موسسه رسانه شو

فرامتن چیست؟
دوشنبه 04/05/27
فرامتن به مفاهیمی اشاره دارد که در یک متن به طور مستقیم بیان نمیشوند، اما از طریق زمینه، بافت، و عناصر مختلف متن قابل درک هستند. این مفاهیم میتوانند شامل پیامهای ضمنی، قالبها، و احساسات کلی باشند که نویسنده قصد دارد به خواننده انتقال دهد.
به زبان سادهتر، فرامتن به معنای برداشت و تفسیر اطلاعاتی است که فراتر از کلمات و جملات نوشته شده قرار دارد. برای مثال، در یک داستان، شخصیتها، محیط، و رویدادها ممکن است به نوعی اطلاعات و پیامهای عمیقتری را درباره جامعه، اخلاق، و زندگی منتقل کنند که فقط با خواندن سطحی متن قابل مشاهده نیست.
در ادبیات و تحلیل متن، درک فرامتن به خواننده کمک میکند تا به معنای عمیقتری از اثر برسد و ارتباط بهتری با موضوعات مختلف برقرار کند.
فرامتنها در جنگ شناختی اثر ویژهای بر روی مخاطب دارند.

آستروتورفینگ چیست؟
دوشنبه 04/05/27
آستروتورفینگ (Astroturfing) به عملیاتی گفته میشود که در آن، یک سازمان یا فرد، تلاش میکند تا به نظر برسد که نظرات یا دیدگاههای عمومی به طور خودجوش و از سوی افراد عادی بیان میشود، در حالی که در واقع این نظرات از سوی خود آن سازمان یا فرد هدایت و سازماندهی شدهاند.
به عبارت سادهتر، آستروتورفینگ نوعی تبلیغات پنهان است که در آن، تلاش میشود تا نظر مردم را به گونهای جلب کنند که گویی این نظرات از سوی گروهی از افراد عادی و مستقل بیان شده است، در حالی که در واقع این نظرات از سوی یک منبع خاص و با هدف خاصی هدایت میشوند.
مثالهایی از آستروتورفینگ:
• ایجاد نظرات جعلی در شبکههای اجتماعی برای حمایت از یک محصول یا خدمات خاص.
• استخدام افراد برای نوشتن نظرات مثبت در مورد یک شرکت یا محصول در وبسایتها و فرومها.
• انتشار مقالات یا پستهای وبلاگی که به نظر میرسد از سوی افراد عادی نوشته شدهاند، اما در واقع توسط یک شرکت یا سازمان تأمین مالی میشوند.
• سازماندهی کمپینهای آنلاین که به نظر میرسد از سوی گروهی از افراد عادی به راه افتادهاند، اما در واقع توسط یک گروه لابی یا سیاسی هدایت میشوند.
هدف از آستروتورفینگ:
• تأثیرگذاری بر افکار عمومی: با ایجاد حس حمایت عمومی از یک ایده یا محصول، آستروتورفینگ میتواند افکار عمومی را به نفع سازمان یا فردی که آن را اجرا میکند، تغییر دهد.
• افزایش اعتبار: با ایجاد تصویری از حمایت عمومی، آستروتورفینگ میتواند به افزایش اعتبار یک محصول، خدمات یا سازمان کمک کند.
• تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها: با ایجاد حس حمایت عمومی، آستروتورفینگ میتواند بر تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر بگذارد.
چرا آستروتورفینگ نگرانکننده است؟
• فریب دادن مردم: آستروتورفینگ مردم را فریب میدهد و باعث میشود که آنها به اطلاعات نادرست یا گمراهکننده اعتماد کنند.
• نقض شفافیت: آستروتورفینگ شفافیت را نقض میکند و مانع از آن میشود که مردم بدانند چه کسی در پشت نظرات و دیدگاههای بیانشده قرار دارد.
• تضعیف مردم سالاری دینی: آستروتورفینگ میتواند به تضعیف مردم سالاری دینی و فرآیندهای تصمیمگیری منجر شود، زیرا مردم نمیتوانند به طور صحیح و بیطرفانه در مورد موضوعات مختلف قضاوت کنند.

تبلیغات صداقت ندارند
یکشنبه 04/05/26
وقتی که تبلیغی در رسانه از هر محصولی میبیند طرف مقابل بدی محصول خود را هیچ وقت به اشتراک نمیگذارد و همیشه خوبی آن را میگوید. ولی باید بدانید که در تبلیغات صاحب محصول چندان صداقتی ندارد.
برای فروش رفتن آن عیب آن را میپوشاند و حتی بعضی وقت ها ضعف آن را به صورت نقطه ی قوت نشان میدهد.پس در مورد محصول باید غیر از آن فروشنده و از جایی دیگر بررسی و تحقیق کنیم.

«کودکان و موبایل»
یکشنبه 04/05/26
وجود برخی از ویژگیها و نیازهای روان شناختی مانند حس نوگرایی هیجان طلبی خودنمایی و مدگرایی در کودکان و نوجوانان از دلایل توجه آنان به تلفن همراه است. این فناوری ارتباطی جدید به خوبی توانسته است، این نیاز را پوشش دهد.
با رشد جسمی و روحی کودکان و افزایش روابط اجتماعی شان برخورداری از تلفن همراه به نوعی موجب اعتبار بخشی در عرصه اجتماعی خواهد شد؛ بنابراین دانش آموزانی که گوشی های به روز تر و پیشرفته تری دارند ضمن احساس روی خط مد بودن احساس اعتبار اجتماعی بیشتری میکنند و در مقابل دانش آموزانی که تلفن همراه ندارند بعضاً ممکن است نزد دوستانشان احساس حقارت کنند.
با توجه به پژوهشهای انجام شده بیشترین کاربرد تلفن همراه در بین کاربران کودک و دانش آموز به ترتیب در زمینه های ارتباطی تفریحی بازی و سرگرمی، آموزشی علمی - تحقیقاتی و خدماتی است .
کودکان برای ارضای حس نوگرایی هیجان طلبی خودنمایی و مدگرایی به تلفن همراه روی می آورند.

استاندارد های فضای مجازی
شنبه 04/05/25
آیا برای فضایی که بیشترین وقت خود را در آن میگذرانیم، یعنی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، استانداردی وجود دارد؟

جنگ شناختی (Cogentive Warfer)
شنبه 04/05/25
جنگ شناختی، به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه بمنظور تغییرِ هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است.
این نوع جنگ شکل تکامل یافتهتر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعهی شبکهای (با زیرساخت رسانهای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد.
جنگ شناختی ماهیتی پیچیده و موذیانه دارد که درک آن را مشکل و واکنش را سخت میکند و در افکار و جهتها تزلزل ایجاد مینماید، زیرا در قالبهای پیچیده، متنوع و جذاب ارائه میشود، قالبهایی مانند تحلیل، خبر، فیلم، موسیقی، کاریکاتور، طنز، تمسخر، جوک، شوخی و… و به مرور موجب فرسودگی روانشناختی در مخاطب میگردد و ذهن او را تسخیر و مقاومت او را میشکند.
در جنگ فیزیکی وقتی یک نفر از ما تیر میخورد یعنی یک نفر از ما کم میشود، اما در جنگ شناختی وقتی یک نفر از ما تیر میخورد و آسیب میبیند فقط یک نفر از ما کم نمیشود، بلکه یک نفر به دشمن اضافه میشود.
ذهن اصلیترین میدان نبرد در این جنگ است و تسخیر ذهن در جنگ شناختی مساوی است با تسخیر سرزمین در جنگ فیزیکی.
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در این رابطه میفرمایند: «طرف با نقشه وارد میدان شده، برنامه هم این است که کاری کنند که ملّت ایران عقیدهاش بشود عقیدهی سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها… دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند، اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم میکند. برای این کار شروع میکند محتوای ذهنی برای ذهن فعال جوان درست کردن. اینهمه دروغ، حرفهای انحرافی و تهمت برای این است.» ۱۴۰۱/۸/۱۱ و ۱۴۰۱/۹/۵
هدف جنگ شناختی چیست؟
مهمترین هدف جنگ شناختی تغییر نگرش در جامعهی کشور هدف، اختلال و خطا در دستگاه محاسبات تصمیم گیران، اثربخش نمودن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی- ادراکی بین تودهها و نخبگان با حاکمیت، و جایگزین کردن نفرت و انزجار، و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه ی اجتماعیِ نظام سیاسی و زمینهسازی برای فروپاشی است.
اعتبار زدایی، ناامیدسازی جامعه، ناکارآمد نشان دادن حاکمیت، زیر سئوال بردن اعتبار نظام و مشروعیت حاکمیت، القای تضاد بین نظام و ساختار با انقلابیگری، تحریف حقایق، ارائه چهرهای خشن از جمهوری اسلامی، فریب و سیاه نمایی از مهمترین ابعاد جنگ شناختی هستند.
مهمترین علت به کارگیری جنگ شناختی علیه ایران؟
مخالفت غرب با استقلال خواهی ایران و روند قدرتیابی اسلام و ایران، و ناکامی در سایر جنگهای پی در پی دو علت اصلی روی آوردن دشمنان به جنگ شناختی است.
بازیگران و عوامل اصلی جنگ شناختی علیه ملت ایران؟
مهاجمان این عرصه متکثر و متراکم بوده و دارای کار ویژه یِ عمل جبههای اند. مهاجمان اصلی این جنگ محور غربی، عبری، عربی(ضعیف تر) و اندک ایرانیان وابسته و برانداز هستند. آمریکا بازیگر اصلی در جنگ شناختی و ترکیبی علیه ایران است (محوریت جنگ ترکیبی هم جنگ شناختی است).
دولتهای غربی مخصوصاً انگلستان که یک نمونه آن شبکه بیبیسی با مخاطبین نسبتاً فراوان و ابزار، امکانات و نیروی انسانی زیاد، رژیم صهیونیستی (یگان ۸۲۰۰) با همه امکانات و حدود ۵۰۰ زن و مرد مسلط به زبان فارسی، مزدوران وطن فروش مانند منافقین، سلطنت طلبان، ملیگراها، مارکسیستها، بهائیان و دیگر فراریان ضد انقلاب، بازیگران میدان جنگ شناختی هستند.
حوزههای عملیاتی جنگ شناختی
مصادیق و حوزههای عملیاتی جنگ شناختی دشمنان، ارکان انقلاب و نظام اسلامی یعنی مردم، مکتب و رهبری هستند، آنان سعی میکنند با شیوههای مختلف از جمله: تحریف، دروغ، تخریب، تهمت،شایعه، ایجاد اختلاف، القاء ناکارآمدی، شبهه آفرینی، ناچیز شمردن دستاوردها، و بزرگنمایی مشکلات، ارکان مذکور را مورد هجوم قرار داده و به تضعیف و تخریب آنها بپردازند.
آیا مقابله با جنگ شناختی امکان پذیر است؟
پاسخ مثبت است، به یاری خداوند این جنگ هم با هدایت رهبر حکیم و فرزانه انقلاب توسط ملت با شکست مواجه میشود، لازمه پیروزی در این میدان سه چیز است:
الف: باور داشتن به جنگ شناختی و اعتقاد به حضور و برنامهریزی دشمن در این زمینه، و ایجاد آمادگی لازم و هم افزایی در میان نخبگان، دستگاه های ذیربط و رسانهها (نقش دانشگاهها و حوزههای علمیه میتواند برجسته باشد)
ب: آشناسازی مردم با شگردهای پیچیده دشمن در این مبازره از طریق افزایش اطلاعات عمومی که باعث ایمن سازی افکار عمومی در مقابل این جنگ میگردد.
ج: جهاد تبیین و افزایش آگاهی مردم و روشنگری گسترده و مستمر در کنار تلاش مسئولان برای حل مشکلات معیشتی مردم و اجرای عدالت در جامعه و مبارزه بیامان با فساد و بیعدالتی.