موسسه رسانه شو
قانون درباره جرایم رایانهای چه میگوید؟
دوشنبه 02/10/18
جرم رایانهای عملی است که در فضای مجازی و یا در فضای معمولی زندگی، بهواسطه رایانه از سوی فردی صورت میگیرد و به نحوی از انحاء حقوق شهروندی و مدنی شهروند دیگری را نقض میکند.
جرایم رایانهای سوءاستفاده از رایانه با هدف اقدامات غیرقانونی و غیراخلاقی را شامل میشود که برای هریک از آنها در قوانین جرایم رایانهای مجازاتی در نظر گرفته شده است. درواقع جرایم رایانهای عبارت است از سوءاستفاده از رایانهها شامل هر رفتار غیرقانونی، غیراخلاقی یا غیرمجاز مربوط به پردازش خودکار و انتقال داده میشود که با تصویب موافقتنامه جرایم رایانهای در سال ۱۹۸۶-۱۹۸۵ توسط شورای اروپا، گامهای زیادی برای تدوین قوانین مرتبط با جرایم رایانهای برداشته شد.
در ایران هم با توجه به توسعه تکنولوژی انفورماتیک و گسترش تخلفاتی از قبیل کپی و تکثیر غیرقانونی نرمافزارها و برنامههای رایانهای، در دی ماه ۱۳۷۹ قانون حمایت از پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای تصویب شد و قانون جرایم رایانهای نیز در سال ۱۳۸۸ برای تعیین مصادیق استفاده مجرمانه از سامانههای رایانهای و مخابراتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
اما به دلیل گذشت بیش از یک دهه از تصویب این قوانین و همزمان با پیشرفت فناوری بازنگری در قوانین و مقررات جرایم رایانهای احساس میشود. کارشناسان بر این باور هستند که ذات فناوری و تحول آن با سرعت بالایی همراه است و باید متناسب با آن حرکت کرد؛ در غیر این صورت کل سیستم دچار مشکل میشود؛ بنابراین علاوه بر اینکه لازم است قوانین و مقررات مدام به روز شود، افرادی هم که در این زمینه در حال فعالیت هستند، باید از لحاظ علم و دانش به روز باشند تا بتوانند بهترین و سریعترین رأی را در موارد مختلف صادر کنند. در این راستا باید به صورت مداوم قوانین بین المللی در زمینه قضائیی بررسی و سپس بخشی از آنها در صورت نیاز استفاده و بحش دیگر متناسب با شرایط تعریف شود.
در این راستا هفته گذشته اطلاعات کاربران یک شرکت آنلاین ارائه دهنده خدمات غذایی (اسنپ فود) در اختیار یک گروه هکری قرار گرفت؛ یک حقوق دان در این باره با اشاره به این موضوع اینگونه توضیح داد که نظام حقوقی حمایت از مالکیت در زمینه فضای مجازی با توجه به الزامات حفظ حریم خصوصی و ارتقای امنیت حریم کاربران در فضای مجازی، باید ضمانتهای قابل توجهی در تولید، تبادل و تعامل اطلاعاتی بین کاربران و شرکتهای خدمات دهنده در نظر بگیرد.
وی افزود: در این راستا به نظر میرسد قانون جرایم رایانهای مصوب ۵ / ۳ / ۸۸ در راستای تضمین امنیت فضای مجازی، دسترسی غیرمجاز به هرگونه دادههای کاربران را جرم انگاری کرده است. ما در این زمینه اولاً نیاز به ارتقای ابزار مرجع تحقیق در واکاوی منشأ آلودگیها و هکرها داریم تا نظام تحقیق ما بتواند به درستی نسبت به شناسایی دزدان رایانهای و فضای مجازی اهتمام کافی را داشته باشد و در مرحله بعد نظام دادرسی و مراجع قضایی ما باید الزامات و شناخت کافی را نسبت به این رویداد داشته باشند تا بتوانند نسبت به تضمین حقها و آزادیهای شهروندان در فضای مجازی عنایت کافی را داشته باشند.
بر این اساس به اعتقاد تحلیلگران، نظام قانونی اصولاً باید از حریم خصوصی و امنیت کاربر در فضای مجازی حمایت کند و نباید به دنبال قوانین و مقررات فوق العاده باشیم، در همین قواعد عمومی و زمینههای حمایتی که در قوانینی اعم از «قانون مجازات و جرایم رایانهای» و قوانین و مقررات متکی بر مسئولیت مدنی و خسارت و تسبیب از باب هتک امنیت فضای مجازی توسط هکرها هست، الزامات قابل توجهی وجود دارد؛ هر چند موضوع قانون حفاظت از دادهها به عنوان یک لایحه در حال بررسی در مراجع قانونی در دولت است و این امیدواری وجود دارد که هرچه زودتر اجرایی شود.
حال ممکن است سوال مطرح شود مجازات دسترسی غیر مجاز به دادهها یا سامانههای رایانهای یا مخابراتی چیست؟ قانون جرایم رایانهای مصوب ۱۳۸۸ با اصلاحات بعدی در سه بخش و ۵۶ ماده به بیان رفتارهای مجرمانه ارتکابی از طریق رایانه و مجازاتها پرداخته است. در واقع در فصل یک از بخش یک قانون جرایم رایانهای (جرایم و مجازاتها) «جرایم علیه محرمانگی دادهها و سامانههای رایانهای و مخابراتی» بررسی شده است.
طبق ماده ۱ این قانون که سال ۱۳۹۹ اصلاح شده مقرر شده است هر کس به طور غیرمجاز به دادهها یا سامانههای رایانهای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از ۰۰۰ /۰۰۰ /۲۰ تا ۰۰۰ /۰۰۰ /۸۰ ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
همچنین مطابق ماده ۷۳۲ قوانین جرایم رایانهای، هرکس به قصد دسترسی به دادههای سری موضوع ماده (۳) این قانون، تدابیر امنیتی سامانههای رایانهای یا مخابراتی را نقض کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ۱۰ تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
علاوه بر موارد گفته شده طبق ماده ۷۴۵ این قوانین، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۰ و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
همایش همسران همساز
یکشنبه 02/10/17
مرکز نشر هاجر ناشر تخصصی زن و خانواده برگزار می کند.
🔹همایش “همسران همساز”
به مناسبت ۲۰ سالگی مرکز نشر هاجر به همراه رونمایی از کتاب
🔸با همکاری:
▪️مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
▪️بسیج اساتید، طلاب و روحانیون کل کشور
▪️سازمان فرهنگی هنری شهرداری
استان قم
▪️ادره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم
👤سخنرانان:
▪️حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای فاضل(مدیرحوزه های علمیه خواهران)
▪️حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای تراشیون(کارشناس تربیتی و مهارت های زندگی)
▪️سرکارخانم ظهیری(دبیر ستاد راهبری زن و خانواده)
📆 دوشنبه ١٨ دی ماه ۱۴۰۲
🕗 ساعت ٩صبح
🏫استان قم ، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی،مجتمع شهید آوینی
📲 پخش زنده از تلویزیون اینترنتی کتاب👇
🆔KETAB.TV
باسلام و احترام
علاقمندان جهت ثبت نام و حضور در همایش همسران همساز به آیدی زیر در ایتا پیام دهید.
🆔@poshtiban_doreh
جهان پهلوانی که فالوور مجازی نداشت
یکشنبه 02/10/17
با وجود گذشت بیش از ۵۰ سال از کوچ غلامرضا تختی، رفتار این جهان پهلوان هنوز متر و معیار دنیای قهرمانی و فعالیت فرهنگی و اجتماعی در سطح جامعه است.
چرایی ماندگاری اتفاقات یا افراد مهم در اذهان، سوالی است که همواره روانکاوان و روانشناسان بزرگ در پی کشف چرایی آن هستند؛ ماندگاری که برخی موقع در هیبت یک قهرمان و برخی مواقع نیز در یک منظره طبیعی یا یک مسافرت جلوه میکند. نوع ماندگاری با شکل نگاه و احساسات فرد رابطه مستقیمی دارد؛ اما راز ماندگاری زمانی به یک معادله پیچیده تبدیل میشود که این حس از بعد فردی خارج و در ابعاد اجتماعی نمود پیدا کند.
اسطورهسازی و برجسته کردن شخصیتهای تاریخی و افسانهای برای ایجاد یک شور حماسی یکی از راهبردهای کشورهای مختلف در یک سده گذشته بوده است. فیلمسازان مطرح کشورها با برجسته کردن تلاشهای یک قهرمان واقعی یا افسانهای بر پرده نقرهای سینما، به دنبال آن بودند تا با استفاده از تاکتیک حس ماندگاری، یک شور جمعی ایجاد کنند یا اینکه رفتار افراد مختلف جامعه را براساس الگوی آن شخصیت جهتدهی کنند. البته این ترفند نتوانست یک راهبرد بلند مدت تلقی شود زیرا با پیشرفت تکنولوژی و فنون فیلمسازی شخصیتهای جدیدی جایگزین الگوهای پیشین شدند و حتی شماری از مخاطبان نام اسطورههای ساختگی کشور خود را به یاد ندارند.
در حالی که در دنیای معاصر اسطوره سازی به یک ابزار برای مطرح کردن برخی کشورها تبدیل شده بود اما در قرن ۱۴ هجری شمسی (۲۰ میلادی) شخصیتی در ایران گام به ورزش گذاشت که با وجود نیم قرن از پایان زندگی او، همچنان نامش در ذهن مردم حک شده و ماندگار است، ماندگاری که ناشی از رفتار واقعی یک فرد بود و لنز دوربینها قدیمی و فضای مجازی کنونی نیز هیچ نقشی را در آن نداشت.
اما راز ماندگاری جهان پهلوان غلامرضا تختی در چیست و چرا دیگر مدالآوران ایرانی نتوانستند محبوبیتی بلند مدت را در تاریخ ورزش ایران به نام خود ثبت کنند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت راز ماندگاری جهان پهلوان نه به خاطر مدالهای جهانی بلکه باید آن را در لایههای نهفته در رفتار وی جستجو کرد. تختی از پائینترین اقشار جامعه به بالاترین عناوین جهانی و المپیک رسید. در این مرحله تختی مانند سایر قهرمانان ایران و جهان از ابزار ورزش برای چهره شدن استفاده کرد اما استراتژی وی در خصوص استفاده از این ظرفیت بسیار متفاوت از قهرمانان قدیم و جدید بود. اگر قهرمانان دیگر از نردبان ورزش برای دیده شدن استفاده کردند اما تختی از رسانه ورزش برای مردمی شدن استفاده کرد.
بر کسی پوشیده نیست که ورزش ایران به ویژه ورزش کشتی را با نام تختی میشناسند زیرا تختی اندکی بعد از امامعلی حبیبی خالق یکی از زیباترین لحظات ورزش ایران در المپیک بود و دومین طلای تاریخی ایران را در بازیهای المپیک ۱۹۵۶ ملبورن ضرب کرد. همچنین تختی با هفت مدال جهانی و المپیک به مدت ۶۰ سال پرافتخارترین کشتیگیر ایران بود. او برای بالابردن ارزش مدالهای خود آن را در کلکسیون افتخاراتش در خانه پنهان نکرد بلکه او کیمیاگری بود که عیار مدالهای خود را بسیار بالاتر از عیار جهانی برد.
تختی با طلا از ملبورن و یوکوهاما به ایران بازگشت و در سال ۱۹۵۹ نیز در تهران پیشچشم مردم طلایی شد اما این سه مدال طلا و چهار مدال نقرهِ مرد همیشه فینالیست کشتی ایران را از مردم جدا نکرد، بلکه وی را در حلقه دوستدارانش قرار داد تا جایی که مردم هر روز بیشتر از دیروز با پهلوان خود احساس نزدیکی میکردند. تختی در تشک کشتی نامدارترین حریفان زمان خود را خاک کرد اما در برابر مردم، مردی خاکی بود که نمونه رفتار وی در جهان ورزش کمتر به چشم میخورد.
تختی به مانند تمام قهرمانان ورزش جهان از ۲ روی سکه مسابقه آگاه بود اما از باخت هراس داشت. هراس وی به خاطر ترس از حریفان نبود بلکه میدانست که با باخت او انبوهی از مردم به شدت ناراحت خواهند شد و او تاب ناراحتی مردم را نداشت؛ تختی از مردم بود، با مردم زیست و با بدرقه تاریخی مردم راهی دیار باقی شد. اگر بخواهیم یک توصیف دقیق از رفتار این پهلوان داشته باشیم باید بگوییم او مردمیترین چهره ورزشی تاریخ معاصر ایران بود و امروزه بسیاری تلاش دارند تا جا پای او بگذارند. مردم نیز تختی را از خود دانسته و با حس شادی و غم وی رفتار متفاوتی از خود نشان دادند.
تختی برای مردم بود، در زمان تختی نه خبری از فضای مجازی بود نه کسی دنبال فالوور مجازی برای قهرمان شدن میگشت، در آن سالها کف خیابان رسانه تختی بود و وی با حضور در تهران و سایر شهرهای بزرگ در کنار مردم ماند و اگر کمکی هم لازم بود انجام میداد. کمک کردن تختی به مانند سایر رفتارهای او متفاوت از دیگر قهرمانان بود. او چهره کاریزما و یک قهرمان مردمی بود. برای کمک به یک پیام یا تصویر در بین مردم اکتفا نکرد بلکه خود یک لیدر برای جمعآوری کمکهای مردمی میشد. او چشم به راه انتشار و بازنشر فیلمهایش در فضای مجازی نبود بلکه اقشار جامعه فالوورهای واقعی آن زمان تختی بودند، اقشاری که سالها بعد از کوچ این جهان پهلوان راوی مروت و مردانگی وی به شمار میرفتند.
در تاریخ ورزش ایران کسی فیلم ۳۰ ثانیهای از حضور تختی و پخش آذوقه و مواد غذایی او در خانه فقرا و مستمندان ندارد، اما اگر شماری از بازماندگان دوران تختی و هم نسلهای او بخواهند روایتی از فتوت و جوانمردی این قهرمان مردمی در آن روزها داشته باشند، قهرمانان رشتههای مختلف ورزشی که این روزها اندک فعالیتهای خود را در فضای مجازی برجسته میکنند، نه تنها دست از فعالیت خواهند کشید بلکه صفحات اینستاگرامی با فالوورهای واقعی و غیر واقعی خود را خواهند بست و یک بازنگری کلی در شیوه برخورد خود با اقشار مختلف مردم انجام خواهند داد.
حال اگر بخواهیم راز ماندگاری تختی را پیدا کنیم نباید به دنبال آرشیو فیلم یا عکس باشیم بلکه پای خاطرات کسانی بنشینیم که با شیواترین روش ممکن روای جوانمردی هستند. خاطرات دست اول نقل قول این افراد میتواند به خوبی راز این ماندگاری را برای ما برملا کند.
«منوتو» و دلایلی که مسیرش را به تعطیلی کشاند
شنبه 02/10/16
«منوتو» یکی از شبکههایی بود که در پائیز سال گذشته پروژه تجزیهطلبی ایران را پیگیری میکرد، این شبکه حالا به پایان راه رسیده و به صورت رسمی خبر از تعطیلی خود میدهد.
بیش از ۹۰ روز ناامنی سال گذشته در کشور ثمره فعالیتهای ضد ایرانی بیش از ۷۰۰ شبکه ماهوارهای فارسی زبان است که شاید یکی از مهمترین آنها شبکه یهودی ـ بهایی «منوتو» باشد.
برخی رسانههای ضد انقلاب مدعی اثرگذاری رسانهای بودند اما شبکه ماهوارهای فارسی زبان «منوتو» که به گفته سفیر سابق ایران در لندن حمید بعیدینژاد «از طریق اموال به غارت رفته ملت ایران توسط خانواده پهلوی اداره میشود.» در جدیدترین موضعگیری خود خبر تعطیلی قطعیاش را از ۳۱ ژانویه به صورت رسمی اعلام کرد.
در حالی «منوتو» عدم تامین مالی این شبکه را دلیلی برای پایان کارش میدادند که سرمایه این شبکه در سال ۱۳۹۷، ۹۵ میلیون پوند و برابر با بودجه سازمان صدا و سیما در سال ۱۴۰۱ است.
«منوتو» پیش از این نیز 3 بار اعلام تعطیلی کرده بود که یک بار آن منجر به پایان کار «منوتو2» و در دفعات بعدی منجر به تزریق مالی توسط ضد انقلاب به این شبکه و ادامه کار آن شد.
اینبار بعد از بیانیه ابتدایی شبکه «منوتو» در 22 آبانماه و اعلام این نکته که «در تامین نیازهای مالی لازم برای ادامه فعالیت تلویزیون در سالهای پیش رو با مشکلاتی روبه رو شدیم.» و «بعد از بررسی شرایط ادامه راه «منوتو» را مشخص میکنیم.» این شبکه به دلیلی که در اعلامیه جدید «عدم تامین بودجه لازم برای ادامه فعالیت مستمر» عنوان شده بود رسما 24 روز دیگر و تاریخ 11 بهمن را آخرین روز فعالیت خود اعلام کرد.
این شبکه با وجود برنامههای مفصل در شب یلدا هر سال در یلدای سال جاری که میان اعلامیه اول و دوم بود، تنها به پخش خلاصه برنامه سالهای گذشته خود اقدام کرد.
امکانات مالی مخالفین جمهوری اسلامی برای جنگ رسانهای هیچگاه کم نشده و همیشه در اولویت بوده است، امروز ۳۸۰ کانال خاص موسیقی، ۲۵۲ کانال کودک و نوجوان و ۷۴ شبکه مد به زبان فارسی در حال فعالیت هستند که بیش از ۴۰ شبکه مشخصا اهداف سیاسی ـ اجتماعی را دنبال میکنند.
حامیان «منوتو» و کارکنان آن میگویند که «خصوصی بودن شبکه ماهوارهای فارسی زبان «منوتو»، وابسته نبودن آن و عدم وجود منابع مالی برای حمایت و ادامه فعالیش باعث شده تا شرایط فعلی برای «منوتو» به وجود آمده و این شبکه در مسیر تعطیلی قرار بگیرد.»
کارشناس ارشد رسانه ایمان شمسایی اما میگوید که «شبکههای زیادی با مشکل مالی روبهرو شده و آن را با اقداماتی حل میکنند، حتی «منوتو» هم چندین بار با این مسئله مواجه شده است، دلیل اصلی پایان ماموریت این شبکه است، «منوتو» برای بزک کردن نظام سلطه تاسیس شد و با بیداری فعلی جهان دیگر کارایی ندارد.»
کارشناسان امور بینالملل معتقدند که « تامین مالی این شبکهها توسط دولتها و مراجعی که این کار را انجام میدهند متناسب با ماموریتهای آنان است، عملکرد این شبکهها در پاییز سال گذشته نشان داد که تاثیر زیادی ندارند و تامین مالی آنها دیگر توجیه اقتصادی ندارد.»
"سواد رسانهای"؛ ابعاد و ویژگیها/ افزایش دانش یا کسب"نگاه انتقادی" به مسائل!
شنبه 02/10/16
رشد روزافزون ابزارهای ارتباطی و قابلیت های جدیدی که این ابزارها با خود همراه دارند ابعاد سواد رسانهای را گستردهتر و در عین حال پیچیدهتر ساخته است بهنحویکه فردی را میتوان در زمینه رسانه باسواد تلقی کرد که نسبت به همه این ابزارها و آشنایی با کاربردهای آن توانمندی و مهارت لازم را داشته باشد.
جهان امروز جهانی است که رسانهها بیش از هر چیز دیگری به ذهنیتها و افکار مردم شکل میدهند. در چنین جهانی که رسانهها بهعنوان بازیگران اصلی نقش ایفا میکنند و بهعنوان ابزاری در اختیار همه مردم قرار گرفتهاند، سواد رسانه که آشنایی با رسانهها و نگاه انتقادی به آنهاست، اهمیت مضاعفی پیدا میکند. امروزه کسانی باسواد هستند که از نظر شناخت و کاربرد رایانه، اینترنت و دیگر فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی توانمند باشند. «اهمیت روزافزون سواد رسانهای آن قدر است که یونسکو در اقدامات خود برای بسط سوادآموزی تنها به روشهای سنتی سوادآموزی اکتفا نکرده است و از ضرورت توجه به سواد دیجیتالی، سواد رایانهای، سواد اطلاعاتی و سواد آی.سی.تی سخن به میان آورده است.»
در حقیقت میتوان ادعا کرد که سواد رسانهای مجموعهای از توانمندیهای رسانهای و ابزاری است که فراگیری همه آنها در کنار نگاه انتقادی به رسانهها فرد را در برابر رسانه در موضعی فعال قرار میدهد که میتواند بهترین بهرهمندی را از رسانهها داشته باشد. همچنین رشد روزافزون ابزارهای ارتباطی و قابلیت های جدیدی که این ابزارها با خود همراه دارند ابعاد سواد رسانهای را گستردهتر و در عین حال پیچیدهتر ساخته است بهنحویکه فردی را میتوان در زمینه رسانه باسواد تلقی کرد که نسبت به همه این ابزارها و آشنایی با کاربردهای آن توانمندی و مهارت لازم را داشته باشد. در ادامه به برخی از ابعاد سواد رسانهای اشاره خواهیم کرد.
ابعاد سواد رسانهای
بعضی نویسندگان معتقدند سواد رسانهای دارای چهار بعد اساسی است: آگاهی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و تولید
آگاهی: گام اول در انجام هر کاری آشنایی با آن و آگاهی از آن کار است. سواد رسانهای نیز از این قاعده مستثنا نیست. منظور از آگاهی این است که سوادآموز رسانهای با واژگان، اصطلاحات و مفاهیم مرتبط با هر کدام از رسانهها آشنا باشد و بهعلاوه از فرآیند تولید پیام از جانب تولیدکنندگان پیام آگاه باشد.
تجزیه و تحلیل: می توان گفت تجزیه و تحلیل روح حاکم بر سواد رسانهای است. یک فرد باید بتواند با استفاده از قدرت تجزیه و تحلیل خود پیامهای رسانهای را بررسی کند. این امر مستلزم آن است که فرد با برخی دیگر از ابعاد رسانه نیز آشنا باشد. سوادآموز رسانهای باید با فنون مورد استفاده برای ساخت پیامهای رسانهای آشنایی داشته و بتواند درباره پیامهای رسانهای سوال بپرسد؛ و بعلاوه باید با آثار پیامهای رسانهای بر گیرندگان و مخاطبان آشنا باشد. در واقع او باید در برخورد با رسانه و پیام های آن، اندیشه انتقادی داشته باشد.
ارزیابی: سوادآموز رسانهای باید با مسائل زیباشناختی پیامهای رسانهای آشنا باشد. سواد بصری و تصویری این امکان را برای افراد فراهم میسازد تا تصاویر رسانهای را ارزیابی کنند و نسبت به آن آگاهی کسب کنند. افراد باید بتوانند میان استفاده از رسانهها برای اهداف شخصی و استفاده از انها به منظور اهداف آموزشی تمایز قائل شوند.
تولید: سوادآموز رسانهای باید تشخیص دهد که پیامها چگونه برای عرضه به مخاطب بستهبندی شده اند. یعنی باید بداند که یک پیام چه فرایندی را طی میکند تا به دست مخاطب برسد. همچنین آنها باید معیارهایی برای ارزیابی کیفیت محصولات رسانهای و همچنین ارزیابی تولیدات نهایی در رسانهها در اختیار داشته باشند.
ویژگیهای سواد رسانهای
بی تردید به سبب ویژگیهای خاصی که دنیای رسانهای جدید دارد، سواد رسانهای می تواند بر نحوه برخورد صحیح رسانه ای موثر باشد. ویژگیهای سواد رسانه ای که در ادامه به آنها اشاره میشود از نظر جیمز پاتر یکی از نظریه پردازان این حوزه مورد توجه بوده است:
1. سواد رسانهای یک فرآیند است نه هدف خاص. این ویژگی به این معناست که برای به دست آوردن سواد رسانهای باید در طول زمان و طی فرآیند مشخصی اقدام صورت پذیرد. سواد رسانهای اینگونه نیست که یکباره و برای همیشه به دست آید بلکه میتواند در طول فرآیندی هدفمند ادامه یابد و تقویت شود. بنابراین سواد رسانهای مهارتی است که ما وجود آن را مفروض میگیریم اما نظیر همه مهارتها شایان بهبود و توسعه خواهد بود.
2. سواد رسانهای چندبعدی است. همانگونه که اشاره شد، مجموعهای از توانمندیها در کنار هم هستند که فرد را در برخورد با رسانهها، باسواد میسازد. سواد رسانهای همزمان شامل ابعاد شناختی، عاطفی، اخلاقی و زیبا شناختی است. با شناخت کامل از این ابعاد میتوان ادعا کرد که یک فرد در زمینه رسانهها آگاهی لازم را کسب کرده است.
3. هدف سواد رسانهای کنترل بیشتر بر تفاسیری است که ما از پیامهای رسانهای ارائه میدهیم. هدف از سواد رسانهای صرفاً در باسواد شدن خلاصه نمیشود. سواد رسانهای بهویژه سواد اینترنتی قصد دارد تا مشارکت افراد در دنیای مجازی را بهتر و مفیدتر سازد. این امر زمانی محقق میشود که تفسیر و تحلیل مخاطبان از رسانهها تحلیلی منفعل و از روی تأثیرپذیری آنی نباشد.
برخی معتقدند سواد رسانهای تنها این نیست که ما با نحوه تولید و خلق برنامهها و معانی توسط رسانهها آشنا باشیم. سوادآموز رسانهای باید با دیدی انتقادی پیامهای رسانهای را مورد توجه قرار دهد. درواقع، هدف نهایی سواد رسانهای تنها کسب یک آگاهی و فهم بهتر از رسانهها نیست؛ بلکه هدف، استقلال انتقادی است. با توجه به این مسائل میتوان سواد رسانهای را بهمنزله فرایند رهاییبخش و تواناساز که در آن کوشش میشود تا مردم از سلطه برخی اعمال رسانهای رها شوند، تحلیل کرد. بنابراین، آموزگاران سواد رسانهای باید با تکیه بر دیدگاههای رهاییبخش، مخاطبان فعال ایجاد کنند که این مخاطبان قادر به تشخیص مواضع ایدئولوژیکی رسانههای متفاوت باشند.
بیانیه داعش تحت هدایت صهیونیستها صادر شد
جمعه 02/10/15
دم خروس صهیونیستها از بیانیه داعش بیرون زد!
ابتدا اینکه هیچگاه سابقه نداشته است داعش در بیانیههایش از عبارت «ایران» استفاده کند، بلکه این گروه تکفیری همواره ایران را «بلاد فارس» یا «ولایت خراسان» می خواند.
دوم اینکه سابقه نداشته تصویر عامل تروریست عملیات که اتفاقاً در حین عملیات کشته شده به صورت محو شده منتشر شود!
نکته سوم اینکه هیچگاه بیانیه پذیرش مسئولیت عملیاتهای داعش با تأخیر ۳۰ ساعته منتشر نمیشود، بلکه داعش قبل از هر عملیات حتی تصاویر بیعت و بیانیه پذیرش مسئولیت را آماده و بلافاصله بعد از اجرای عملیات منتشر میکند.
اساساً روش داعش برای اجرای عملیات ابتدا تهدید، سپس فتوا و بعد اجرای عملیات و بلافاصله انتشار بیانیه پذیرش مسئولیت عملیات است.
در حالی که در این عملیات ابتدا اقدام تروریستی انجام شد و بعد از آن فتوا و تهدید و بیانیه با تأخیر منتشر گردید!
نکته چهارم ادبیات سیاسی این بیانیه است که با ادبیات همیشگی داعش تفاوت اساسی دارد و مشخص می کند نویسنده بیانیه به هیچ وجه داعش نبوده است.
درواقع بیانیهای که داعش با تأخیر در پذیرش مسئولیت حادثه تروریستی کرمان منتشر کرد را سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تنظیم کرده بود و خلافت داعش صرفاً انتشار آن را از رسانههای رسمی خود بر عهده داشته است.