موسسه رسانه شو
ایموجیها بهعنوان زبان بدن عصر دیجیتال
سه شنبه 02/05/10
ایموجیها بهعنوان زبان بدن عصر دیجیتال که منتقلکننده احساسات مخاطب چه در تعاملات فردی، چه میان فردی و چه گروهی قلمداد میشوند بیانگر فضای مبتنی بر حس مخاطبان در موضوعات مختلف هستند. از این رو بررسی فضای کلی حاکم بر احساسات کاربران در بسترهای مختلف که البته قابلیت تعمیم به کل را نداشته و حتی میتواند از سوی مخاطب سانسور شده یا معکوسسازی شده باشد، به فهم دقیق مختصات آن بستر یاری میرساند.
رصد دیتاک از بیش از ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مطلب در سه بستر تلگرام، اینستاگرام و توییتر که با بررسی هزاران ایموجی مربوط به احساسات صورت گرفته است، نشان میدهد جنس و ذات هر بستر بر پراکنش ایموجیهای آن بستر اثر مستقیم و جدی دارد.
این رصد نشان میدهد کاربران توییتر بهعنوان بستری که جنس تعاملاتش بداخلاقی و صراحت بیشتری نسبت به سایر بسترها دارد و مخاطبان، سیستمیتر و جریانیتر اقدام میکنند، بیشتر از ایموجیهای نشانگر خشم، غم و خنده که بخشی با سویه تمسخر طرفِ دیگر گفتوگو به کار برده شده است، استفاده کردهاند.
در اینستاگرام که به ظاهر فضای سرگرمی و حوزه تفنن محسوب میشود و مخاطب با هدف سرگرم شدن در آن کنشگری میکند، کاربران بیشتر از ایموجیهایی با سویه احساسات عشق، محبت، احترام، توجه و بخشی هم شادی استفاده کردهاند.
تلگرام به جهت فضای جدی رسانهای و خبری بیشتر ایموجیهای مربوط به احساس توجه و احترام را در مدل کنشگری کاربرانش تجربه کرده است که جنس این بستر به جهت غلبه فضای تحلیلی و اطلاعرسانی، فضایی منطقیتر را تجربه میکند.
البته نباید از نظر دور داشت که این ایموجیها گاهی منبعث از دروازهبانی ذهنی مخاطب ممکن است با حس واقعی او در تضاد باشد و لزوما بیانگر حقیقت حسی فرد محسوب نمیشود. گاهی کاربران از ایموجی خنده فراوان برای تمسخر، برای تحقیر، برای نشان ندادن حجم عصبانیت و عبور از موضوعات استفاده میکنند پس استفاده از ایموجیها قابلیت اعلام و نتیجهگیری صد درصدی حس کاربر را ندارد اما کاربران را قادر می سازد در گفت وگوهای دیجیتال به شکل بهتری با دیگران ارتباط برقرار کنند.
متا در استرالیا به دلیل جمعآوری مخفیانه اطلاعات جریمه شد
سه شنبه 02/05/10
دادگاهی در استرالیا به متا پلتفرمز (مالک فیسبوک) دستور داده برای جمع آوری اطلاعات کاربران از طریق یک اپ موبایل ۱۴ میلیون دلار آمریکا غرامت پرداخت کند.
فیس بوک با انجام این کار قصد داشته بدون افشا شدن فعالیت هایش، وانمود کند از حریم خصوصی کاربران محافظت میکند.
رای دادگاه به سرویس ویپیان این شرکت (اوناوو) مربوط است که فیسبوک در اوایل ۲۰۱۶ و اواخر۲۰۱۷ میلادی ارائه کرد.
طبق رای دادگاه، در اصل فیس بوک از «اوناوو» برای جمع آوری موقعیت مکانی، زمان و میزان استفاده کاربر از اپهای دیگر موبایل، بازدید از وبسایتها برای مقاصد بازاریابی تبلیغات استفاده کرد.
همچنین به گفته قاضی دادگاه میتوانست متا را چند صد میلیارد دلار جریمه کند، زیرا کاربران استرالیایی این اپ را ۲۷۱هزار و ۲۲۰ بار دانلود کرد و هر مورد نقض قانون حمایت از مصرف کننده ۱.۱ میلیون دلار استرالیایی جریمه در بر دارد.
راه شریعه فرات هدایت
سه شنبه 02/05/10
برای حفظ مشی و مشک علمدار کربلا در فضای رسانهای، چگونه باید با دشمنان جنگید تا راه شریعه فرات هدایت، برای مردم باز بماند؟
گفتمان عاشورا و حماسه کربلا یک حقیقت ماندگار است که در سادهترین و در عین حال گستردهترین وجه ممكن، تقدس را به درون زندگی انسانها تزریق و ساختار مشخصی از تفکر و دانش را در حیطه آگاهی مذهبی افراد ایجاد میکند.
بنابراین این گفتمان هم هویتساز و بازنمایاننده هویت و هم عاملی است برای فهم وجوه اجتماعی، دینی، فرهنگی و سیاسی در برابر هجمهها و تبلیغات پوچ رسانههایی که صاحبان آنان از گفتمان دینی وحشت می کنند.
امروزه ما در تقابل و نبرد با دشمنانی هستیم که بصورت کاملا آماده و مجهز به ابزار رسانه و تبلیغات وسیع، افکار و گرایشات خود را در قالب دین ستیزی و اسلام هراسی به مردم و بویژه جوانان القاء میکنند بنابراین باید با استفاده هوشمندانه از انواع ابزار رسانهای، حقیقت را روایت کنیم چون این روایتها هستند که باورها و چهارچوب فکری و عقیدتی آیندگان را شکل می دهند.
از انجا که تبین روایتها توسط رسانهها انجام می شود رسانهای موفق است که حقیقت ماندگارتری را روایت و منتقل کند و چه حقیقتی روشنتر و ماندگارتر از واقعه کربلا؟
بعد دیگر قضیه اینست که مسولین و مدیران ما باید با درک درستی از جنگ نرم و رصد عملکرد دشمنان داخلی و خارجی، خود را موظف و مکلف به آگاهسازی عمومی ، اطلاعرسانی، آموزش و تربیت و بهرهگیری از ظرفیت رسانهها و امکانات نوین ارتباطی در جهت مقابله با جنگ رسانهای بدانند.
وقتی می گوییم “کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود” این یعنی درک درست از ظرفیت رسانه ها که نباید از آن غافل ماند. چرا که دشمن با روایت غلط و وارونه از حقایق ، از طریق تمام راههای نامشروع برای ارضاء نیازهای خبری و رسانه ای مردم تلاش می کند.
مراقب رفتارتان در فضای مجازی باشید…!
دوشنبه 02/05/09
امروزه یکی از سادهترین راههای سپری کردن اوقات فراغت، گشتوگذارهای اینترنتی است. افراد برای گذران وقت خود، ساعتهای زیادی را در شبکههای اجتماعی، صرف دنبال کردن موضوعات جذاب و هیجانانگیز میکنند.
جستوجو و پیگیری صفحاتی با محتواهای ترسناک، خندهدار، دلهرهآور یا خشن همانقدر که میتواند هیجانانگیز باشد، به همان میزان بر روح و روان ما اثرات بلندمدت روانی میگذارند.
دیدن تصاویر و کلیپهای ترسناک که حاوی صحنههای خشن است، یا تماشای فیلمهایی که باعث افزایش اضطراب یا هیجانات آنی میشوند، ارتباط مستقیمی با سلامت روان ما دارند.
خوب است در کنار حضور مستمر در فضای مجازی، مراقب محتواهای اینترنتی باشیم تا دچار بحرانهای روحی و احساسی نشویم.
بهترین راه، گزینش محتوای مناسب و داشتن رژیم استفاده از محصولات فضای مجازی است. این یعنی ما جزو افرادی هستیم که از سواد رسانهای خوبی بهرهمندیم …
شکست تاریخی ابررسانه های معاند از رسانه ملی در جنگ روایت های محرم
دوشنبه 02/05/09
تردیدی نیست که دشمن شکست خورده از مردم ما در جنگهای خیابانی، دست از لجاجت در جنگهای رسانهای بر نمیدارد و ناامید نمیشود!
تمام اهتمام بیگانگان و معاندان در حدود ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فارسی زبان، مصروف به اسارت درآوردن افکار عمومی و اراده نسلهای نو است که هر بار با جلوه ی جدیدی نمایانگر می شود.
این بار نیز متعاقب راه اندازی کمپینهای نه به مناسبتهای انقلابی و ملی، با آتش تهیه همین ابررسانههای استکباری
کمپینهای خبیثانهی:
“تحریم محرم”
“سیاه نپوشید”
“نذری نخورید”
“به حسینیه نروید”
در هیئتها دیده نشوید”
و کمپینهای مشابه دیگر، رونمایی دیگر از هویت الحادی این منافقان است…
اما محرم امسال، واکنش مردم ما به کمپینهای فوق که همراه با تبلیغات پروپاگاندایی و تحریف اغواکننده حقایق و واقعیات بوده و تصویرسازیهای غلط از عزاداری امسال با جوسازی خالیبودن خیابانها از دستهجات عزاداری و خالیبودن حسینیهها از مردم، بسیار محیرالعقول و دشمنشکن بود!
قطعا روایت اول و درست رسانه ملی با برنامههای تبیینی و تبلیغی و تهییجی و راهاندازی بحثهای تحلیلی و کارشناسی و بصیرتافزاییهای ناشی از آنها، یکی از اثرگذارترین عناصر خنثیکننده این کمپینها و بیاعتنایی محض مردم و بهخصوص نسلهای نو به این اراجیف بوده و امروز مردم با استناد به برنامههای گزارشی رسانه ملی، به پوچی و کاذببودن تبلیغات دروغین این ابررسانههای جوسالار یقین پیدا کردهاند …
این شکست تاریخی ابررسانه های معاند از رسانه ملی در روایت اول و روایت مستند، برگ برنده رسانه ملی در این نبرد رسانهای در یک جنگ فراگیر شناختی و ترکیبی است که می تواند آغازی بر پیروزی های مکرر در جنگ های رسانه ای بعدی باشد.
انتقاد از «تخریب» چهره زنان خانهدار در سریالهای نمایش خانگی
دوشنبه 02/05/09
تصویر منعکسشده در محصولات نمایش خانگی از شخصیت زن خانهدار، اغلب موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است.
اکثریت زنان جامعه خانهدار هستند و بر این اساس ادعای کرده سریالهای نمایش خانگی چهره زنان خانهدار را تخریب میکنند.
تعداد کمتری از زنان سریالهای نمایش خانگی، خانهدار هستند. این درحالی است که طبق آخرین نتایج سرشماری در سال ۱۳۹۵، ۶۲.۱ در صد از جمعیت زنان ایران را زنان خانهدار تشکیل میدادند، یعنی اکثریت جمعیت زنان.
با بررسی این سریالها به شخصیتهایی برمیخوریم که از سطح پایینی از فرهنگ برخوردارند، دغدغه اصلی آنها تغییر ظاهر و پوشش طبق مد روز و خوشگذرانی است. این شخصیتها مدام به دنبال انجام عملهای زیبایی، خرید و پیداکردن فروشگاههای جدید، خرج کردن پول برای نیازهای کاذب و غیرواقعی، فریب مردان و دلبریهای بیجا برای جلب نظر آنان و این دست کارها هستند.
در بعضی ازسریالها، این ویژگی به تمامی زنان آن سریال تسری پیدا میکند و نتیجه حاصل چیزی نیست جز ضعیف و سطح پایین نشان دادن قشر زنان. تصویر منعکسشده در محصولات نمایش خانگی از شخصیت زن خانهدار، اغلب موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است.
براساس یک بررسی، از میان شخصیتهای زن سریالهای نمایش خانگی تنها ۲۸ درصد خانهدار هستند. حدود ۸ درصد از زنان بازیگر در این سریالها کار خانه انجام میدهند و در بیش از ۴۱ درصد از سریالها، خدمتکار زن حضور دارد.
بررسی محتوایی نقش زن در این سریالها نیز نشان میدهد شخصیت زن خانهدار قصه، موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است!