استفاده بی‌رویه و افسارگسیخته از رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی و اعتیاد به اینترنت به بزرگترین معضل اجتماعی عصر حاضر تبدیل شده است.
 

 خانواده مهم‌ترین نهاد اجتماعی است. جزئی‌ترین، ریزترین، پنهان‌ترین و غیررسمی‌ترین رفتار‌های ما به عنوان یک پدر و مادر در خانواده ممکن است وسیع‌ترین و عمیق‌ترین تاثیرات را به‌دنبال داشته باشد. کودکان آن چه ما می‌خواهیم نمی‌شوند بلکه آن چه انجام می‌دهیم، می‌شوند. «یتیم اینترنتی» یکی از اصطلاح‌های جدید روان شناسی است و منظور آن، کودکانی هستند که والدینشان به حدی در باتلاق عمیق فضای‌مجازی غرق شده‌اند که فرصت جزئی‌ترین تعامل با کودکان خود را ندارند و آن کودکان به‌شدت احساس تنهایی و طرد شدن می‌کنند. در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.

کاش یک گیگ اینترنت بودم نه یک کودک!
یک معلم به تازگی گفته که در یکی از کلاس‌هایم، نامه‌ای از یک بچه ۸ ساله خوانده شد که همه جمعیت را در بهت فرو برد؛ آن بچه خطاب به پدر و مادرش نوشته بود: «کاش یک گیگ اینترنت بودم نه یک کودک، کاش من هم یک گیگ اینترنت پرسرعت بودم تا هر از گاهی دستان پرمهر پدر و مادرم را لمس می‌کردم، مرا با حرص و ولع وصف ناشدنی در آغوش می‌کشیدند و شب‌ها در بغلشان می‌خوابیدم، اما افسوس که انسان هستم و یک کودک!» این نامه که در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد، پیام‌های تامل برانگیزی دارد.

مزایای آشنایی والدین با فضای‌مجازی
اگرچه والدینی که با فضای‌مجازی به‌خوبی آشنا هستند، می‌توانند فاصله بین نسل‌ها را کاهش دهند، اعتمادبه‌نفس کودکان را بالا ببرند، درک متقابلی بین فرزندان و خود ایجاد کنند و بهتر می‌توانند فرزندان خود را در این فضا راهنمایی، کنترل و آن‌ها را با ابعاد مختلف این دنیا آشنا کنند، اما در کنار فواید و مزایای بی شمار، مشکلات و آسیب‌هایی هم هست که نیاز به مدیریت دارد.

 خطر منزوی‌شدن همه اعضای‌خانواده
 والدینی که به فضای‌مجازی اعتیاد پیدا می‌کنند علاوه بر این که با مشکلات جدی در زندگی زن و شوهری روبه‌رو می‌شوند در فرزندپروری هم با دردسر‌های زیادی مواجه خواهند شد. اولین اتفاق، احساس دوری زوج‌ها از یکدیگر است سپس کاهش ساعت گفت‌وگوی والدین با هم و با فرزندان یکی از خطرات جدی معتادان به اینترنت و فضای‌مجازی است که منجر به منزوی شدن همه اعضای خانواده می‌شود. در این شرایط معمولا والدین از وضعیت تحصیلی و تربیتی فرزندان خود غافل می‌شوند که به تدریج منجر به افت تحصیلی آن‌ها می‌شود یا رفتار‌های نابهنجار مانند پرخاشگری و اضطراب، افسردگی و … را در آن‌ها شکل می‌دهند. والدینی که تمام وقت خود را در اینترنت و فضای‌مجازی می‌گذرانند از ایجاد ساعات مفرح در خانواده غافل می‌شوند و به جای اشتراک گذاشتن لذت‌های زندگی با اعضای خانواده به دوستان مجازی پناه می‌برند و نمی‌توانند حتی سهمی کوچک در تفریحات خانواده داشته باشند. به همین دلیل فرزندان برای پر کردن جای خالی والدین دچار خلأ‌های عاطفی شدید، پرخاشگری و حتی بزهکاری می‌شوند.

 به این ۱۱ سوال پاسخ دهید
بد نیست برای آن که بدانیم تا چه حد زمان برای ارتباط با فرزندمان اختصاص می‌دهیم، به این چند سوال پاسخ دهیم: ۱-در طول هفته گذشته چند ساعت را با فرزند خود سپری کرده‌اید؟ ۲-زمانی که از سر کار به خانه برمی‌گشتید، آیا خود را درباره این که او وقتش را چطور گذرانیده و چه تجربه‌ای کسب کرده و چه فکر می‌کند، علاقه‌مند نشان داده‌اید؟ ۳-آیا وقتی فرزند شما متنی نوشته یا نقاشی یا وسیله‌ای درست کرده، به او نگاه یا سوالی می‌کنید؟ ۴-چندبار در هفته به دلیل کمردرد، خستگی یا هر بیماری دیگر، فرزندتان را از خود دور کرده‌اید؟ ۵-چند بار به فرزند خود گفته‌اید ساکت باش یا از من دور شو یا این که با چیز دیگری خود را سرگرم کن؟ ۶-آخرین باری که خانوادگی به گردش رفتید، کی بود؟ ۷-آخرین باری که به زور بچه را به رختخواب فرستاده‌اید، کی بود؟ ۸-آخرین باری که به دلیل یک رفتار درست، او را تشویق کرده‌اید، کی بود؟ ۹-آخرین باری که کودک تان مشکلاتش را با شما مطرح کرده است، کی بود؟ ۱۰-آخرین بار که یک مشکل خانوادگی را با هم بررسی کرده‌اید، کی بود؟ ۱۱-چند بار در هفته اخیر از این که کودک‌تان خود را به شما نچسبانده و با کامپیوتر یا گوشی سرگرم بوده، رضایت داشتید؟

 ۶ توصیه به والدین معتاد به شبکه‌های اجتماعی
اگر به سوالات مطرح‌شده به‌گونه‌ای پاسخ دادید که نشانگر فاصله افتادن بین شما با کودک‌تان است به منظور پیشگیری و کاهش آسیب‌های فضای‌مجازی راهکار‌هایی که در ادامه مطرح می‌شود، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

۱-گذران اوقات‌بیشتر با فرزندان در فضای بیرون از خانه به‌طوری که فرزندان از نظر عاطفی احساس خلأ نکنند. ۲-فرهنگ‌سازی برای استفاده صحیح از فضای مجازی. ۳-به‌کارگیری دیگر رسانه‌های دیداری، شنیداری، روزنامه‌ها، مجلات، کتاب‌ها و … برای پر کردن اوقات‌فراغت. ۴-انجام بازی‌های مشارکتی و خانوادگی در منزل. ۵-برگزاری جلسات خانوادگی درباره تصمیمات خانواده. ۶-مدیریت و تنظیم ساعات استفاده از فضای‌مجازی متناسب با ساعات حضور والدین در کنار فرزندان.

تعطیلی شبکه معاند من‌وتو شکست بخشی از جنگ نرم غرب علیه ایران بود که به مدت 14 سال نتیجه‌ای جز هدر رفت بودجه‌های گزاف و صرف بیهوده انرژی صاحبان آن به دنبال نداشت و نشانه‌ای از آغاز نخ‌نما شدن این روند به نمایش می‌گذارد.

در روز‌های اخیر دو گرداننده یکی از شبکه‌های معاند در حساب کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی اعلام کردند، پس از 14 سال فعالیت در شرایطی قرار دارند که این شبکه در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.

«من‌وتو» نخستین شبکه‌ای نیست که چنین سرانجامی به خود می‌بیند، پیش تر شبکه معاندی دیگر پس یک آغازی جنجالی و پرهزینه، به ناگاه اعلام ورشکستگی کرد و از ادامه فعالیت بازماند. در عین حال، شبکه‌های دیگر گرچه همچنان برقرار هستند، اما طبق شواهد موجود، به دلیل ریزش چشمگیر مخاطبان جایگاه خود را از دست داده‌اند و در رکود به سر می‌برند.

شبکه صهیونیستی «اینترنشنال» نیز پس از دوره‌ای فعالیت گسترده خبری تحت تأثیر تحولات منطقه‌ای و بهبود روابط ایران با کشور‌های حوزه خلیج‌فارس مجبور به تغییر حامی مالی و محل استودیوهای خود شد و به تبع، افت محسوسی را تجربه می‌کند.

با اینکه ایران اسلامی تحت وسیع ‌ترین عملیات روانی و تبلیغاتی بوده است، این سؤال مطرح می‌شود چرا شبکه‌های معاند خارج از کشور با وجود در اختیار داشتن منابع مالی و فنی گسترده، پس از مدتی توان تأثیرگذاری خود را از دست می‌دهند و بعضاً به نقطه زوال و نابودی می‌رسند؟

 ماهیت و درونمایه شبکه‌های معاند

 بودجه برنامه سازی تلویزیونی در حال حاضر به حدی کلان است که حتی غول‌های رسانه‌ای جهان چاره‌ای جز توسل به راهکارهای درآمدزا همچون تبلیغات بازرگانی و بازاریابی رسانه‌ای ندارند، اما شبکه‌های معاند فارسی زبان عمدتاً از منابع مالی دولتی یا شبه دولتی استفاده می‌کنند تا اغراض سیاسی حامیانشان را برآورده کنند؛ به عنوان نمونه «بی‌بی‌سی فارسی» از محل بودجه‌های وزارت امور خارجه انگلیس و «صدای آمریکا» از بودجه کنگره آمریکا تأمین مالی می‌شوند.

شبکه جهانی بهاییت و صهیونیسم تأمین کنندگان مالی شبکه‌های فارسی زبان معاند هستند. بنابراین کارکنان شبکه‌های بیان شده که عمدتاً از میان ایرانیان مهاجرت کرده به غرب تشکیل می‌شوند، هدفی جز کسب درآمد و گذران زندگی ندارند. به عبارت دیگر، هیچ رسالت رسانه‌ای که مبتنی بر آگاهی بخشی، میهن پرستی یا حتی نوع دوستی باشد میان کارکنان این شبکه‌ها وجود ندارد.

آنها به عنوان مزدوران جنگ رسانه‌ای غرب علیه ایران، در راستای منافع ملی کشور‌های بیگانه و علیه امنیت ملی کشورمان کار می‌کنند. امروزه با افزایش آگاهی عمومی مردم، پشت‌پرده این قبیل شبکه‌ها برای افکار عمومی افشا و این موضوع موجب شده است اعتبار و نفوذ که مهم ترین شاخصه‌های رسانه است، میانشان از بین برود.

در عین حال با رصد مخاطبان و درصد تأثیرگذاری رسانه‌ای که پیوسته به وسیله صاحبان این شبکه ها کنترل می‌شود، هر زمان مشخص شود دامنه نفوذ رسانه‌ ای میان مردم در حال افول است، شمارش معکوس مرگ آن شبکه رقم می‌خورد، تا جایی که با قطع امید کامل از آن، به مهره سوخته بدل می‌شود.

هر چند شبکه «منوتو» همواره به طور مرموزی شفافیت مالی خود را پنهان کرده است، اما بودجه سالانه این شبکه بالغ بر صد‌ها میلیون پوند تخمین زده می‌شود که به وسیله دشمنان ایران تأمین می‌شود. با لوث شدن تدریجی برنامه‌های این شبکه و رویگردانی محسوس بینندگانش، حامیان مالی شبکه معاند به صرافت نجات خود از زیر بار سنگین هزینه‌های آن افتادند و به همان سرعتی که راه‌اندازی شد و گسترش یافت، به نقطه پایان می‌رسد.

 تضاد و تعارض فرهنگی

نحوه پوشش تا سبک زندگی و هویت اشخاصی که این شبکه معاند فارسی زبان نمایش می‌داد، در تضاد با فرهنگ ایرانیان قرار داشت و این عامل به تدریج موجب پس زده شدن آن از سوی خانواده‌های ایرانی شد. برخی مجریان و بازیگران این شبکه بی‌شباهت به عوامل استودیوهای تولید فیلم‌های مستهجن نبودند و به دلیل خاستگاه نامناسب فرهنگی و اجتماعی که به آن تعلق داشتند، از تریبون به دست آمده برای بروز موهن‌ترین حرکات و رفتارها استفاده می‌کردند.

استفاده ابزاری از زنان و دختران یکی از راهبردهای شبکه‌های خبری و تحلیلی آمریکایی برای جلب مخاطب بر مبنای غرایز سطحی است. فیلم  «Bombshell» محصول سال ۲۰۱۹ میلادی که بر مبنای اتفاقات واقعی ساخته شده است، سوءاستفاده از زنان را در شبکه فاکس نیوز آمریکا برای اغوای مخاطب نشان می‌دهد؛ روندی که با بهره‌کشی جنسی مدیران این شبکه از مجریان زن همراه می‌شود و رسوایی رسانه‌ای گسترده‌ای به بار می‌آورد.

 شبکه معاند فارسی زبان قبل از اعلام رسمی پایان به کار خود پایگاهش را میان مخاطبان از دست داده بود و فرهنگ عمومی مردم ایران در طولانی مدت بهترین داوری را برای قضاوت درباره ابتذال، سطحی‌گرایی و بی بند و باری مشهود این شبکه ارائه کرد .

 خود تحقیری، دهن‌کجی و سیاه نمایی

ژست عاقل اندر سفیه و نگاه از بالای این شبکه معاند به ایران و مردم کشورمان موجب دل چرکینی مخاطبان شده بود، حتی عده‌ ای از مخاطبان شبکه از اینکه به هویت ملی شان اهانت می‌شد، در عذاب بودند.

اساس خبرنگاری آزاد و فعالیت رسانه‌ای استقلال عمل و بی‌طرفی است، بنابراین وقتی رسانه ای در راستای پیشبرد اهداف سیاست خارجی کشوری بیگانه تغذیه مالی می‌شود، مدعای خیرخواهی و صداقت آن پذیرفتنی نیست و به مضحکه بدل می‌شود.

این شبکه معاند همواره بر معضلات و مشکلات روزمره ایران متمرکز می‌شد و به موازات آن می‌کوشید تصویری آرمانشهر‌گونه از ایران قبل از انقلاب اسلامی نشان دهد. یکجانبه گرایی و افراط در این روند در کنار رفتار مشمئز‌کننده مجریان کم‌سوادش، به تدریج موجب دلزدگی بینندگان شد.

در عرصه تبلیغات تأکید می‌شود، اگر بر موضوعی بیش از اندازه و به طور غیر اصولی پرداخته شود، اثر معکوس خواهد گذاشت و به ضد تبلیغ تبدیل می‌شود؛ اصرار بر تیره و تار نشان دادن همه ابعاد زندگی ایرانیان و تخریب متکبرانه و همراه با لودگی وجهه کشور تنفر مردمی که با همه سختی‌های موجود، ایران را وطن و زادگاه خود می‌دانند و تحقیرش را تحمل نمی‌کنند، به دنبال داشت.

تعطیلی این شبکه معاند فارسی زبان شکست بخشی از جنگ نرم غرب علیه ایران بود که به مدت 14 سال نتیجه‌ای جز هدررفت بودجه‌های گزاف و صرف بیهوده انرژی صاحبان آن به دنبال نداشت و نشانه‌ای از آغاز نخ نما شدن این روند به نمایش می‌گذارد.

رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا در خصوص راه های جلوگیری از انتشار تصاویر خصوصی و مجازات این کار توضیح داد.
 

سرهنگ علی محمد رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا گفت: عکس خصوصی و شخصی در تعریف حقوقی دارای ابعاد مختلف است، اما به زبان ساده به تصاویری که اجازه انتشار داده نشده و از آن‌ها محافظت کرده باشیم و یا برای افراد دیگر فرستاده نشده باشد گفته می‌شود.

وی با بیان اینکه انتشار تصاویر در فضای مجازی می‌تواند مشکلاتی را در زمینه حریم خصوصی ایجاد کند گفت: عکس‌های خصوصی بخشی از زندگی افراد هستند و لو رفتن تصاویر باعث می‌شود دیگران وارد زندگی افراد شوند و سبب مشکلاتی از قبل روحی و اختلاف در زندگی شود.

رجبی گفت: افراد فقط مسئول عکس‌های خود نیستند بلکه در مقابل انتشار تصاویری که به صورت دسته جمعی هم گرفته می‌شود مسئول هستند.

رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا اظهار کرد: یکی از دلایل مهم انتشار تصاویر خصوصی حس انتقام جویی است، همچنین دلایل مختلف از قبیل فشار گروه های هم سال، شهرت طلبی و سهل انگاری از موارد شایع انتشار تصاویر خصوصی است.

وی در خصوص مجازات انتشار تصاویر خصوصی گفت: ماده ۷۴۵ قانون مجازات اسلامی تصریح دارد که اگر انتشار تصاویر خصوصی بدون رضایت باشد و موجب ضرر و حتک حیثیت شود مجازات زندان و جزای نقدی دارد و در صورتی که این اقدام آثار دیگری از جمله آزار و اذیت و خسارات دیگری به وجود آورد به ابعاد مختلف موضوع در محاکم قضایی رسیدگی می شود.

رجبی اظهار کرد: در برخی از موارد جدید که در پلیس فتا رسیدگی شده در تبریز خواستگاری که از دختری جواب رد شنیده بود با هک کردن گوشی دختر اقدام به انتشار تصاویر خصوصی دختر در فضای مجازی کرده بود.

وی گفت: در پرونده دیگری در زنجان فرد اخازی با دختر خانمی طرح ازدواج می ریزد و تصاویری را از دختر دریافت می‌کند که پس از دریافت تصاویر درخواست پول می‌کند و اظهار می‌کند در صورت عدم پرداخت مبلغ تصاویر را در فضای مجازی منتشر می‌کند که با ورود پلیس فرد دستگیر شد و تحویل مراجع قضایی شد.

رجبی گفت: در صورتی که تصاویری از افراد به هر دلیلی در فضای مجازی منتشر شد اگر در سکو‌های داخلی است با مراجع به مرجع قضایی و طرح شکایت تصاویر حذف می‌شود.

رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا اظهار کرد: گرفتاری اصلی در اینستاگرام است. در صورتی که صفحه ای به اسم افراد ایجاد شده باشد و تحت مدیریت فرد عنوان شده نباشد می تواند در بخش گزارش کردن  (report) با انتخاب گزینه این صفحه من نیست در فرآیندی اینستاگرام احراز هویت می کند و در صورتی که این اقدام توسط چند نفر انجام شود سرعت واکنش اینستاگرام جهت حذف صفحه‌ ساخته شده به اسم شخص دیگر، بیشتر خواهد شد.

اگر بنابود این تعداد شبکه‌ فارسی زبان با صرف این همه هزینه نتوانند کار نظام را یکسره کنند، پس بودنشان بی‌فایده است. در واقع مجموعه رسانه‌های فارسی زبان معاند که یکی از آن‌ها «من و تو» است، سال گذشته به یک انتحار رسانه‌ای دست زدند و درگیر قماری بزرگ شدند و تمام اعتبار خود را باختند.

به نظر می‌رسد برای رسیدن به یک اظهار نظر قطعی درباره تعطیلی شبکه «من و تو» لازم است اطلاعات بیشتری کسب کنیم، اما با وجود اطلاعات مختصری که در خصوص تعطیلی شبکه «من و تو» وجود دارد، می‌توان ارزیابی کرد شبکه‌ای که تندترین حملات را علیه سبک زندگی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران انجام داده، چرا و به چه دلیل این همه تجربیات ۱۴ ساله خودش را کنار می‌گذارد و یکباره می‌خواهد تعطیل شود؟

شاید یکی از مهمترین علت‌های این اتفاق آن باشد که کارگزاران و گردانندگان اصلی شبکه‌های معاند توقع داشتند این رسانه‌ها کار نظام را یکسره کنند و امیدوار بودند در اعتراضات سال قبل به نتیجه برسند،‌ برای همین همه نوع حمایت‌ها را از این شبکه‌ها انجام دادند. به تعبیر خودشان اگر بنابود این تعداد شبکه‌ فارسی زبان با صرف این همه هزینه نتوانند کار نظام را یکسره کنند، پس بودنشان بی‌فایده است. در واقع مجموعه رسانه‌های فارسی زبان معاند که یکی از آن‌ها «من و تو» است، سال گذشته به یک انتحار رسانه‌ای دست زدند و درگیر قماری بزرگ شدند که در پایان آن تمام اعتبار خود را باختند.

بنابراین در چنین شرایطی حتی اگر کار این شبکه‌ها ادامه هم یابد، به دلیل اینکه مردم دروغ‌ها، برخوردهای مغرضانه و دوگانه‌شان را بارها و بارها دیده‌اند، دیگری اعتمادی به آنها ندارند. مثلا همین شبکه «من و تو» در ایام کرونا خبری منتشر کرده مبنی بر اینکه آیت الله بهجت در مورد کرونا به مردم چه توصیه‌ای کرده است؟ این در حالی است که آیت الله بهجت حدود 10 سال پیش مرحوم شده بودند.

در این فقره آن‌ها مجبور شدند فیلم را یک بار دیگر ضبط کنند و پس از آن مجددا منتشر شود. یکی دیگر از دلایل تعطیلی احتمالی «من و تو» این است که چنین شبکه‌هایی دستشان رو شده است و در واقع اعتباری برای مردم ایران ندارند. به همین دلیل احتمالا این شبکه تعطیل می‌شود، اما به معنای این نیست که کار دشمن تعطیل می‌شود. احتمالا یک شبکه دیگر و با نامی دیگر که نزد مردم چهره‌اش مخدوش نشده باشد رو خواهد شد. 

 اطلاعیه‌ شبکه «من و تو» برای تعطیل فعالیت‌ها از ژانویه سال 2024

‌در واقع شاید یکی از مهمترین دلایلی که باعث تعطیلی این شبکه خواهد شد، این است که کارکنان آن نتوانستند اهداف صاحبان و سرمایه گذاران خود را محقق کنند و اقدامات ضدمردمی،‌ دوگانه و غیرحرفه‌ای و مغرضانه آن‌ها نزد مردم لو رفته است و به همین دلیل شاید چاره‌ای جز اعلام تعطیلی نداشتند. بخش عمده‌ای از بودجه‌ها الان صرف شبکه صهیونیستی ایران اینترنشنال می‌شود و بنابراین بعید نیست از این پس بودجه و امکانات آن‌ها بر شبکه صهیونیستی ایران اینترنشنال متمرکز بشود.

کارشناس مسائل بین‌الملل و رسانه بیان کرد: مدیران شبکه من و تو به این نتیجه رسیدند که اکنون فضا، فضای مظلومیت است. بنابراین داد بی‌پولی سر داده‌اند که شاید اعانه‌ای از مرکزی به آنها برسد و در صدد هستند که از این فرصت برای جمع‌آوری اعانه بیشتر استفاده کنند.

برنامه امواج شبهه در گفت‌وگو با دکتر اکبر عابدی، کارشناس مسائل بین‌الملل و رسانه و در ارتباط تلفنی با دکتر محمد قادری، روزنامه نگار و تحلیلگر ارشد رسانه علاوه بر بررسی مدل‌های رفتاری و تبلیغی رسانه‌های بیگانه برای بی‌اعتبار کردن مفاهیم و رویدادهای در میدان در ذهن مخاطب و جایگزین کردن اعتبارسازی‌های جدید درباره تعطیلی شبکه من و تو و پشت پرده آن از دو زاویه پرداخت.

در ابتدا محمود شهیدی، کارشناس مجری عنوان کرد: زاویه اول؛ علنی شدن اختلاف‌های داخلی در لندن میان حاکمیت و مجموعه‌هایی که اپوزیسیون رسانه‌ای علیه ایران درست می‌کنند که البته بهانه مالی‌ای که مطرح کردند خیلی درست  نیست و بیشتر مسأله کارکردی است.

زاویه دوم: تلاش‌های لندن برای ایجاد دگردیسی در حوزه رسانه‌ای که ۳ دلیل دارد: یک. ایران پشت دست تکنیک‌ها و تاکتیک‌های رسانه‌ای را خوانده پس مدل مقابله با روش‌های لندن در شبکه‌ها را فراگرفته و می‌تواند مقابله کند پس این دگردیسی باید شروع شود. دو. تجمیع رسانه‌ای برای بسترسازی و رادیکال‌سازی که میان بی بی سی فارسی و اینترنشنال قابل تعریف است پس قاعدتا من و تو یا باید بسترساز شود یا باید رادیکال عمل کند از این رو لزوم دگردیسی ضروری است که با این فرم به سراغش رفته‌اند. سه.

با این آرایش فعلی، لندن امکان اینکه بتواند جلوداری خود را در ایجاد موج و جریان سازی در ایران خصوصا در حوزه میدان حفظ کند عملا میسر نخواهد بود پس برای مراحل بعد از ۱۴۰۱ باید آرایش توقع سازی و نیاز آفرینی در مخاطب را تغییر دهد که از ۳ راه می‌تواند این کار را انجام دهد :یک. از طریق ایجاد گسل رسانه ای که می‌توان با شل و سفت کردن و ابهام و ایهام سازی در عادات مخاطب در توجه داشتن به رسانه‌های اپوزیسیون فعلی نسبت به چگونگی ادامه فعالیت‌هایشان ایجاد کند.دو. به دلیل کاهش و سِر شدن مخاطب نسبت به روش شبکه‌های فعلی، شبکه عادی شده را حذف و ریزشبکه‌های جدید را بالا بیاورد که در ادامه یک شبکه جدید ایجاد کنند. سه.  با ایجاد شوک‌های رسانه‌ای‌، معادلات طرف مقابل را به هم بریزد تا نهایتا بتواند با ایجاد فرصت‌، ساماندهی و سازماندهی مجدد کند که بدلیل بهم ریختگی کارکردی در اردوگاه اپوزیسیون خصوصا بواسطه تبعات ناشی از تحولات منطقه ای و پیرامون حاصل شده، بتواند شرایط جدیدی را حاصل کند.

اینجا نکته بسیار مهم است: یک. این مساله را دور از ذهن ندانید که پس از کاهش اجباری اما قابل پیش بینی سطح اثرگذاری نیروهای میدانی شان مانند مسیح علینژاد و ….، عملا ادامه مسیر بهم ریختگی ها در ایران بر منوال و ریل قبلی شان امکان پذیر نخواهد بود، پس ریل‌گذاری جدید باید با سپرسازی رسانه‌ای و مدلینگ جدید صورت بگیرد که این فرم بازی سازی‌ها به بهانه من و تو مقدمه این داستان است. دو. مسأله هماهنگی برای تجمیع نفوذی‌های داخلی با این مد اعلام شده از سمت من و تو را دور از ذهن ندانید. در جلسه‌ای فی مابین در باب وضعیت اینترنشنال و ساده لوحی به تعبیری و قرار گرفتن  احمق‌ها و نادان‌های داخلی و نفوذی‌های فرقه‌ای و نحله‌ای در تور برنامه‌های سرویس مقابل نسبت به برنامه‌های سه بعدی شان به تعبیر دیگر، خدمت‌تان عرض کردم، این موضوع من و تو را هم، همان پروسه ببینید. البته مسأله تَله‌ی پول‌گیری و چاپیدن به مدل اپوزیسیون را هم گوشه ذهنتان داشته باشید که یکی از روش‌هایش همین شوک دادن هاست.

موضوع مهم اینکه من و تو در سه سال اخیر بسیار تلاش کرد با ارتقاء مدل شهروند خبرنگار بی بی سی به گزارشگر من و تو، هم بی بی سی و ‌هم اینترنشنال و صدای آمریکا را وابسته به اطلاعات میدانی خود کند که در زمان‌های مقتضی بتواند نرخش را بالاتر ببرد که این مسأله اخیر را هم می‌توانید بخشی از آن را در همین قالب تحلیل کنید.

مظلوم‌نمایی به جای اقتدار؛ استراتژی رسانه‌های بیگانه

مفهوم سازی رسانه‌های بیگانه همیشه ۲ قالب دارد. قالب اول انگاره‌سازی های موازی است و قالب دوم واژه‌سازی های مرتبط با این انگاره ها که معمولا توصیف کننده رابطه بین میدان و رویداد به تعبیر رسانه‌های بیگانه می‌شود. به نظر شما مهمترین متد و مدل انگاره‌سازی های رسانه بیگانه برای کاهش اعتبار تبلیغات و تحریف اصل و اصالت رویدادها در جامعه هدف‌شان مثل ایران چیست؟ و در ادامه مهمترین واژگان و کلماتی که به خدمت می‌گیرند چه واژگان ثابت و چه واژگان متغیری که در هر موضوع خلق و به خدمت می‌گیرند چیست؟

اکبر عابدی، کارشناس مسائل بین‌الملل و رسانه اظهار کرد: در سه بازه زمانی مختلف به فراخور، واژگان جدیدی را تولید و استراتژی‌های جدیدی را در پیش گرفتند. هنگامی که 7 اُکتبر آن حادثه عظیم اتفاق افتاد، تا 48ساعت پس از آن همه سردمداران رژیم صهیونیستی و بسیاری از هم پیمانان غربی آنها و رسانه‌های همسو با آنها در شُک به سر می‌بردند و در 48 ساعت ابتدایی به واسطه شُک بزرگی که به آنها وارد شده بود، رفتارهای بسیار سطحی و دم دستی از خود نشان دادند و پیامدهای منفی دامن آنها را گفت. اما بعد از آن 48ساعت سردرگمی و بلاتکلیفی، تغییر استراتژی دادند و به تدوین استراتژی پرداختند.

وی همچنین عنوان کرد: آنها به روایت قالبی پرداختند که موضع آن قدرت و اقتدار بود. حتی رسانه‌های اروپایی اعتراضاتی که در خیابان و شبکه‌های اجتماعی رخ می‌داد با موضع اقتدار و سرکوب شدید برخورد کرد. اما به نظر می‌آید که در دو هفته گذشته و بعد از موج تظاهر به اقتدار یا تصویرسازی مقتدرانه از رژیم، فاز سوم آغاز می‌شود و استراتژی کمی تغییر می‌کند، در این مرحله سوم به نظر می‌آید که استراتژی خود را پیرامون دو نکته قرار می‌دهند. یک. رسانه به جای اقتدار به سراغ مظلوم نمایی می‌روند. حالا دیگر آن حکومت مقتدری که همه صهیونیست‌هایی ساکن سرزمین‌های اشغالی انتظار داشتند تا بدون لطمه امنیت آنها را حفظ کند به صورت جدی آسیب دیده است. بنابراین؛ استراتژی خود را بر مظلوم نمایی می‌گذارد. دو. به رسمیت شناختن پس از حجم گسترده اعتراضات. رسانه‌ها نیز بعد از گذشت این مدت زمان دیگر قادر به انکار و سرکوب شدید نبودند و به تغییر استراتژی می‌پردازند.

مرثیه سرایی شبکه من و تو برای گرفتن اعانه

محمود شهیدی – کارشناس مجری: این چند روز اخیر شکست رسانه‌ای و شبکه من و تو موضوع بحث رسانه‌های دیگر قرار گرفته است و گزینه‌ها  و گمانه‌هایی از  بحث دگردیسی و تلاش برای دگردیسی و رادیکال سازی برنامه‌ها مطابق سلایق جدید مطرح می‌شود و به دلیل شکست‌هایی که در زمینه مظلومیت‌نمایی داشته، بر این است که روند جدیدی در پیش بگیرد و یا با یک گسل رسانه‌ای مجددا خود را به عرصه‌‌ی رسانه‌ای برگرداند و اعتباری که نزد مخاطبان از دست داده است را به نوعی از طریق برنامه‌ای جدید بازسازی کند. نظر شما درباره دگردیسی برخی رسانه‌های فارسی زبان بیگانه چیست؟

اکبری در این رابطه گفت: به نظر می‌آید که این نوعی مرثیه سرایی برای گرفتن اعانه است. آنها به این نتیجه رسیدند که اکنون فضا، فضای مظلومیت است. بنابراین؛ داد بی‌پولی سر داده‌اند که شاید اعانه‌ای از مرکزی به آنها برسد و در صدد هستند که از این فرصت برای اعانه بیشتر استفاده کنند. به موازات گدایی رسانه‌ای که شبکه من و تو به صورت مشخص دنبال می‌کند، اتفاقی نیز رخ داده است. یکی از اعضای پارلمان بریتانیا گفت که در رسانه‌های ما درباره مظلومیت صهیونیست‌ها تحقیقاتی انجام شده و به نظر می رسد که بسیاری از آنها درست نبوده است که اظهارات او فصل نوینی از اظهار نظر درباره صهیونیست است یا نامه‌‌ای داخلی وزیر خارجه آمریکا به اعضای وزارتخانه متبوع خود زد که سی ان ان آن را منتشر کرده بود که در آن گفته بود: ” ما در وزارت خارجه یک دست نیستیم و درباره اسرائیل و موضوعات آن اختلاف نظر داریم.” به نظر می‌رسد که اتفاقاتی رخ داده است وقتی از فروپاشی یک هژمون رسانه‌ای صحبت می‌کنیم و فروپاشی هژمون قبل از اینکه به ساختار و اسکلت اصلی خود برسد، تصویر هژمون فرو می‌ریزد.  

فروپاشی رژیم صهیونیست در افکار و اذهان اتفاق افتاده است

بدین معنا که وقتی کشوری هژمون خود را از دست داده است قبل از آن اعتبارزدایی می‌شود و آن تصویر از او مشوش می‌شود پس از آن روند افول را طی می‌کند. حتی در رسانه‌هایی که به شدت و به صورت جدی حامی رژیم صهیونیستی بودند، طی این سال‌ها رژیم صهیونیستی اقتدار و نفوذ رسانه‌ای برای خود ایجاد کرده بود، حتی در آن رسانه‌ها نیز با تردیدهایی مواجه می‌شود و آن سیطره و  نفوذ گسترده زیر سؤال رفته است. با بررسی اظهارنظرهای موجود به این نتیجه دست م‌ یابیم که فروپاشی اتفاق افتاده است و دیگر لازم نیست منتظر بمانیم تا زمانی را به عنوان پایان رژیم صهیونیست اعلام کنیم به نظر می‌رسد که امروز این فروپاشی در افکار و اذهان اتفاق افتاده است و می‌توان گفت که به صورت جدی شاهد هستیم که فروپاشی رژیم صهیونیستی رخ داده و نیازمند بازه زمانی برای گسترش و عینی شدن آن هستیم.

شبکه من و تو به گدایی افتاده است

محمود شهیدی – کارشناس مجری: شکست رسانه‌ای و میدانی در میدان رقم خورده است. آیا می‌توان گفت که این رسانه‌ها به طور مشخص شبکه من و تو هوشمندی خاصی در این زمینه اتخاذ کردند که در یک بازه زمانی خاص، یکدفعه تعطیل کنند یا دگردیسی ایجاد کنند یا این موضوع یک مسأله اقتضایی و تصادفی است؟

وی به این سؤال از منظر نظری- فلسفی و دینی پاسخ داد و گفت: در فرهنگ دینی ما گفته می‌شود که سائل یا کسی که گدایی می‌کند، انسانی طبیعی نیست و انسان تا زمانی که توان دارد می‌بایست کسب منافع حلال کند. به نظر می‌آید که شبکه من و تو به شکل کاملا واضح گدایی می‌کند و قاعدتا نمی‌توان نام آن را حرفه‌ای‌گری گذاشت.

دوگانگی و شکاف عمیق در اروپا

اکبری به نکته دیگری اشاره کرد و گفت: حجم گسترده ای از اعتراضات و مطالبات توسط فلسطینی‌های مقیم آلمان از دولت آلمان مطالبه شده است که حداقل با دولت صهیونیست همراهی نکنید اما دریغ از یک همدردی، دقیقا برعکس اتفاقاتی که در اغتشاشات سال گذشته در کشورمان افتاد. اعتراضاتی که اکنون در خیابان‌های آلمان شاهد آن بودیم با اعتراضاتی که سال گذشته شاهد بودیم. بنابراین؛ این دوگانه در اینجا به وضوح قابل رؤیت است و در این میان شهروندان آلمانی نیز شاهد این تناقض در بین مقامات ارشد حکومت خود هستند. به همین دلیل اکنون شاهد دوگانگی و شکاف عمیق در اروپا هستیم.

وی اضافه کرد: این شکاف در دو سطح عریان تر از قبل خود را نشان داده است. طوفان الاقصی گسل‌های اجتماعی در اروپا را فعال کرد و شکافی میان دولت – دولت بین مسؤولان و افراد و میان دولت – ملت‌ها ایجاد کرد.

شکست در حوزه رسانه، بزرگترین شکست رژیم صهیونست بود

محمود شهیدی – کارشناس مجری: عمده تمرکز رسانه‌های بیگانه در حال حاضر برای انحراف افکار عمومی از مسأله شکست‌های رژیم صهیونیستی، روی چه محورهای موضوعی‌ای در داخل قرار دارد؟

محمد قادری، روزنامه‌نگار و تحلیلگر ارشد رسانه در ارتباط تلفنی با برنامه امواج شبهه در پاسخ به این سؤال گفت: پس از عملیات طوفان الاقصی عملا رژیم صهیونیستی دچار ضربه‌ای شدیدی شد که تاکنون نتوانسته تا راهبردی مشخص و دقیقی در پیش بگیرد و مشخصا مجبور شده تا بخش قابل توجه‌ای از عملیات خود را در حوزه رسانه و به شکل عملیات روانی پیش ببرد.

وی افزود: در چنین شرایطی راهبرد میدانی مشخص نداشته و فقط تلاش کرده تا با بمباران‌ توازن وحشتی برقرار کند و عملا آن فضا را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. به عبارت دقیق‌تر اگر بخواهیم شکست‌های چند بعدی رژیم جعلی اسرائیل را طی 40روز گذشته لیست کنیم در کنار شکست اطلاعاتی، سایبری، امنیتی و نظامی می‌بایست حتما در راس آن شکست در حوزه رسانه و در حوزه عملیات روانی را نیز اضافه کنیم که بزرگترین شکست است.

شکست حقارت بار رژیم سنگین تمام شد

قادری خاطرنشان کرد: سال‌هاست که امپراطوری رسانه‌ای نظام سلطه با محوریت جریان‌های غربی و صهیونیستی تمام تلاش خود را کرد که تا بر ذهن نسل جدیدی که 75سال گذشته را به یاد ندارد، کار کند و جایگاه ظالم و مظلوم را عوض کند و تا حدود زیادی طی سال‌های گذشته در این حوزه موفق عمل کردند. اما امروز به دلایل متعدد شاهد هستیم که در این حوزه نیز با شکست مواجه شدند و در اقصی نقاط دنیا بویژه شهروندان کشورهای غربی به صورت خودجوش از مردم مظلوم فلسطین اعلام حمایت و ابراز انزجار و تنفر از ماهیت تجاوزگرانه و اشغالگرانه رژیم صهیونیستی می‌کنند. بنابراین؛ هیچ تردیدی نیست که در این حوزه شکست خورده‌اند.

وی تصریح کرد: نکته مهم اینجاست که لاجرم در لابه لای مواضعی که انتخاب می‌کنند یا برنامه‌هایی که تولید می‌کنند بعضا مجبورند می‌شوند که به ضعف خود اعتراف کنند و با ادبیات‌های مختلف از آن استفاده می‌کنند. بعضا برای تحریف اذهان عمومی از گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در حوزه سایبری و رسانه‌ای نفوذ می‌کنند و با فیک نیوزها جریان‌سازی می‌کنند و یا در حوزه تظاهراتی که در اروپا صورت می‌گیرد مقامات انگلیسی مضحکانه اذعان کردند که این تظاهرات از سوی ایرانی‌ها صورت می‌گیرد. بنابراین؛ این موضوع دارای دو وجه است. یک. آنها نمی‌خواهند این شکست سنگین به افکار عمومی اینگونه القاء شود که از یک گروه مقاومت فلسطینی بوده و اینگونه این شکست برای آنها حقارت‌بار خواهد بود. به همین دلیل عنوان می‌کنند دشمن بزرگتری به نام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که ما از آن ضربه خورده‌ایم.

ادبیات مضحک، روند اعتبارزدایی از رسانه‌ها را تشدید می‌کند

وی وجه دوم را مظلوم‌نمایی دانست و گفت: آنها همچنان به دنبال این هستند که با جوسازی‌ها و دروغ پراکنی‌ها ماجرا را وارونه جلوه بدهند. در ماجرای بمباران بیمارستان المعمدانی یا ماجرایی که در بیمارستان الشفاء اتفاق افتاد، با وقاحت، دلیل زدن بیمارستان را وجود اتاق عملیات حماس زیر بیمارستان اعلام می‌کنند و به دلیل اینکه از اطراف بیمارستان به ما شلیک شده، حق دفاع مشروع برای زدن داریم و می‌خواهند این موضوع را بدین شکل توجیه کنند و این ادبیات مضحک روند اعتبار زدایی از رسانه‌های آنان را تشدید می‌کند. 

آینده اینترنشنال شبیه من و تو خواهد شد!

این روزنامه‌نگار همچنین گفت: اینترنشنال با اینکه هنوز اعلام رسمی نکرده است ولی عملا در نقطه‌ای قرار دارد که بعید نیست طی ماه‌های آینده به بهانه بروز مشکلات مالی اعلام کنند که دیگر ادامه نخواهند داد. در خصوص شبکه من و تو نیز، مخاطبین آنها مدت‌هاست که به روند و فرآیند تولید برنامه‌های این شبکه بی اعتماد شده است.

جنگ شناختی علیه ایران تمام شدنی نیست/ منتظر سناریو بعدی باشیم

محمود شهیدی – کارشناس مجری: گمانه زنی شما درباره دگردیسی‌هایی که در رسانه‌های بیگانه وجود دارد، چیست؟

قادری در این باره گفت: قدر مطلق این ماجرا این است که طبیعتا قرار نیست فرآیند تقابل رسانه‌ای یا به عبارت دقیق تر جنگ شناختی و ادراکی علیه ملت ایران یا ملت مقاومت تمام شود. بنابراین؛ بدیهی است که بازی‌های این چنینی را جدی نگیریم و به دنبال این باشیم که سناریو بعدی چه خواهد بود و قطعا به آن باید به عنوان یک قطعه‌ای از یک پازل کلان‌تری نگاه کنیم.

وی عنوان کرد: نکته حائز اهمیت این است که به دلیل اینکه اینها بسیار ادعای حرفه‌ای‌گری می‌کنند، اما در لابه لای کار به دلیل اینکه معمولا برآوردهای غلط و اشتباه محاسباتی گل درشت انجام می‌دهند عملا باعث از میان رفتن مخاطبان خود می‌شود. به طور مثال بی بی سی فارسی و به صورت بسیار تنزل یافته‌تری شبکه من و تو اینترنشنال، صدای آمریکا و امثالهم همیشه در یک بازه زمانی مدت‌داری سعی می‌کنند خود را جنتل من و حرفه‌ای و مبادی آداب اخلاق رسانه معرفی می‌کنند اما به موقع تمام مرزهای اخلاقی و حرفه‌ای را زیر پا می‌گذارند.

وی افزود: مخاطب باید به این موضوع رسیده باشد که این اتفاقات همواره ساری و جاری بوده و نشان دهنده آن است که اگر در آینده مجددا خود را در یک پوسته و قالب جدید رونمایی کردند تنها فرم و شکل کار عوض شده اما محتوا همان خواهد بود.

شکاف عمیق میان دولت و ملت در اروپا

محمود شهیدی – کارشناس مجری: درباره شکافی که در اروپا به مناسبت تحولات اخیر ایجاد شده است و فجایعی که اسرائیلی‌ها و کابینه بنیامین نتانیاهو انجام می دهد، چه نظری دارید؟

قادری با بیان اینکه این شکاف مدت‌هاست در میان جوامع اروپایی وجود دارد، گفت: اکنون به بهانه موضوع غزه این شکاف بیشتر رونمایی شده و به عبارت دقیق تر می توان گفت که حکام و مقامات اروپایی که همیشه مدعی هستند و به کشورهای دیگر فخرفروشی می‌کنند که حکام دیگر کشورها سمت مردم خود نیستند، اما ما سمت مردم خود هستیم، اکنون مدت هاست که از خواست و مطالبه بدنه‌ی اجتماعی خود فاصله گرفته‌اند و مثال روشن آن می‌تواند ماجرای جنگ اوکراین باشد که مشخصا اگر آن حجم از خفقان و برخوردهای شدید نیروی پلیسی در کف خیابان اتفاق نمی‌افتاد شاهد این بودیم که به مراتب بیشتر از اکنون که برای غزه تظاهرات و اعتراضات صورت می‌گیرد در رابطه با جنگ اوکراین نیز صورت می‌گرفت. در ماجرای جنگ اوکراین بازنده اصلی علاوه بر خود اوکراین کشورهای اروپایی به ویژه سه کشور اصلی اروپا هستند که از آن حمایت می‌کنند و به شدت مردم از بابت حوزه مسائل اقتصادی و معیشتی تحت فشار قرارگرفته اند که در این میان بُرد اصلی را آمریکا کرد که انرژی را چندبرابر بیشتر به آنها می فروشد و با گسترش فروش اسلحه به اعضای ناتو و اوکراین بازار تسلیحات کارخانجات خود را به روز کرد.

وی تصریح کرد: بنابراین؛ این شکاف مدت‌هاست که وجود دارد. نمونه‌ دیگر آن نیز بالا گرفتن موج ملی گرایی و گروه های راست در اروپا است که زنگ خطر را در بیخ گوش اروپای واحد و اتحادیه اروپا به صدا درآورده است. در حال حاضر باتوجه به اتفاقات غزه شهروند اروپایی با وجود تمام فشارهایی که بر او وارد شده و اتفاقات رسانه ای برای کانالیزه شدن ذهن او، اما توانسته که از لابه لای تمامی این فشارها و پنهان کاری‌ها حقیقت را پیدا کند و می‌داند که این رژیم صهیونیستی است که اشغالگر و تجاوزگر بوده است نه ملت مظلوم فلسطین.

گفتنی است، برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی و رفتارشناسی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیک‌های رسانه‌ای است، روزهای یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش می‌شود.

مدیران شبکه برانداز «من و تو» پس از 14 سال فعالیت با صدور اطلاعیه‌ای و اعلام مشکل در تامین نیازهای مالی از تعطیلی رسمی خود خبر دادند.

 براساس اطلاعیه صادر شده توسط مرجان و کیوان عباسی مالکان یهودی-بهایی شبکه «من و تو»، این شبکه از اول ژانویه سال جدید میلادی(2024) به دلیل مشکل در تامین نیاز‌های مالی فعالیتش را متوقف خواهد کرد.

مدیران این شبکه تلویزیونی در اطلاعیه‌ای که بر روی کانال تگلرامی«من و تو» منتشر شده آورده‌اند که «طی همه این سال‌ها ایده‌های متفاوتی را برای کسب درآمد بکار بردیم اما متاسفانه تا به امروز هیچ یک نتیجه بخش نبوده‌اند با وجود اینکه همواره در حفظ جایگاه خود به عنوان رسانه فارسی زبان ماهواره‌ای برتر به لحاظ تعداد مخاطب موفق بوده‌ایم اما در تامین نیازهای مالی لازم برای ادامه فعالیت تلویزیون در سال‌های پیش رو با مشکلاتی روبه رو شدیم.
در نهایت امروز به این نقطه رسیده ایم.»

 شبکه من‌وتو در ۲۸ اکتبر سال ۲۰۱۰ در لندن توسط کیوان و مرجان عباسی تاسیس شد. کیوان عباسی فرزند فریبرز عباسی یکی از بهائیان خارج نشین و از افراد تاثیرگذار تلویزیون پارسی در آمریکا است که بعدها به شبکه ضدایرانی صدای آمریکا پیوست.او در سال ۱۹۹۶ برای ادامه تحصیل به دانشگاه بنگوریون تلاویو رفت و همان‌جا با دختر فرهاد اسکندری از اساتید ایران شناسی دانشگاه حیفا آشنا شد.

مرجان اسکندری بعدها نامش را به مرجان عباسی تغییر داد. او بعد ها باعث آشنایی کیوان عباسی با رهام هارونی مسئول دفتر یهودیان ایرانی در لندن شد تا این آشنایی در نهایت باعث تاسیس شبکه من‌وتو شد.

شبکه‌ای که در 14 سال فعالیت خود علاوه بر استفاده از منابع مالی کلان لابی‌های صهیونیسم و همچنین منابع تصویری خارج شده از آرشیو صداوسیما توانست به برنامه‌سازی علیه ایران بپردازد و حالا مدیران آن در بیانیه‌ای 5 صفحه‌ای با ناامیدی از پایان کار این شبکه خبر داده‌اند. جایی که می‌نویسند«ما از امروز وارد مرحله مشورت و در میان گذاشتن موضوع با کارکنان تلویزیون شده‌ایم. می‌دانیم که این دوره برای کارمندان من و تو دوره‌ای سخت است و اطمینان حاصل کردن از برخورداری آن‌ها از همه حمایت‌های لازم برای ما در اولویت خواهد بود.»

اما روایت حمید بعیدی‌نژاد سفیر سابق ایران در لندن درباره پشت پرده حمایت مالی از شبکه «من و تو» نیز خواندنی است. 

سفیر سابق ایران در لندن سال ۱۳۹۸ با انتشار یک سند مالی در صفحه توئیتر خود نوشته بود «شبکه «من و تو» از طریق تزریق اموال به غارت رفته ملت ایران توسط خانواده پهلوی اداره می‌شود به دستگاه تبلیغاتی آنها مبدل شده است».

 در جنگ رسانه‌ای امروز شبکه «من و تو» یکی از حدود ۱۷ هزار شبکه ماهواره‌ای باز و بدون محدودیت در حال فعالیت است. شبکه‌ای که هرچند از ابتدای ژانویه ۲۰۲۴ بنابر ادعای مالکانش به تاریخ خواهد پیوست اما همین امروز ۳۸۰ کانال خاص موسیقی، ۲۵۲ کانال کودک و نوجوان و ۷۴ شبکه مد به زبان فارسی در حال فعالیت هستند که بیش از ۴۰ شبکه مشخصا اهداف سیاسی-اجتماعی را دنبال می‌کنند.

دکتر امید کبیری کارشناس و تحلیلگر رسانه در تحلیل رفتار مدیران شبکه «من و تو» می‌گوید که «نکته قابل تامل در اطلاعیه مدیران شبکه «من و تو» این است که چنین رفتاری پیش از این بارها و بارها از سوی شبکه‌های ورشکسته فارسی‌زبان خارج از کشور تکرار شده و هرگاه کفگیر این رسانه‌ها به ته دیگ خورده با روی آنتن بردن برنامه‌هایی به جمع‌آوری کمک مالی برای بقاء پرداخته‌اند.»

این کارشناس رسانه معتقد است که «با توجه به سبک و سیاق متفاوت مدیران این شبکه در برنامه‌سازی شاید اینگونه مطالبه پول را در کلاس خود نمی‌بینند و ترجیح داده‌اند با راه‌اندازی یک بازی احساسی، منابع مالی جدیدی برای خود تامین کنند.»

دکتر ایمان شمسایی کارشناس و تحلیل‌گر ارشد حوزه رسانه نیز در این زمینه معتقد است که « به‌نظرم دلیل اصلی تعطیلی شبکه من و تو پایان ماموریت آن است، این شبکه برای بزک کردن نظام سلطه در جامعه ایرانی تاسیس شد. امروز با وجود همکاری عیان آمریکا با رژیم صهیونیستی و انزجار تمامی اقشار مردم از این رژیم و همچنین شکست و پایان اعتبار این شبکه برای مخاطبانش در شورش زن، زندگی، آزادی دیگر این ماموریت غیر قابل تحقق است.»