موسسه رسانه شو
موضوع: "رسانه"

از لاک سیاه تا هیئت رنگینکمانی!
چهارشنبه 02/05/11
چند روزی است جمله «مرا به لاک سیاه زنی که پشت دستههای عزای تو میرود ببخش» مورد بررسی و نظر منتقدان و موافقان قرار گرفتهاست؛ و این سؤال مطرح شدهاست که آیا هیئت محل حضور افراد کم حجاب نیست؟ آیا در گذشته لوتیها و گناهکاران متجاهر در هیئتها شرکت نمیکردند؟
بدیهی است حضور هر گناهکاری در هیئت عزا مشکلی ندارد و اتفاقاً همیشه گناهکاران در هیئتها شرکت میکردند و هیچگاه حضور کمحجابان مسئله هیئت عزاداری نبودهاست، اما آیا در مجلس هم گناه را ترویج میدادند؟ یا به اباحهگری در ترویج بدحجابی تصریح میکردند؟
آنچه اینجا محل نزاع است، اصرار به گناهی است که دشمن هم امسال به دنبال سازماندهی آن در مجالس عزاداری است. آیا فراهم کردن زمینه برای ترویج گناه مشکلی ندارد؟ آیا بازی در زمین دشمن محسوب نمیشود؟
وقتی با سرگذشت افرادی که در گذشته اهل گناههای آشکار مثل مشروبخواری بودند، مواجه میشویم میبینیم حاضر بودند دو ماه محرم و صفر یا مدتی از محرم را از گناه آشکار خود بگذرند و با خضوع در مراسم حسینی شرکت کنند و همین حیا در مقابل امام حسین موجب رستگاری آنها میشد.
اما اینکه بگوییم لاک سیاه زن، ارزشمند است و به این لاک قسم بخوریم تا امامحسین به ما توجه کند و شفاعت کند، نوعی تأیید و ترویج گناه است و از گناه قبحزدایی میکند. باید بین حضور گناه و حضور گناهکار در هیئت تفکیک کنیم که اگر این تفکیک را قائل نشویم و برای هیئت چارچوبی نداشتهباشیم در آینده به خوردن مشروب در پشت دسته عزا هم افتخار میکنیم و میگوییم هر گناهی را میتوانید در دسته عزا نمایش دهید!
استحاله هدف قیام امام حسین مسئله اصلی این جملات است. امر به معروف اصلیترین هدف قیام امام حسین است، اما این جملات زمینهساز سیاست درهای باز برای مواجهه با هر گناهی در هیئت است، به گونهای که نباید اندک مواجههای با افراد بدحجاب یا سایر مسائل داشتهباشیم. گوینده این جمله در ادامه میگوید «اگر امامحسین مخالف باشد، خودش پای فرد را قلم میکند، اگر ائمه قرار بود چنین مداخلاتی را صورت بدهند، حتماً هیچ گناهی در جامعه اسلامی صورت نمیگرفت.» ولی رویه عالم، جبر نیست، چراکه اگر امامحسین میخواست با جبر در امور جامعه مداخله کند، هیچگاه نیاز به قیام در مقابل یزید نبود و اگر قیام صورت میگرفت، ابتدا باید پای قاتلان خودش را قلم میکرد تا دست به خشونت و قتل عظیم در روز عاشورا نزنند.
امامحسین، طبیبی است که چنین افرادی را به مجالس خود دعوت میکند تا این مجالس دوای درد این افراد باشد و ما لازم است به مداوای درد کمک کنیم و مانع گریز این افراد از هیئت شویم، اقامه امر به معروف با مناسبترین و جذابترین شیوه در هیئات عزا، روشی برای پایداری کیفیت هیئات و هم جذب این افراد است.
سال گذشته بود که در هیئتی شرکت کردم و سخنران در رابطه با مشروب خوردن یزید صحبت کرد، بعد از هیئت فردی اعتراض کرد که چرا مشروب را به یزید نسبت میدهید! فرد معترض قائل بود با این نسبت، افراد مشروبخواری مثل خودش به شرکت در جلسات امامحسین رغبت نخواهند داشت. در واقع مطالبه او این بود که هیئت نباید از گناهی که بین برخی وجود دارد سخن بگوید.
استحاله هیئتها از اهداف قیام امامحسین و نپرداختن به فرهنگ عفاف و حجاب زنان کربلا، باعث ارتقای جامعه در دینداری نمیشود. طبق نقل تاریخ زنان در کربلا و در دوره اسارت مکرر تلاش کردند حجاب را حفظ کنند. سید بن طاووس و جمعی دیگر از بزرگان نوشتهاند: «آن مردم تبهکار برای نابودی خیمههای حرم و غارت آن مسابقه گذاردند، چادر از سر زنها میکشیدند.
گاه زنی مشاهده میشد که با تمام نیرو و تا سر حد جان برای نگهداری پیراهن و حجاب خود مقاومت میکرد، به گونهای که در اثر کشاکش جامه بر زمین میافتاد. دختران رسول خدا و اهل حرم با گریه یکدیگر را مساعدت میکردند و بر فراق یاوران و دوستان ندبه میکردند.» از این دست روایتهای تاریخی از حجاب و عفاف زنان در کربلا کمنیست.
مناسب است مداحان و سخنوران به چادر سیاه این زنان و محبت قلبی زنان کمحجاب و باحجاب به امامحسین اهمیت بدهند و برای ترویج فرهنگ بکوشند و سعی نکنند موضوعی را که در حد مسئله اجتماعی نیست، به انحراف و مسئله فکری اجتماعی تبدیل کنند.
معصومه فاطمی

راه شریعه فرات هدایت
سه شنبه 02/05/10
برای حفظ مشی و مشک علمدار کربلا در فضای رسانهای، چگونه باید با دشمنان جنگید تا راه شریعه فرات هدایت، برای مردم باز بماند؟
گفتمان عاشورا و حماسه کربلا یک حقیقت ماندگار است که در سادهترین و در عین حال گستردهترین وجه ممكن، تقدس را به درون زندگی انسانها تزریق و ساختار مشخصی از تفکر و دانش را در حیطه آگاهی مذهبی افراد ایجاد میکند.
بنابراین این گفتمان هم هویتساز و بازنمایاننده هویت و هم عاملی است برای فهم وجوه اجتماعی، دینی، فرهنگی و سیاسی در برابر هجمهها و تبلیغات پوچ رسانههایی که صاحبان آنان از گفتمان دینی وحشت می کنند.
امروزه ما در تقابل و نبرد با دشمنانی هستیم که بصورت کاملا آماده و مجهز به ابزار رسانه و تبلیغات وسیع، افکار و گرایشات خود را در قالب دین ستیزی و اسلام هراسی به مردم و بویژه جوانان القاء میکنند بنابراین باید با استفاده هوشمندانه از انواع ابزار رسانهای، حقیقت را روایت کنیم چون این روایتها هستند که باورها و چهارچوب فکری و عقیدتی آیندگان را شکل می دهند.
از انجا که تبین روایتها توسط رسانهها انجام می شود رسانهای موفق است که حقیقت ماندگارتری را روایت و منتقل کند و چه حقیقتی روشنتر و ماندگارتر از واقعه کربلا؟
بعد دیگر قضیه اینست که مسولین و مدیران ما باید با درک درستی از جنگ نرم و رصد عملکرد دشمنان داخلی و خارجی، خود را موظف و مکلف به آگاهسازی عمومی ، اطلاعرسانی، آموزش و تربیت و بهرهگیری از ظرفیت رسانهها و امکانات نوین ارتباطی در جهت مقابله با جنگ رسانهای بدانند.
وقتی می گوییم “کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود” این یعنی درک درست از ظرفیت رسانه ها که نباید از آن غافل ماند. چرا که دشمن با روایت غلط و وارونه از حقایق ، از طریق تمام راههای نامشروع برای ارضاء نیازهای خبری و رسانه ای مردم تلاش می کند.

شکست تاریخی ابررسانه های معاند از رسانه ملی در جنگ روایت های محرم
دوشنبه 02/05/09
تردیدی نیست که دشمن شکست خورده از مردم ما در جنگهای خیابانی، دست از لجاجت در جنگهای رسانهای بر نمیدارد و ناامید نمیشود!
تمام اهتمام بیگانگان و معاندان در حدود ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فارسی زبان، مصروف به اسارت درآوردن افکار عمومی و اراده نسلهای نو است که هر بار با جلوه ی جدیدی نمایانگر می شود.
این بار نیز متعاقب راه اندازی کمپینهای نه به مناسبتهای انقلابی و ملی، با آتش تهیه همین ابررسانههای استکباری
کمپینهای خبیثانهی:
“تحریم محرم”
“سیاه نپوشید”
“نذری نخورید”
“به حسینیه نروید”
در هیئتها دیده نشوید”
و کمپینهای مشابه دیگر، رونمایی دیگر از هویت الحادی این منافقان است…
اما محرم امسال، واکنش مردم ما به کمپینهای فوق که همراه با تبلیغات پروپاگاندایی و تحریف اغواکننده حقایق و واقعیات بوده و تصویرسازیهای غلط از عزاداری امسال با جوسازی خالیبودن خیابانها از دستهجات عزاداری و خالیبودن حسینیهها از مردم، بسیار محیرالعقول و دشمنشکن بود!
قطعا روایت اول و درست رسانه ملی با برنامههای تبیینی و تبلیغی و تهییجی و راهاندازی بحثهای تحلیلی و کارشناسی و بصیرتافزاییهای ناشی از آنها، یکی از اثرگذارترین عناصر خنثیکننده این کمپینها و بیاعتنایی محض مردم و بهخصوص نسلهای نو به این اراجیف بوده و امروز مردم با استناد به برنامههای گزارشی رسانه ملی، به پوچی و کاذببودن تبلیغات دروغین این ابررسانههای جوسالار یقین پیدا کردهاند …
این شکست تاریخی ابررسانه های معاند از رسانه ملی در روایت اول و روایت مستند، برگ برنده رسانه ملی در این نبرد رسانهای در یک جنگ فراگیر شناختی و ترکیبی است که می تواند آغازی بر پیروزی های مکرر در جنگ های رسانه ای بعدی باشد.

انتقاد از «تخریب» چهره زنان خانهدار در سریالهای نمایش خانگی
دوشنبه 02/05/09
تصویر منعکسشده در محصولات نمایش خانگی از شخصیت زن خانهدار، اغلب موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است.
اکثریت زنان جامعه خانهدار هستند و بر این اساس ادعای کرده سریالهای نمایش خانگی چهره زنان خانهدار را تخریب میکنند.
تعداد کمتری از زنان سریالهای نمایش خانگی، خانهدار هستند. این درحالی است که طبق آخرین نتایج سرشماری در سال ۱۳۹۵، ۶۲.۱ در صد از جمعیت زنان ایران را زنان خانهدار تشکیل میدادند، یعنی اکثریت جمعیت زنان.
با بررسی این سریالها به شخصیتهایی برمیخوریم که از سطح پایینی از فرهنگ برخوردارند، دغدغه اصلی آنها تغییر ظاهر و پوشش طبق مد روز و خوشگذرانی است. این شخصیتها مدام به دنبال انجام عملهای زیبایی، خرید و پیداکردن فروشگاههای جدید، خرج کردن پول برای نیازهای کاذب و غیرواقعی، فریب مردان و دلبریهای بیجا برای جلب نظر آنان و این دست کارها هستند.
در بعضی ازسریالها، این ویژگی به تمامی زنان آن سریال تسری پیدا میکند و نتیجه حاصل چیزی نیست جز ضعیف و سطح پایین نشان دادن قشر زنان. تصویر منعکسشده در محصولات نمایش خانگی از شخصیت زن خانهدار، اغلب موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است.
براساس یک بررسی، از میان شخصیتهای زن سریالهای نمایش خانگی تنها ۲۸ درصد خانهدار هستند. حدود ۸ درصد از زنان بازیگر در این سریالها کار خانه انجام میدهند و در بیش از ۴۱ درصد از سریالها، خدمتکار زن حضور دارد.
بررسی محتوایی نقش زن در این سریالها نیز نشان میدهد شخصیت زن خانهدار قصه، موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است!

نقش صدا و سیما در عصر جدید
شنبه 02/05/07
صدا و سیما را اگر در دوران گذار برای تغییر در عناصر ثابت به عناصر جدید در نظر بگیریم، برنامه های مثل مهلا می توانند ثابت کنند که همگی اقشار و طیف های مختلف جامعه در این نقش و طرح جدید سهیم هستند و می توانند تاثیر گذار باشند _ بدین شیوه که البته در ابتدای راه می باشد _ به مرور می توان در خطوط اصلی اشتراکات و تفاهمات را بالا برده و در سایر مسائل با تضارب آراء بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی را از بین برد.
«شاید» بی اغراق تنها کشور در حال توسعه که فاقد ساختارهای حزبی در دنیا به شکل مدون برای شهروندان خود می باشد، کشور ایران می باشد؛ ولی علت اینکه چرا انباشت دغدغه ها و چالش های اجتماعی تا کنون به انفجار جامعه منجر نشده را باید در سازوکار و ساختارهای متفاوت جامعه ایرانی اسلامی جستجو کرد؛
حضور تشکل های مانند مسجد، هیئت و پیوند های قومی و فامیلی جای خالی تشکل های اجتماعی مانند احزاب را در کشور پر کرده و چه بسا با ظرفیت غنی و تاریخی خود کارکردهای به مراتب بهتری نسبت به احزاب را در خود دارند.
ولی باید با نگاه دقیق و بدون جانب داری قبول کنیم که به علل مختلف این تشکل ها در بعضی از برهه های زمانی مختلف بعضی از طیف های فکری و سلیقه ای را از خود رانده و جذب مجدد آنها نیاز به زمان و تغییر بعضی رویکرد هاست، چون تاریخ نشان داده این تشکل ها ظرفیت پذیرش و هضم تمامی سلایق و علایق را داشته چه بسا با بها دادن به آنها ارزش افزوده فرهنگی و اجتماعی از آنها استخراج نموده اند.
لذا بر نهادها و ارگان های فرهنگی و اجتماعی و در صدر صدا و سیما به عنوان رسانه فراگیر باید با نشان دادن درهای گشوده به سوی تمامی طیف های مختلف جامعه، سعی در ترمیم شکاف های بوجود آمده را فراهم و در ادامه سایر اجزای پیکره فرهنگی کشور نیز به این سمت سوق و ادامه مسیر بدهند.
مسلما هدف از جذب حداکثری در این نقشه راه، رد شدن از خطوط قرمز و نادیده انگاشتن آنها و یا حرکت در مسیر خلاف آنها نیست، هدف انجام رسالت تام و تمام فرهنگ ، آن هم فرهنگ ایرانی _ اسلامی و استفاده بهینه آن برای جامعه است تا جامعه از مخاطرات تهاجمات دشمن مصون و از این نعمات خدادادی و در دسترس بی بهره نماند.
مصادیق استفاده از ظرفیت های فرهنگی بسیار، و تحلیل و تبیین آن مجالی مفصل و کارشناسانه را می طلبد ولی سیره اولیای الهی و توفیقات انقلاب اسلامی در عمل به آن سیره خود موید این مطلب است.

این حجم از وارونهنمایی رسانهای در دنیا بیسابقه است...!
جمعه 02/05/06
جعلیات دشمن در فضای مجازی یکی و دو تا نیست، آنها موفقیتها را کتمان و واقعیتها را تحریف میکنند.
همانهایی که حقیقت را وارونه میکنند. نه این که حقایق را منحرف کنند، بلکه از اساس تغییر میدهند.
واقعیت را 180 درجه عوض میکنند، بعد همان حقیقت جعلشده را در بوق و کرنا میکنند. شیوه دشمن، جعل کردن است و پایهی کار همان دروغ است.
اما در این مدل از دروغپردازی، یک امر مثبت را با وارونه کردن، سیاه جلوه میدهند. با این روش ابهام را ایجاد و بعد افکار مردم را به حال خود رها میکنند.یک عده هم این وارونهنمایی را میپذیرند و باور میکنند. مصداقهایش هم این روزها بسیار است.
یک نمونه همین که میگویند مردم بیدین شدهاند:
- 2 میلیون نفر در لحظه تحویل سال به حرم امام رضا (ع) میروند.
- مراسم شبقدر پرشورتر از قبل برگزار میشود.
- بیش از 5 میلیون ایرانی در راهپیمایی اربعین شرکت میکنند.
- اعتکافهای چند صد هزار نفری دانشجویی و دانشآموزی برپا میشود.
- هیئتها در شب های ماه رمضان جای سوزن انداختن ندارند.
- حضور مردم در مهمانی 10 کیلومتری عید غدیر همه را غافلگیر میکند.
آن وقت از این نشانههای واضح گسترش دینداری مردم میگذرند و بدون سند و مدرک میگویند:مردم بیدین شدهاند…!!!
در همین قصه خودکشی آقای پوراحمد، القای ناامیدی گسترده کردند:گفتند مردم از زندگی بریدهاند و خودکشی میکنند.
در رسانههایشان تبلیغ کردند که مردم ایران، آینده را تاریک میبینند. بدون اعلام هیچ آمار و ارقامی گفتند که خودکشی زیاد شده است؛ اما حقیقت چه بود؟!
ایران به اعتراف سازمان بهداشت جهانی حتی در میان 100 کشور اول، از نظر آمار خودکشی هم قرار ندارد.برعکس ما، کشورهای مدعی پیشرفت، توسعه و رفاه مادی، در رتبههای بالای این فهرست هستند.این آمار و ارقام را سانسور میکنند تا حقیقت وارونه شود…
یا مثلا هشتگ میسازند که اعدام نکنید. طوری فضاسازی میکنند که حاکمیت هر روز صدها نفر را بالای چوبه دار میبرد.
با همین اعدامهای خیالی، در اذهان تصویرسازی میکنند، اما واقعیت این است که فقط در همین سال گذشته 650 اعدامی محکوم به قصاص با صلح و سازش، از پای چوبه دار به زندگی دوباره بازگشتند. این عدد را نمیگویند. این حقیقت را وارونه میکنند تا تصویری خشن از ایران بسازند…
مصداقها بسیارند:
- بانک جهانی از رتبه خوب اقتصاد ایران میگوید و آنها از ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور.
- آمار و ارقام از رشد تولید میگوید و آنها از ورشکسته شدن تولیدیها.
- نظرسنجیها از اعتقاد مردم به حجاب میگوید و آنها از فراگیری کشف حجاب.
- عیبهای کوچک را بزرگ و دستاوردهای بزرگ را کوچک یا انکار میکنند…
اما چاره چیست؟!
مسیر روشن است؛ نباید گذاشت دشمن و ضد انقلاب داخلی و خارجی، حقیقت را وارونهنمایی کند. باید جلوی تصویرسازی غلط و تحلیلهای مغرضانه را گرفت.