، استراتژیهای آن و تکنیکهای بهکارگیری آن را شناسند تا در صورت بروز چنین احساساتی، برخورد منطقیتری در مدیریت آن داشته باشند.