موضوع: "مقالات"

۱۳ خطر اصلی هوش مصنوعی برای بشر + مضرات پیشرفت AI

 

هوش مصنوعی چقدر برای انسان‌ها خطرناک است؟ آیا پیشرفت AI برای انسان‌ها اتفاق خوبی است یا نه؟ بسیاری از محققان و اندیشمندان در مورد خطرات هوش مصنوعی در آینده هشدار داده‌اند. همان‌طور که AI می‌تواند آینده را بسازد می‌تواند آن را از بین ببرد. این خطرات و مضرات را باید با دقت بررسی کرد و در انتها با توجه به آنها تمام تصمیمات را گرفت.

آیا هوش مصنوعی می‌تواند خطرناک باشد؟

بسیاری از افراد مشهور و محققان در مورد خطرات بالقوه هوش مصنوعی هشدارهای زیادی داده‌اند. البته چیزی که در حال حاضر از کاربردهای AI مشاهده می‌کنید، تماماً بدون خطر و مفید هستند اما با پیشرفت لحظه به لحظه این سیستم‌ها، نگرانی‌ها بسیار افزایش یافته است. این نگرانی‌ها حتی شامل از بین رفتن نوع بشر هم بوده است. محققان در مورد اینکه کدام یک از خطرات AI می‌تواند از بالقوه به بالفعل تبدیل شود، اختلافات زیادی دارند اما تقریباً تمامی افراد بر امکان اتفاقات ناخوشایند در آینده هشدار داده‌اند. ما در اینجا ۱۳ خطر اصلی که بیشتر دانشمندان آن‌ها را مدنظر قرارداده‌اند را بررسی می‌کنیم.

خطرات هوش مصنوعی چیست؟

منظور از خطرات هوش مصنوعی، بیشتر خطراتی است که در آینده احتمالاً با آن مواجه خواهیم شد. بسیاری از سیستم‌های مبتنی بر AI که در حال حاضر مشاهده می‌کنید، کارایی آنچنان بالایی ندارند که بتوانند خطر ایجاد کنند. با توجه به اینکه تمامی مواردی که می‌شناسید از هوش مصنوعی محدود هستند و محققان به دنبال هوش مصنوعی عمومی و ابر هوش مصنوعی هستند، می‌توان این خطرات را در آینده متصور بود.

۱- نحوه تعامل با انسان

در ابتدای مسیر هوش مصنوعی، بسیاری بر این باور بودند که این سیستم‌ها در حد یک کمک‌کننده برای انسان‌ها در صنعت‌های مختلف خواهند بود اما با پیشرفت AI نظرات بسیاری از کارشناسان تغییر کرد. بنظر می‌رسد در آینده ارتباط با AI و هم ارتباط بین انسان‌ها بسیار تحت تاثیر هوش مصنوعی خواهد بود.

در سال ۲۰۱۸ یکی از اتفاقات مهم در این زمینه رخ داد. جایی که یک خودروی خودران با یک انسان تصادف کرد و آن فرد فوت کرد. اتفاقی که منجر به تفکر در مورد رخدادهای آینده شد. در آن مورد خاص راننده پشتیبان مقصر شناخته شد که در حال دیدن یک فیلم پشت خودروی خود بود. حال تصور کنید در آینده اگر چنین راننده‌ی پشتیبانی در کار نباشد، چه کسی مقصر است؟

از این موارد در مورد آسیب هوش مصنوعی به انسان می‌توان نمونه‌های متفاوتی را بررسی کرد. با توجه به اینکه قرار است بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها به کمک AI انجام گیرد، چه کسی مسئولیت اتفاقات بعد از آن را برعهده خواهد گرفت؟

۲- جایگزینی شغلی

هوشمندسازی و اتوماسیون‌هایی که توسط هوش مصنوعی صورت می‌پذیرد، قابلیت این را دارد که در بسیاری از کارها و موقعیت‌های شغلی جایگزین انسان شود. البته باید به این مورد هم توجه داشت که AI و موارد مرتبط با آن شغل‌های فراوانی هم به طور مستقیم ایجاد خواهد کرد که بسیاری از کارشناسان ایجاد شغل توسط هوش مصنوعی را بیش از میزان جایگزینی شغل‌ها توسط آن می‌دانند.

موردی که باید افراد شاغل در نظر داشته باشند، افزایش توانمندی‌ها، تطبیق خود و به دست آوردن مهارت‌های جدید است. با این ۳مورد بسیاری از افراد ممکن است شغل قبلی خود را از دست دهند ولی در موقعیت‌های شغلی دیگر می‌توانند فعالیت کنند. کارگران و کارمندانی که توانمندی پایینی دارند باید این مورد را جدی بگیرند زیرا در صورتی که نتوانند خود را تطبیق دهند امکان از دست رفتن کار خود را در آینده نزدیک خواهند داشت.

۳- مشکلات اخلاقی

یکی از دغدغه‌های مهم محققان و دانشمندان هوش مصنوعی در مورد القای ارزش‌های اخلاقی به این سیستم‌هاست. در موارد بسیاری هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری‌ها در آینده دخالت خواهد کرد و باید در این تصمیم‌گیری‌ها ارزش‌های اخلاقی در نظر گرفته شود. یکی از مشکلات اساسی در این مورد این است که تعریف دقیقی از این ارزش‌ها بین تمامی انسان‌ها برقرار نیست. این مورد موجب نتایج مختلف در تصمیم‌گیری و ایجاد مشکلات اخلاقی خواهد شد.

۴- معضلات امنیتی

همان‌طور که هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان یک ناجی در مسائل امنیتی عمل کند، می‌تواند خطرات این حوزه را هم پیچیده‌تر کند. با توجه به اینکه هوش مصنوعی در اختیار هکرها و عوامل مخرب هم قرار دارد، حملات و معضلات امنیتی هم پیچیده‌تر و سخت‌تر خواهد شد.

از طرفی با توجه به استفاده از هوش مصنوعی در بخش‌های مخرب، تامین امنیت سیستم‌های مختلف هزینه‌های بیشتری خواهد داشت و می‌تواند مشکلات عدیده‌ای را برای افراد ایجاد کند.

۵- نگرانی‌های حریم خصوصی

یکی از بزرگترین مشکلات و نگرانی‌ها در مورد سیستم‌های هوش مصنوعی، نقض حریم خصوصی است. در حال حاضر بسیاری از شرکت‌ها برای به دست آوردن داده‌های لازم برای سیستم‌های خود، از اطلاعات افراد استفاده می‌کنند. حتی بسیاری از نرم‌افزارهای و سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور جمع‌آوری داده ایجاد شده‌اند که می‌تواند بسیار حریم خصوصی افراد را تحت تاثیر قرار دهد.

از طرفی با توجه به جدید بودن AI، قوانین زیادی در این موارد وجود ندارد و موانع قانونی هم برای چنین مواردی وجود ندارد. این موضوع باعث سوء استفاده بیشتر شرکت‌ها از داده‌های افراد می‌شود و نگرانی‌ها را بیشتر و بیشتر کرده است.

۶- تقویت تعصب و تبعیض

بعضی تصور می‌کنند که هوش مصنوعی یک سیستم کاملاً ماشینی، کامپیوتری و بی‌طرف است. این مورد اصلاً درست نیست و سیستم‌های مبتنی بر AI با توجه به آموزش‌هایی که می‌بینند و افرادی که آنها را آموزش می‌دهند می‌توانند تفکرات و تعصبات مختلف داشته باشند. با توجه به اینکه توسعه‌دهندگان سیستم‌ها افراد مختلفی هستند و این افراد تعصب‌های مختلفی دارند، می‌توان تصور کرد که هوش مصنوعی ایجاد شده توسط این افراد می‌تواند موجب تقویت تعصب و تبعیض در جامعه شود.

به این مورد دقت کنید که این تعصب حتی می‌تواند در نحوه جمع‌آوری داده هم تاثیرگذار باشد و داده‌ها با سوگیری جمع‌آوری شود. این داده‌ها می‌تواند نتایج بسیاری متعصبانه و تبعیض‌آمیزی را به وجود بیاورد و موجب تشدید مشکلات اجتماعی شود.

۷- عدم شفافیت

سیستم‌های زیادی در هوش مصنوعی مخصوصاً در یادگیری عمیق دارای مدل‌های بسیار پیچیده هستند که تفسیر آنها بسیار دشوار است. یکی از دغدغه‌های مهم در این زمینه این عدم شفافیت روند تصمیم‌گیری و منطق زیربنایی این سیستم‌هاست. ممکن است بسیاری از این روند تصمیم‌گیری‌ها دچار مشکل باشند ولی به دلیل پیچیدگی بالای آنها دسترسی به این روندها بسیار مشکل باشد.

اینکه مردم متوجه نشوند که هر سیستمی بر چه اساسی تصمیم‌سازی می‌کند، ممکن است که اعتماد خود را به هوش مصنوعی از دست بدهند و مقاومت جامعه در مقابل این سیستم‌ها بیشتر شود. 

۸- ایجاد وابستگی به هوش مصنوعی

با توجه به کارایی‌های AI ممکن است انسان‌ها، بسیار به این سیستم‌ها وابسته شوند. این وابستگی می‌تواند باعث از دست رفتن خلاقیت، تفکر انتقادی و درک و شهود انسانی شود. شاید بتوان گفت این یکی از محتمل‌ترین و خطرناک‌ترین عواقب و خطرات هوش مصنوعی است که حتی می‌توان در حال حاضر گوشه‌هایی از آن را در بعضی بخش‌ها مشاهده کرد.

۹- از کنترل خارج شدن هوش مصنوعی

شاید درک این موضوع با توجه به محصولاتی که تا الان از AI دیده‌اید کمی سخت باشد. در حال حاضر تمامی محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی همگی از نوع محدود هستند. این در حالی است که هوش مصنوعی عمومی و ابرهوش مصنوعی دو نوع قدرتمندتر هوش مصنوعی هستند که در حال حاضر فقط به صورت آزمایشگاهی و تئوری مورد بحث بوده‌اند. اگر AI به سطح‌های بالاتری برسد با توجه به اینکه قابلیت تصمیم‌گیری مجزا از انسان را دارد می‌تواند به طور کلی فرمان‌پذیری خود را از دست دهد و برای انسان مشکل ایجاد کند.

۱۰- هوش مصنوعی ایجاد شده با مقاصد آسیب‌زا

هر تکنولوژی با توجه به ظرفیت‌هایی که دارد، می‌تواند در مقاصد مختلفی استفاده شود. محققان می‌توانند استفاده‌ی درستی از AI بکنند و هم‌چنین می‌توان از آن استفاده‌های آسیب‌زا هم کرد. با این مقدمه، باید در نظر داشته باشید با توجه به اینکه AI توانایی‌های بالایی هم دارد، مشکلات به وجود آمده با این تکنولوژی آسیب بیشتری ایجاد خواهد کرد. این مقاصد آسیب‌زا فقط شامل هک یا خطرات امنیتی نمی‌شود و در بسیاری از موارد شما می‌توانید با داده‌هایی که در دست دارید مشکلات اجتماعی، سیاسی و … را به وجود بیاورید. این مشکلات با توجه به اینکه با استفاده از داده‌های بسیار زیادی به وجود آمده‌اند، بسیار عمیق‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود.

۱۱- رقابت در تسلیحات جنگی مبتنی بر AI

یکی از استفاده‌های جذاب AI، استفاده آن در صنعت نظامی است. بسیاری از ارتش‌های دنیا به دنبال این هستند که ارتش‌ها و تسلیحات مختلفی با استفاده از هوش مصنوعی ایجاد کنند. این می‌تواند در بلند مدت خطرات زیادی ایجاد کند. بسیاری از محققان بر این باورند که جنگ‌های آینده بسیار متفاوت‌تر از حال حاضر خواهد بود و ربات‌ها و AI می‌توانند نقش پررنگی در این جنگ‌ها داشته باشند. این خطر در این مورد وجود دارد که این جنگ‌ها آسیب زیادی به بشر و محیط زیست وارد کند و خطرات جانبی مانند از کنترل خارج شدن این سیستم‌ها هم انسان‌ها را تهدید می‌کند.

۱۲- از دست رفتن اعتماد به واقعیت (با نمونه‌های پیشرفته Deepfake)

شما نمونه‌های متفاوتی از جعل عمیق یا Deepfake را مشاهده کرده‌اید. این تکنولوژی می‌تواند صدا، تصویر و حرکات یک فرد را به صورت کامل تقلید کند و به نمایش دربیاورد. این تکنولوژی با پیشرفت‌های آینده می‌تواند اعتماد به هر ویدیو یا صوتی را به صورت کلی از بین ببرد. شما دیگر نمی‌دانید که کدام ویدیو واقعی یا کدام صوت حقیقی است و تشخیص حقیقت هم بسیار سخت خواهد بود. به این صورت اعتماد در زمینه‌های مختلف به افراد متفاوت از بین خواهد رفت و در نتیجه مشکلات اجتماعی بسیار زیادی ایجاد خواهد شد.

۱۳- بحران‌های مالی با استفاده از الگوریتم‌های AI

بسیاری از کسانی که در بازارهای مالی فعالیت دارند، از AI برای پیش‌برد کار خود استفاده می‌کنند. هم‌چنین تحلیلگران اقتصادی و مالی از ابزارهایی مبتنی بر هوش مصنوعی کمک می‌گیرند. با توجه به این مورد احتمال اینکه بحران‌های مالی آینده را هوش مصنوعی ایجاد کند بسیار زیاد است.

علاوه بر این افرادی که پول و داده بیشتری در اختیار دارند، احتمالاً می‌توانند روندهای اقتصادی را بهتر تشخیص دهند. این مورد نابرابری اقتصادی را افزایش خواهد داد و مشکلات اختلاف طبقاتی را بیشتر و بیشتر خواهد کرد.

آیا مزایای هوش مصنوعی بیشتر از خطرات آن است؟

همان‌طور که در این مقاله مطالعه کردید، بسیاری از خطرات هوش مصنوعی اجتناب ناپذیر است. در اکثر اوقات این خطرات بر اساس مقاصد افرادی که این سیستم‌ها را توسعه می‌دهند، به وجود می‌آید پس امکان اینکه بسیاری از این مشکلات به وجود نیاید وجود ندارد. با این وجود بسیاری از محققین مزایای هوش مصنوعی را بسیار بیشتر و مهمتر از خطرات آن عنوان کرده‌اند. AI توانایی زیادی در اتوماسیون کردن کارها و پیشبرد اهداف بشر دارد و می‌تواند نقش عظیمی در پیشرفت‌های آینده بازی کند. هم چنین این تکنولوژی و الگوریتم‌ها وجود دارند و دیگر امکان جلوگیری از رشد آن وجود ندارد. اگر شما نتوانید از جنبه‌های مثبت هوش مصنوعی استفاده کنید، احتمالاً در مقابل بخش‌های سیاه آن نمی‌توانید مقاومتی داشته باشید.

پیش‌گیری و کنترل آسیب‌های اعتیاد اینترنتی

 

درمان مؤثر رفتار اعتیادی باید مبتنی بر این فرض است که افراد می‌توانند روش‌های مؤثری برای تغییر رفتار را بدون توجه به نحوه ایجاد مشکل بیاموزند. چون رفتارهای اعتیادآور، بیشتر نتیجه عوامل چندگانه هستند، به همین دلیل لازم است در مداخلات، راهبردهایی از مجموعه وسیعی از گزینه‌ها گنجانده شود؛ از جمله تغییرات رفتاری، شناختی و حتی سبک زندگی رویکردهای پیشگیری کنونی شامل ترکیبی از راهبردهای رفتاری و شناختی طراحی شده برای تغییر الگوهای استفاده از اینترنت و تقویت خویشتن‌داری هستند.

اما به دلیل اینکه طرح رویکردها و پروتکل‌های تخصصی روان‌درمانی، از حوصله مخاطب این مقاله خارج است، در این بخش سعی شده تا مجموعه‌ای از توصیه‌ها و روش‌های کاربردی از سایر رویکردهای مطرح شده در این حوزه، گردآوری شود و به مخاطب برای تسهیل فرایند پیشگیری و مقابله با پدیده اعتیاد اینترنتی کمک کند. همان گونه که همه ما می‌دانیم لازمه مهارت‌افزایی، تمرین‌های بیشتر و تلاش برای انتقال اطلاعات دریافتی از سطح مفاهیم به سطح کاربردی است. در همین زمینه، ارایه مثال‌های کاربردی، انجام تمرین‌های اجرایی به صورت فردی و گروهی و معرفی منابع تکمیلی می‌تواند این اهداف را عملی کند.

استفاده از متوقف‌کننده‌های بیرونی

در این مرحله، کاربر باید زمان‌بندی مشخصی برای آغاز و پایان فعالیت اینترنتی‌اش مشخص کند و به محض پایان زمان، بدون معطلی، اینترنت را قطع کند و تا زمان معین بعدی منتظر بماند. این مرحله به کمک متوقف‌کننده‌های بیرونی، ساده‌تر اجرا می‌شود.

در واقع یکی دیگر از شیوه‌های پیشنهادی یانگ، شناسایی برخی انگیزه‌ها برای خروج از سیستم رفتاری ناهنجار است که با برنامه جدیدی که قبلاً برای کاربرد اینترنت ایجاد شده است، همراه می‌شود؛ مثلاً یکی از اعضای خانواده با استفاده از ساعت زنگ‌دار، در مورد زمان خاموش کردن رایانه و انجام برخی دیگر از فعالیت‌های غیر آن‌لاین به فرد هشدار دهد. البته این روش، در روزهای اول کمی اذیت‌کننده است و ممکن است فرد بارها و بارها وسوسه شود و بهانه‌های منطقی برای بازگشت به اینترنت پیدا کند، اما باید مقاومت کند و در این مدت به انجام کارهای سه گروه قبل بپردازد.

تغییر عادات رفتاری

برای تغییر الگوهای استفاده از اینترنت لازم است به مرور زمان و با انجام تمرین‌های به خصوصی، چرخه عادت‌های رفتاری ناخودآگاه شکسته شود و کمیت و کیفیت استفاده از فضای مجازی، در کنترل فرد در آید. در روان‌شناسی، زمان لازم برای شکل‌گیری یک رفتار یا عادت، حدود 21 روز است.

این یعنی استمرار و تکرار یک رفتار به صورت ناخودآگاه در بازه زمانی مشخص باعث ایجاد عادت می‌شود، بنابراین تکرار ناآگاهانه پرسه‌زنی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، پس از مدت کوتاهی می‌تواند تبدیل به عادت و از آن بدتر، اعتیاد شود! برای پیشگیری از عادت به فضای مجازی یا ترک وابستگی به اینترنت، نیاز به اراده‌ای قوی و همچنین روشی علمی برای تغییر رفتار است:

شناخت الگوهای افراطی و علائم

به گفته «گلدبرگ» به عنوان روان‌پزشکی که اصطلاح بیماری اعتیادزا را وضع کرد، در درجه اول، افراد باید الگوهای استفاده افراطی را بشناسند. اطلاع از علائم ابتدایی، بسیار مهم است. زمانی که پشت رایانه صرف می‌شود یا زمانی که به فکر کردن در مورد اینترنت یا فعالیت‌های مربوط به اینترنت صرف می‌شود، علامت کلیدی هشداردهنده محسوب می‌شود.

انگیزه

این مرحله، مهم‌ترین و سخت‌ترین بخش کار انگیزه‌بخشی به کاربران است به صورتی که مشکل را بپذیرند و آن را انکار نکنند. در این مرحله با آگاهی از پیامدهای اعتیاد و وابستگی به اینترنت و با کسب بینش نسبت به آثار آن، انگیزه ترک تقویت می‌شود. یکی از روش‌های پیشنهادی یانگ، تهیه کارت‌های یادآور است.

کاربر روی هر کارت یکی از مشکلاتی را که در اثر استفاده زیاد از اینترنت برایش ایجاد شده می‌نویسد (مشکلات جسمی، افسردگی، اضطراب، انزوای اجتماعی و مشکلات خانوادگی) و هر روز آنها را مرور می‌کند. همچنین نوشتن فواید کنترل و مدیریت زمان مصرف اینترنت نیز می‌تواند در روند انگیزه‌بخشی و تصمیم‌گیری در موقعیت استفاده، کمک‌ کننده باشد.

ایدۀ کنترل همچنان اطراف اینترنت پرسه می‌زند !

  هنوز جهت‌گیری ما به‌سوی کنترل اینترنت است، کنترلی که نوک پیکانش را به‌سمت خود فضای مجازی نه محتوای درون آن گرفته است و تأکیدش بر میزان استفاده از فضای مجازی و تذکردادن واقعی‌نبودن و مجازی‌بودن اینترنت است؛ سیل کتاب‌های خودیار که سودای مدیریت زمان را می‌پرورانند، در کنار روان‌شناسان و جامعه‌شناسانی که مدام از گسسته‌شدن پیوندهای واقعی اجتماعی در فضای مجازی می‌گویند و سیاهه‌ای از نصایح و راهکارها را برای حفظ تعادل زندگی دیجیتال ارائه می‌دهند، نمونه‌هایی از وجود «ایدۀ کنترل» فضای مجازی برای حفظ و نگهداری زندگی واقعی است، ایده‌ای که به نظر می‌رسد مبتنی بر مواجهۀ غلطی با اینترنت است.

اما چرا تا این اندازه ایدۀ کنترل حول اینترنت و فضای مجازی می‌چرخد؟ روزگاری فضای مجازی و فضای واقعیْ جهان‌هایی یکسره جدا از یکدیگر تلقی می‌شدند. جان نَوتُن، در بررسی کتاب «انسان چهاربعدی» با ارجاع به نویسندۀ اثر، لارنس اسکات، می‌گوید تقلاهای وفادارانۀ مودم - با آن سروصداهای عجیب‌وغریبش - چنان احساسی در ما ایجاد می‌کرد که گویی در حال نقب‌زدن به جایی «دیگر» هستیم.

در این فضا صفحات وب به کندی باز می‌شدند، انواع و اقسام حس تعلیق را تجربه می‌کردیم و نهایتاً به نظر می‌رسید به فضایی «دیگر» پرتاب شدیم. آن روزها فضای مجازی و فضای واقعی جهان‌هایی موازی بودند که یکی اصلی و دیگری فرعی تلقی می‌شد. ایدۀ کنترل فضای مجازی در چنین بستری شکل گرفت تا مانع آسیب‌های امر فرعی برای امر اصلی شود. اما رفته‌رفته این دو جهان به شکل نامحسوسی در هم ادغام شده‌اند تا جهانی را بسازند که اکنون در آن زندگی می‌کنیم، جهانی که آمیزۀ غریبی از امر مجازی و امر واقعی است. بااین‌حال ایدۀ کنترل فضای مجازی، همچنان با همان نخوت، سودای حراست از فضای واقعی زندگی را دارد .”

 

 

 

رسانه های نوین و نظریه سوزن تزریقی

 

 چاکوتین که به نوعی تبیین کننده نظریه تزریقی است با بررسی شیوه های تبلیغی آلمان نازی، نظریه تزریقی را در فاصله بین دو جنگ جهانی مطرح کرد.

 

این نظریه معتقد است پیام را می توان به جامعه تزریق کرد و هرچه میزان محتوای پیام بیشتر با شد، رفتار مخاطب در آن با تکرار محتوا بیشتر تغییر می کند. این تئوری جزو مجموعه تئوری های گلوله ای است. نکته مهم در این نظریه، باور پذیری آن به نقش بی بدیل رسانه است! به نظر می رسد با توجه به دیدگاه های مختلف، تمرکز نظریه تزریقی روی پیام است، پیامی که صادر می شود و وسایل ارتباط جمعی و مخاطبانی که منفعل هستند و تنها گیرنده پیام! و صاحبان قدرت که وسایل ارتباط جمعی را در اختیار دارند و قادرند پیام ها را مطابق خواسته خود منتشر کنند!

با این نگاه رسانه های نوین دارای دو تفاوت عمده با رویکرد این نظریه است، نخست آنکه مخاطب در این رسانه ها منفعل نیست و دوم اینکه این رسانه ها از انحصار مالکیت صاحبان قدرت به دور یا حداقل فاصله دارند! این مهم به این معنا است که به رغم اهمیت پیام و اشتراک آن در رسانه های نوین و جریان اصلی اما ابزار انتشار و نقطه تمرکز آن تفاوت چشمگیری پیدا کرده است! این نظریه که برگرفته از نظریه رفتارگرایی یا الگوی محرک - پاسخ است، معتقد است افراد در برابر پیام رفتار انعکاسی دارند. نکته قابل توجه در این است که مطالعات بعدی در این زمینه نکته دیگری را آشکار کرد و آن نقش شبکه ارتباطی میان فردی مخاطب است که در اثر گذاری قوی تر از پیام رسانه است. 

با تحول فناوری و انقلاب اطلاعاتی این نظریه در بن بستی از نظر و عمل قرار گرفت؛ انسان به رغم پیروی از الگوی رفتاری محرک، پاسخ به دلیل برخورداری از ظرفیت کلان ارتباطی و اطلاعاتی در این عصر با مقاومت بیشتری در برابر محرک ها قرار می گیرد، از سوی دیگر شبکه ای بودن ارتباطات و دوسویه بودن یا به عبارتی interaction بودن ارتباطات، جای مخاطب منفعل را به همکار و صاحب نظر تغییر شکل داده است.

این دو ویژگی به همراه ساختار شبکه ای ارتباطی در این رسانه ها نظریه تزریقی را در رسانه های نوین با بن بست روبه رو کرده است! الگوی چه کسی، چه چیزی، در کجا، با چه وسیله ای، به چه کسی، با چه تاثیری اکنون به الگوی جدیدی که چه چیزی، در کدام شبکه، در کدام بستر شبکه ای، تغییر جهت داده است! در این میان رسانه های نوین تزریق سوزنی پیام را اتمیزه کرده اند.

وقتی پیامی منتشر می شود شبکه های گوناگون ارتباطی به عنوان فعالان عرصه این رسانه ها آثار مختلفی را از خود بازنمایی می کنند که بخشی از آنها منجر به حذف پیام و تولد پیام جدید می شود؛ رسانه های نوین در چالش با نظریات ارتباطی امروزه نه از منظر حذف بلکه از نگاه ارتقا و بهبود به آنها می نگرند تا بتوانند کارکرد بهتری برای آنها تدارک ببینند! بستر نظریه تزریقی تلاشی برای مطیع سازی و اثر گذاری یکپارچه و توده ای با اتکا به رسانه های جریان اصلی است که از اساس با تحولات رسانه های نوین در چالش است!

لذا از آنجا که نظریه تزریقی بر این اساس استوار است که وسایل ارتباط جمعی اثری قوی، مستقیم و فوری بر مخاطبان دارد، به نظر می رسد باید به کلام مارشال مک لوهان باز گردیم که رسانه پیام است! رسانه های نوین با توجه به امکانات فناوری و نقش بی بدیل مخاطب در آن امروزه پیام است و اگر نظریه تزریقی بخواهد در این عرصه نمودی داشته باشد باید پیام را امر مطلق نپندارد بلکه پیام را سیال و در دست مخاطب ببیند، چون امروز مخاطب است که رسانه های نوین را حیات مند ساخته است!

لذا رسانه تحت تاثیر پیام ارسالی مخاطب است که شکل می گیرد و قادر به حیات است! نقطه کانونی این مهم آگاهی مخاطب است که برگرفته از ساختار شبکه ای است که در آن فعالیت می کند، یعنی شبکه میان فردی که اکنون قالب مجازی به خود گرفته و با دستکاری پیام بر مبنای آگاهی مخاطب شکل گرفته است. این آگاهی امروزه به صورت شبکه های دانش در سراسر رسانه های نوین پراکنده است لذا اثر گذاری پیام ها با سدی از آگاهی روبه رو می شود که بخشی از آن برگرفته از تعامل است! به تعبیری در فضای مجازی ما شاهد شنیدن صداهای متفاوت و متنوع تری هستیم.

این قابلیت باعث شده که فضای مجازی به مثابه قدرت/ مقاومت عمل کند. صاحبان قدرت در این فضا درصدد هستند تا روایت خود را به عنوان روایت اصیل و حقیقی به مخاطبان شان منتقل کنند. از سوی دیگر، افراد با نگرش های متفاوت نیز در این فضا می توانند به عنوان عامل مقاومت در مقابل قدرت های اقناعی، عمل کنند. این یعنی آگاهی و شکل گیری مخاطب پویا و صاحب اثر! ازاین رو می توان گفت که رسانه های نوین سدی بلند در برابر نظریه تزریقی کشیده اند که با تمزکز بیشتر بر عناصر شکل دهنده آن قابلیت نقد بیشتری را در بر دارد .

 

رسانه های نوین و نظریه سوزن تزریقی

 

در این دیدگاه رسانه یک منبع قدرتمند و خطرناک تلقی میشود چرا که گیرنده یا مخاطب در مقابل هر گونه تاثیر پیام ناتوان است و هیچ چاره ای برای فرار وی از تحت تاثیر قرار گرفتن در مقابل پیام در این مدل ها دیده نشده است .

حجاب زن مسلمان سمبل ظلم به آنان معرفی می شود، آمپولی که همیشه برپیکره جامعه زنان ایران تزریق می شود .

 

 

در چه کشورهای اتانازی قانونی است

 

 اتانازی

 

 

گرچه خودکشی تقریبا در همه ادیان امری مذموم است اما گاهی شدت درد و رنج باعث می شود

عده ای به فکر راحت شدن از شر بیماری لاعلاجشان بیفتند.

 

این عمل در پزشکی به اتانازی معروف است و تنها در کشورهای محدودی آن هم با قوانین خاص امکان پذیر است. اتانازی در اصطلاح، شرایطی است که در آن، بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد. این شرایط معمولاً در بیماری‌های سخت یا دردناک یا درمان‌های طولانی‌مدت و ناامیدکننده پدید می‌آید. در فارسی به آن «هومرگ»، «مرگ شیرین»، «قتل ترحمی» یا «به مرگی» نیز گفته شده‌است.

توقّف روند درمان یک بیمار، قطع سرم و تغذیه وریدی، قطع اکسیژن، جلوگیری از تراکافت(دیالیز) و جداکردن فرد از دستگاه‌های حمایتی ارگان‌های حیاتی، همچنین دادن داروهای مسکن با دوز بالا، که موجب کاهش هوشیاری و تسریع مرگ می‌شوند، از روش‌های اتانازی به حساب می‌آیند.

برداشت‌های متفاوت از مفهوم هومرگ(اتانازی)، وجود دارد؛ مثلا در روش غیرمستقیم، پزشک با تجویز دارویی، فقط مقدمات مرگ بیمار را فراهم می‌کند و بیمار با آگاهی کامل به استقبال مرگ اختیاری می‌شود. اما در روش مستقیم، پزشک یا پرستار خود عامل مرگ بیمار هستند. تزریق داروی کشنده و جداکردن بیمار از دستگاه‌های حمایتی، مثال‌هایی از این روش هستند که بعضی اوقات بدون اطلاع بیمار انجام می‌شوند. بدین ترتیب جداکردن بیمار مرگ مغزی از دستگاه‌های حمایتی نیز از نظر بسیاری «اتانازی غیر داوطلبانه، غیر فعّال» به شمار می‌آید.

در چه کشورهایی اتانازی قانونی است؟

در برخی کشورها مانند هلند، سوئد، بلژیک و چند ایالت از ایالات متحدهٔ آمریکا شامل اورگان، واشنگتن و مونتانا اتانازی به روش غیرمستقیم قانونی است. البته کمیسیون پزشکی باید وضعیت بیمار را کاملا بررسی کند. در سوئد کلینیکی وجود دارد که بیماران سراسر اروپا از مدت‌ها قبل وقت می‌گیرند تا به آنجا بروند و اقدام به اتانازی کنند. در استرالیا هم که اتانازی غیرقانونی است، یک بیمارستان دریایی مجهز روی یک کشتی، آن را انجام می‌دهد.


آمریکا در سه ایالت اورگان،واشنگتن،مونتانا

سوئیس تصویب1941

کلمبیا تصویب 1997

استرالیا تصویب 1995

هلند تصویب 2002

بلژیک تصویب 2002

آلبانی محدود

سوئد محدود به چند کلینیک


مخالفان اخلاقی اتانازی، با قانونی شدن اتانازی و رواج آن، انگیزه درمان برخی بیماری‌ها از بین خواهد رفت و جلوی پیشرفت علم پزشکی گرفته خواهد شد، از همه مهمتر نگهداری سالمندان برای افراد و بستگان آنها مشکل شده و از همه مهمتر، اعتماد بیمار به پزشک به علت ترس بیمار از قطع درمان توسط پزشک و انجام اتانازی، از بین خواهد رفت. بنابراین دیگر نمی‌توان با خیال راحت به هیچ بیمارستانی پا گذاشت.

عقیده مشترک بسیاری از ملل و مذاهب مختلف از جمله مسیحیت، اسلام و یهودیان این است که زندگی، هدیه خداوند است و باید با تمام توان در حفاظت آن کوشید و بیماری و سختی‌های آن جزئی از زندگی و سرنوشت آدمی است که باید به طور طبیعی طی شود و هیچ‌کس حق ندارد جان انسانی را بگیرد.

 نمونه‌هایی از اتانازی

یکی از مشهورترین سوابق اتانازی در جریان جنگ دوم جهانی دیده شده‌است. در ۱۹۳۹ میلادی، آلمان نازی یک اتانازی غیرداوطلبانه و سری را طراحی نمود. در این طرح - عملیات T۴ - کودکان زیر ۳ سال که دارای عقب ماندگی ذهنی یا نقص عضو یا ناتوانی جسمی اساسی بودند کشته شدند. این طرح بعدها شامل کودکان بزرگتر و بزرگسالان نیز گردید. بیماران روانی تیمارستان‌های آلمان و اتریش به همین جهت به ۶ اردوگاه مرگ منتقل می‌شدند. برنامهٔ T۴ پس از آن به اردوگاه‌های کار و بازداشتگاه‌های اسرا نیز سرایت کرد بنحوی که زندانیانی که بشدت بیمار بودند در این برنامه قرار می‌گرفتند.

نمونه‌ای دیگر در دهه اخیر، پیر جورجیو ولبی یک نویسنده ایتالیایی بود که به خاطر وخامت اوضاع بیماری‌اش اقدام به اتانازی کرد. اما کلیسای ایتالیا اجازه نداده بود برای او مراسم مذهبی بگیرند و این مسئله طرفداران اتانازی را ناراحت کرده بود.

اما یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌هایی که مطرح شده، موضوعی که در فضای رسانه‌ای محافظه‌کار اروپا، طرح آن جسارت خاصی می‌خواست، این ادعاست که پاپ ژان پل دوم، رهبر سابق کلیسای کاتولیک که مخالف اصلی اتانازی بود، خود درخواست اتانازی کرده‌است. تنها مدرک مدعیان اتانازی کردن پاپ، فیلم و عکسهایی است که در آن مشخص است که بر خلاف معمول، برای پاپ لوله تغذیه بینی معده گذاشته نشده‌است.

دوسال پس از مرگ پاپ، در سال ۲۰۰۷ میلادی خانم دکتر پاوانلی، یک ایتالیایی متخصص بیهوشی و از طرفداران اتانازی، مقاله‌ای را در یک مجله محلی ایتالیایی منتشر کرد که در آن ادعا کرده بود که با بررسی‌های وی روی فیلم‌های مربوط به آخرین روزهای زندگی پاپ،کاملا مشخص است که پاپ در آخرین روزهای عمر خود، به علت پیشرفت بیماری پارکینسون، قادر به بلع نبوده و کاهش وزن شدیدی داشته‌است و اقدامات درمانی‌ای که روی پاپ ژان پل‌دوم انجام می‌شده، برای مراقبت و زنده‌نگه‌داشتن او کافی نبوده‌است. این دکتر ادعا کرد احتمالا پاپ از این موضوع آگاه بوده و تیم پزشکی وی آگاهانه زمینه مرگ او را فراهم کرده‌اند. اگرچه در ۳ روز آخر پزشکان برای پاپ لوله بینی گذاشتند اما زمانی بود که به نظر بسیاری از متخصصان، دیگر دیر شده بود.

این موضوع می‌توانست به یک اختلاف‌نظر پزشکی باشد ولی انتشار آخرین کلمات پاپ در رسانه‌ها، باعث شد تا پاوانلی ادعای بزرگ خود را مطرح کند. پاپ در بستر بیماری گفته بود «بگذارید بروم به خانه پدر» دکتر پاوانلی در مقاله خود، این‌طور نتیجه‌گیری می‌کند که رهبر کلیسای کاتولیک، عملاً با اجازه‌ندادن به استفاده از اقدامات درمانی لازم، درخواست اتانازی کرده بود و این جمله نیز می‌تواند احتمال درخواست آن را از طرف پاپ تقویت کند.

یک نویسنده یهودی نیز این موضوع جنجالی را در هفته‌نامه تایم مطرح کرد. اما واتیکان به شدت این ادعا را رد کرد و آن را هیاهوی رسانه‌ای برای گیج کردن مردم خواند. بلافاصله ۲ بیانیه پشت سر هم از طرف واتیکان منتشر شد که این ادعا را بی‌اساس خواند. دکتر رناتو بوزونتی - پزشک ۲۷ سال، پایانی پاپ نیز مانند واتیکان اعلام کرد که دکتر مزبور به مدارک پزشکی پاپ دسترسی نداشته و ادعاهای او براساس بعضی تصاویر ویدیویی بوده که به هیچ وجه نمی‌تواند برای اظهارنظر کافی باشد و درحد حدس و گمان است.دکتر بوزونتی درمورد جمله آخر پاپ نیز گفت که آن جمله فقط یک دعای عرفانی بوده‌است و پدر مقدس در آن حال داشته دعا می‌خوانده‌است.


فعالان اتانازی همچنان فعالیت‌های خود را برای به رسمیت شناخته‌شدن انجام می‌دهند.

 

 

 

 

20 حقیقت خطرناک درباره «گوشی‌های موبایل» که از آن‌ها بی‌خبرید!

 

کارکردهای مختلف تلفن همراه در دنیای امروز آن را به ابزاری جدایی ناپذیر در زندگی شهروندان مبدل نموده است به طوری که تصور زندگی بدون تلفن همراه ناممکن به نظر می‌رسد، لذا تنها راه گریز از عوارض و پیامدهای آن، استفاده صحیح و بکار بردن راهکاری مناسب بهره‌گیری می‌باشد.در این مقاله با 20 تکنیک کاهش پیامدهای منفی موبایل آشنا می‌شوید.

 

۱- کاهش مدت زمان مکالمه‌

بهترین راهکار این است که مدت زمان مکالمه با تلفن همراه‌تان را کاهش دهید. مطالعات نشان می‌‌دهد اگر شما بیش از دو دقیقه با تلفن همراه صحبت کنید، امواج مغزی شما تحت تاثیر امواج تلفن همراه قرار می‌‌گیرد.

 

۲- کودکان فقط در مواقع ضرورت

به هیچ وجه درست نیست که کودکان یک تلفن همراه مخصوص خودشان داشته باشند، چون مغز کودکان در حال رشد بوده و اثر امواج تلفن همراه بر آنها پنج برابر بیشتر است. بهتر است کودکان جز در موارد ضرورت، با تلفن همراه خود صحبت نکنند.

 

۳- تلفن همراه را در جیب شلوارتان قرار ندهید

بهتر است تلفن همراه را در جیب شلوارتان قرار ندهید، چون بافت‌‌های بخش پایینی بدن بیشتر از بافت‌‌های سر و صورت، اشعه‌های مضر تلفن همراه را جذب کرده و آسیب می‌‌بینند. نتایج یک مطالعه نشان می‌‌دهد مردانی که تلفن همراه را در جیب شلوارشان قرار می‌‌دهند، دچار عقیمی موقت می‌‌گردند.

 

۴- اول بگذارید ارتباط برقرار شود

وقتی شماره گرفتید، اجازه دهید اول ارتباط با طرف مقابل برقرار شود، سپس موبایل را روی گوش تان قرار دهید. در این صورت تحت اشعه مضر کمتری قرار می‌‌گیرید. شما می‌‌توانید برقرار شدن ارتباط را روی صفحه تلفن همراه تان ببینید.

 

۵- تلفن همراه‌تان را داخل پوشش‌های فلزی قرار ندهید

برای موبایلتان پوشش‌‌های فلزی نخرید. این محفظه‌های فلزی مانند یک گیرنده عمل کرده و اثر امواج تلفن همراه را که به سمت بدن شما می‌‌آیند، تشدید و منعکس می‌‌کنند. استفاده از تلفن همراه در کنار تخت بیماران و یا تجهیزات پزشکی خطرناک است.

 

۶- تلفن همراهی با میزان اِس. اِی. آر پایین تر (جذب پایین اشعه برای بدن) بخرید

هنگام خرید تلفن همراه به میزان اِس. اِی. آر آن توجه کنید. این عدد به طور معمول به وسیله شرکت سازنده تلفن همراه روی گوشی و یا کاتالوگ آن درج می‌‌شود و نشان می‌‌دهد که هنگام استفاده از تلفن همراه چه مقدار از امواج جذب بدن شما می‌‌شود. هر چه این عدد در یک گوشی تلفن همراه پایین‌تر باشد، آن گوشی ایمن‌تر است.

 

۷- از هندزفری استفاده کنید

برای اینکه امواج تلفن همراه هنگامی که آن را روی گوش‌تان قرار داده‌اید مغز شما را نشانه نروند، باید آن را از سرتان دور کنید. بهترین کار این است که به جای قرار دادن تلفن همراه روی گوش‌تان، از یک «هندزفری» یا «هدست» سیم دار استفاده کنید. این کار موجب می‌‌شود امواج تلفن همراه به سمت مغز شما نیایند.

 

۸- از اسپیکر یا پخش صدا استفاده کنید

برای کاهش تماس با امواج مضر تلفن همراه، هنگام صحبت کردن با آن، از اسپیکر یا پخش صدا استفاده کنید. فراموش نکنید در این شرایط تلاش کنید تا می‌‌توانید تلفن همراه را دورتر از بدن تان قرار دهید. با بیشتر شدن فاصله، میزان امواج الکترومغناطیس به میزان زیادی کاهش می‌‌یابد.

 

۹- از آنتی اکسیدان‌‌ها استفاده کنید

آنتی اکسیدان‌‌ها موادی در بدن هستند که از پیری پیشگیری می‌‌کنند و برای سلامت بدن بسیار ضروری هستند. امواج تلفن همراه می‌‌توانند این ترکیبات حیاتی بدن را از بین ببرند و فرمول شیمیایی آنها را بشکنند. بنابراین چون در طول روز شما مدت زیادی تحت تابش این اشعه‌های مضر قرار می‌‌گیرید، خوب است روزانه از موادغذایی حاوی آنتی اکسیدان بیشتری استفاده کنید.

 

۱۰- جلوی آنتن موبایل‌تان را نپوشانید

مسدود کردن آنتن تلفن همراه هنگام استفاده از آن، مقدار پرتوهای جذب شده از طریق مغز را افزایش می‌‌دهد. این کار موجب می‌‌شود کارایی تلفن همراه کاهش یابد و موجب شود موبایل از نیروی بیشتری برای ایجاد کیفیت بیشتر استفاده کند و پرتوهای بیشتری را منتشر کند.

 

۱۱- موبایل در منزل

بهتر است موبایل را هنگام خواب دور از خودتان قرار دهید.همچنین در حالت آنتن دهی بالای موبایل در محل سکونت یا محل کار و داشتن علائمی نظیر سردرد، وزوز گوش، اضطراب، عدم کیفیت خواب خوب مثل بی‌خوابی یا کابوس، سوزش چشم، فشارخون بالا و یا حالت گُر گرفتگی، اضطراب و دلهره، تپش نامنظم قلب، استرس و پرخاشگری به احتمال زیاد در معرض امواج قوی الکترومغناطیس قرار دارید. بهتر است نسبت به شناسایی و ایزوله کردن محیط خود در برابر امواج بالا اقدام نمایید.

 

۱۲- موبایل و خانم باردار

امواج بالای موبایل، آسیب جدی به سلول‌‌های در حال شکل گیری و دی ان ای جنین وارد می‌‌نماید.لذا بهتر است خانم‌‌های باردار در طول ایام بارداری، موبایل را از خود دور نگه دارند، خصوصا در هنگام زنگ خوردن موبایل یا برقرار شدن تماس که بیشترین میزان موج را دارا می‌‌باشد، موبایل در نزدیکی بدن آنها نباشد. قرارگیری موبایل بر روی قلب باعث ایجاد اختلال و بی نظمی در ضربان قلب شده و در بلندمدت می‌‌تواند اثرات مخربی بر نظم قلب به جا بگذارد.

 

۱۳- موبایل و بیماری‌‌های خاص

امواج الکترومغناطیس تاثیرات مخربی بر روی سلول‌‌های ضعیف گذاشته و می‌‌تواند در پیشرفت بیماری و طولانی شدن درمان آن تاثیر بگذارد. لذا بهتر است افراد با بیماری‌‌های خاص خصوصا تومور، ام اس، لوسمی، اختلالات خونی و قلبی و کلیوی یا افرادی که پروتز یا قعطه فلزی در بدن دارند، از موبایل و امواج الکترو مغناطیس دوری نمایند.

 

۱۴- موبایل در بیمارستان

استفاده از تلفن همراه در کنار تخت بیماران و یا تجهیزات پزشکی خطرناک است.سازمان جهانی بهداشت یک سری وسایل و تجهیزات پزشکی را مشخص کرده است که موبایل و سیستم‌های وایرلس از فواصل نزدیک می‌‌تواند روی آنها تأثیر بد بگذارد.

 

۱۵- موبایل در پمپ بنزین

امواج موبایل به دلیل داشتن پرتوهای قوی امواج الکترومغناطیس می‌‌تواند با برخورد به اشیای فلزی حالت جرقه ایجاد نماید.موارد بسیار زیادی از انفجار خودروهای در حال سوختگیری، به دلیل استفاده از موبایل در جایگاه سوخت بوده که پرتوها با ایجاد جرقه در محل بخارهای بنزین، باعث انفجار و شعله‌وری محل گردیدند.

 

۱۶- محل قرارگیری موبایل

قرارگیری موبایل بر روی قلب باعث ایجاد اختلال و بی نظمی در ضربان قلب شده و در بلندمدت می‌‌تواند اثرات مخربی بر نظم قلب به جا بگذارد.بهتر است موبایل با اعضای اصلی بدن مانند قلب، سر و اندام پایین تنه فاصله داشته باشد.همچنین زنگ خوردن موبایل در نزدیکی کارت‌های اعتباری مغناطیسی نیز می‌‌تواند باعث اختلال در کارایی آنها گردد.

 

۱۷- موبایل و استفاده از اینترنت

اتصال به اینترنت موبایل، امواج الکترومغناطیسی را چندین برابر می‌‌کند. بهتر است در موارد ضروری از اینترنت موبایل استفاده کنید و بعد از استفاده، در حالت خاموش قرار دهید و یا بهتر است در مواقع لزوم از وایفای موبایل بجای اینترنت سیم کارت استفاده کنید.

 

۱۸- موبایل در وسیله نقلیه

موبایل در حال حرکت به میزان چند برابر آلودگی موجی تولید می‌‌نماید. همچنین به دلیل وجود دیواره‌های فلزی در خودرو، امواج در داخل خودرو محبوس شده و باعث جذب و نفوذ بیشتر امواج به بدن می‌‌گردد.همچنین استفاده طولانی مدت از موبایل هنگام رانندگی باعث بروز سردرد، سرگیجه، اختلال در هوشیاری و واکنش سریع راننده می‌‌گردد.

 

۱۹- ارتباط موبایل با تومور مغزی

پژوهشگران علوم پزشکی در مؤسسه ملی بهداشت آمریکا اعلام کردند افرادی که از گوشی‌‌های تلفن همراه استفاده می‌‌کنند، پنج برابر بیشتر در خطر ابتلا به انواع تومورهای مغزی قرار دارند.همچنین بر اساس تحقیق سازمان ملل، افرادی که طی ده سال روزانه نیم ساعت به طور مداوم با تلفن همراه صحبت کرده‌اند، دچار تومور مغزی از نوع گلیوما (تومور بدخیم سیستم عصبی مرکزی) می‌‌شوند.

 

۲۰- استفاده از پیام یا تلفن ثابت به جای تماس

از موبایل در مواقع ضروری، استفاده کنید و بیشتر از تلفن ثابت و یا ارسال پیامک استفاده نمایید. البته در این کار هم نباید زیاده روی کنید تا دچار بیماری «گردن پیامکی» نشوید.

 

 

 

 

زمان بی زمان !

 

جامعه شبکه ای تفاوت های آشکاری با جامعه صنعتی دارد. مهم ترین ویژگی آن دیجیتالی بودن و مفهوم زمان در آن رنگ باخته است.

تفاوت مفهوم زمان در دو جامعه صنعتی و جامعه شبکه ای در آن است که در جامعه صنعتی، زمان تابع مکان است و از توالی رویدادها ایجاد می شود. ولی در جامعه شبکه ای مفهوم مکان(place) به مفهوم فضا(space) تبدیل می شود. یعنی با فضای جریان ها مواجه هستیم. فضایی که در منظومه فکری مانوئل کاستلز نظریه پرداز جامعه شبکه ای از “جریان های سرمایه، جریان های اطلاعات و جریان های تکنولوژیک، جریان های متقابل سازمانی، جریان تصاویر، صداها و نمادها به وجود می آید". (قدرت ارتباطات، ص۴۴).

مفهوم “زمان بی زمان” را مانوئل کاستلز برای تبیین رویدادها در جامعه شبکه ای بکار برده است. مراد او این است “زمان با معانی سنتی آن در جوامع ماقبل مدرن یا حتی جامعه صنعتی تفاوت آشکار دارد؛ انتقال آنی اطلاعات، داده ها و سرمایه ها و امکان ارتباط همزمان میان افراد در نقاط مختلف عملا فواصل زمانی را از میان برداشته است و نظم طبیعی دوران سنتی و صنعتی را به کلی دگرگون ساخته است. “( ص ۴۴).

در بیان این مهم اینکه یک پیام در رسانه های دیجیتال آنی و بطور همزمان در سراسر جهان قابل دریافت است. یعنی لحظه دریافت پیام به صورت فرازمان بوده و یک نقطه کره زمین صبح، نقطه ای دیگر ظهر و جایی دیگر شب و نیمه شب است. یعنی زمان بی زمان !

“در جامعه شبکه ای فضای مکان ها، زمان را از طریق برهم زدن توالی رویدادها و همزمان ساختن وقوع آن ها در شبکه های ارتباطاتی از پیش رو بر می دارد و در نتیجه جامعه را دچار ناپایداری ساختاری می سازد. (ص۴۷).

شهروند امروزی دو جهانی زیست می کند. از یک سو در جهان واقعی و از سوی دیگر در جهان مجازی. بخشی از زندگی و کسب و کار در فضای دوم سامان یافته است. این فرایند برگشت ناپذیر بوده و شهروندان باید الزامات این فضا از جمله سواد اطلاعاتی و رسانه ای را کسب کنند.

 

 

 

1 3
  • رسانه شو

    سواد رسانه یا سواد رسانه ای همان دانشی است که همه ما در هر لحظه از زندگی به آن نیاز داریم ، تک تک لحظات زندگی انسان امروزی درگیر پیام های مختلف حقیقی و مجازیست و این پیام ها زندگی و سبک زندگی ما را تغییر خواهند داد. تا بحال از رسانه و شبکه های مجازی هرچه گفتیم و شنیدیم فقط از آسیب ها بود، اما واقعا، انصافا! فرصت های این شبکه ها را اصلا می شناسیم؟ آینده خوبی که می توانیم با همین ابزار برای خود رقم بزنیم را می دانیم؟! همه اینها سوالایی است که پاسخ آنها در دو کلمه خلاصه می شود: سواد رسانه تا دیر نشده، سواد رسانه ای را یاد بگیریم و به دیگران یاد بدهیم.
  • رسانه شو وبلاگ آموزشی و خبری سواد رسانه و فضای مجازی

  • اوقات شرعی

    امروز: جمعه 05 دی 1404
    اوقات شرعی به افق:
    • اذان صبح اذان صبح:
    • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
    • اذان ظهر اذان ظهر:
    • غروب آفتاب غروب آفتاب:
    • اذان مغرب اذان مغرب:
    • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:
  • دی 1404
     << <   > >>
        1 2 3 4 5
    6 7 8 9 10 11 12
    13 14 15 16 17 18 19
    20 21 22 23 24 25 26
    27 28 29 30      
  • کاربران آنلاین

  • آمار

    • امروز: 102
    • دیروز: 218
    • 7 روز قبل: 5357
    • 1 ماه قبل: 27445
    • کل بازدیدها: 232943