باسواد به چه کسی گفته می‌شود؟

 

شاید برایتان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، تغییرات بسیاری کرده است و چهارمین تعریف سواد هم توسط یونسکو به صورت رسمی اعلام می‌شود. به طور خلاصه و طبق این تعریف، باسواد کسی است که بتواند از خوانده‌ها و دانسته‌های خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند.

با تعریف جدیدی که یونسکو ارائه داده باسوادی، توانایی تغییر (Change) است و باسواد کسی است که بتواند با آموخته‌هایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.در ادامه و بعد از مروری کوتاه بر تعاریف سواد از ابتدا تا امروز، نکاتی درباره ایجاد تغییر در زندگی بر اساس دانسته‌ها و راهکارهای دست‌یابی به این مهم، مطرح خواهیم کرد.

 

 اولین تعریف سواد (توانایی خواندن و نوشتن)

اولین تعریفی که از سواد در اوایل قرن بیستم ارائه شد، صرفا به توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری معطوف بود. طبق این تعریف، فردی باسواد محسوب می‌شد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد.

 

دومین تعریف سواد (اضافه‌شدن یادگرفتن رایانه و یک زبان خارجی)
در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد. در این تعریف جدید، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و دانستن یک زبان خارجی هم اضافه شد. بدین‌ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن، استفاده از رایانه و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشتند، باسواد گفته شد. قاعدتا طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاهی کشور ما بی‌سواد محسوب می‌شوند چون دانش زبان خارجی بیشتر افراد کم است.

 

سومین تعریف سواد ( اضافه‌شدن ۱۲ نوع سواد )
سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، باز هم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف سوم کلا ماهیت سواد تغییر یافت. مهارت‌هایی اعلام شد که داشتن این توانایی‌ها و مهارت‌ها مصداق باسوادبودن قرار گرفت. بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا می‌شود، حدود ۵ درصد با سواد است. این مهارت‌ها عبارت‌اند از:

🔸۱- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان.
🔸۲- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی.
🔸۳- سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روش‌های پس‌انداز و توازن دخل و خرج.
🔸۴- سواد رسانه‌ای: این که فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.
🔸۵- سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته.
🔸۶- سواد رایانه‌ای: دانستن مهارت‌های راهبری رایانه
🔸۷- سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماری‌ها و داشتن یک برنامه فعالیت بدنی منظم در زندگی
🔸۸- سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیت‌ها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.
🔸۹- سواد بوم شناختی: دانستن راه‌های حفاظت از محیط زیست.
🔸۱۰- سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریه‌های مختلف و ایجاد استدلال‌های منطقی بدون تعصب و پیش فرض.
🔸۱۱- سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی.
🔸۱۲- سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حل و فصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب.

از آن جا که باسوادبودن به یادگیری این مهارت‌ها وابسته شد، قاعدتا سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارت‌ها تغییر رویه می‌داد که متاسفانه فعلا سیستم آموزشی کشور ما، هنوز هیچ تغییری در زمینه آموزش مهارت‌های فوق نکرده است.

 

 چهارمین ‌و جدیدترین تعریف سواد (علم با عمل معنا می‌شود)
با این حال و به تازگی «یونسکو» یک بار دیگر در تعریف سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر، ملاک باسوادی قرار گرفته است، یعنی شخصی با سواد تلقی می‌شود که بتواند با استفاده از خوانده‌ها و آموخته‌های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.

در واقع،این تعریف مکمل تعریف قبلی است؛ چرا که، صرفا دانستن یک موضوع به معنای عمل به آن نیست. در صورتی‌که مهارت‌ها و دانش آموخته شده باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی شود، آن گاه می‌توان گفت این فرد، انسانی با سواد است.



در دنیای گیمر یک شبه ثروتمند شو!

 این رویای این روزهای جوانان و نوجوانان است نه فقط در ایران که تقریبا در همه دنیا اما این روایت با همه سختی ها در کشور هم پر رنگ است.

درآمدهای عجیب و غریب گیمرها گاه از بچه های کم سن و سال ، غول های پر درآمدی می سازد که حتی در ذهن نسل های قبل نمی گنجد برای مثال یک گیمر ۱۸ ساله در ایران ماهیانه ۵۰۰۰ دلار درآمد دارد. یعنی حدود ۱۵۰ میلیون تومان در یک ماه. این عدد برای گیمرهای حرفه‌ای‌تر به ماهانه ۴۰ هزار دلار (یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان) هم می‌رسد.

در دنیای امروز خیلی از جوانان با بازی کردن کسب درآمد می‌کنند به شکلی که گاهی یک گیمر می‌تواند درآمدی حدود ۱۰ برابر درآمد یک پزشک متخصص داشته باشد.

این تجارت یکی از تجارت های بزرگ دنیاست و در ایران هم در همین شرایط تحریم ، این تجارت را اخیرا اتحادیه صنفی تشکل بازی های رایانه ای ، تجارتی ۵۰ هزار میلیارد تومانی معرفی کرد.  فیلترینگ از اختیارات او هم خارج است و تلویحی از این اقدان گلایه کرد.

تعداد گیمرها در ایران به سرعت در حال افزایش است؛ در ۱۰ سال دو برابر شده است که این امر تا حد زیادی به رشد گوشی‌های هوشمند در میان مردم مرتبط است. هرچند اولین گوشی‌های هوشمند در سال ۱۹۹۲ توسط IBM تولید شد، اما روی کار آمدن گوشی‌های هوشمند با صفحه‌های لمسی را شاید بتوان عامل چنین رشدی در تعداد گیمرها دانست.

در زمان‌های نه‌چندان دور، ۱۰ یا ۱۵ سال پیش، مردم تنها می‌توانستند در خانه یا گیم‌نت با کنسول و رایانه بازی کنند و احتمالاً تنها بازی موبایلی خاطره‌انگیز همان ماری بود که نباید خودش را می‌خورد! رشد گیمرها تا کجا ادامه دارد؟ احتمالاً تا زمانی که هر روز گوشی‌ها و پلی‌استیشن‌ها و رایانه‌ها به‌روز می‌شوند، بازی‌ها هم رشد کرده و مردم بیشتری را به خود جذب می‌کنند.

 سیستم ها هرچه سیستم بهتر و قوی تر باشد قطعا کیفیت کار شما هم بهتر خواهد بود. پس اگر به فکر پول درآوردن از بازی هستید به فکر یک سیستم خوب باشید.شما فقط بازی می‌کنید و نه مخاطبی دارید و نه دیده می‌شوند. در این روند معمولا گیمرها بازی‌های اینترنتی و آنلاین را انتخاب می‌کنند. چرا که در فضای بازی می‌توانند چیزهای مختلفی خرید و فروش کنند. می‌توانند حساب کاربری و اسکین های خود را خرید فروش کنند و پول دربیاورند.

اسکین به آیتم‌ها، سلاح‌ها و تجهیزات متنوعی که یک گیمر در فضای یک بازی با آن سر و کار دارید می‌گویند. هر کمپانی از وسایل و ابزار جانبی برای ارتقا کیفیت تجهیزات محتوای بازی خود و تقویت کاراکترهای بازی استفاده می کنند که به ازای پرداخت هزینه و یا کسب امتیاز مورد نظر آن آیتم در اختیار کاربر قرار می گیرد. در حال حاضر باید بگوییم که بازی های آنلاین درصد بالایی از موضوع کسب درآمد بازی را به خود اختصاص داده اند.

 

 

 

 

هشتگ‌سازی، واکاوی راهبردی و آسیب‌شناسی

 

وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و برجسته سازی صورت می‌گیرد، اتفاق پیچیده ای بنام مارپیچ سکوت (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد.دلیل این رویداد رسانه‌ای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و اکثریت پنداری ساخته می‌شود که حتی شبکه سعودی‌نشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر می‌کند.

هشتگ

 

1. روانشناسی هشتگ سازی و تولیدخشم:

محور کنترل افکارعمومی در عصر امپراطوری رسانه، اقتصاد توجه است. هشتگ سازی نیز بعنوان ابتکار سایبری، در خدمت جلب توجه و تمرکز به یک موضوع و حواس پرتی از مسائل هم عرض یا موازی به کار می‌رود. سوای از اقتصاد توجه و حواس پرتی، طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری و طراحی توییتر بر مبنای تولید خشم صورت گرفته و اینستاگرام برمبنای خودنمایی و شهوت است. هرچقدر کاراکترها کوتاه می‌شود، فرکانس استدلال پایین می‌آید و هیجان افزایش می‌یابد.

 

۲. جامعه شناسی هشتگ سازی: از آنجایی که هشتگ به یک زبان نو در عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای تبدیل شده، این فقره اگر در خدمت نظام حاکم باشد، زبان انسجام و تولید نظم اجتماعی و تخلیه انتقادات و پیشنهادات است، اما اگر علیه نظام حاکم باشد، زبان اعتراض و تولید گسل و تهدید با ایجاد کمپین های اپوزیسیونی به شمار خواهد رفت. فارغ از این ماجرا، هشتگ سازی توان فرقه سازی و قطبی سازی جامعه را هم فراهم می‌کند.

 

۳. هشتگ سازی، سیاست و دمکراسی کنترل شده: ادعای دولت های مدرن امروزی، سیاست ورزی دمکراتیک است. نقش و مشارکت مردم در پیشبرد ارزان و سریع اهداف دولتی و حاکمیتی پررنگ شده است. فضای سایبر را هم بدلیل حضور پررنگ مردمی‌اش، ذیل توسعه دمکراسی تعریف می‌کنند. اما نکته اینجاست که هشتگ سازی با ژست دمکراتیک، معادلات بازی را تغییر می‌دهد و یک دمکراسی کنترل شده را رقم ‌می‌زند. وقتی بیش از یک سوم اکانت های توییتر جعلی باشد بطوری که صدای CNN و دویچه وله آلمانی و…هم درمی‌آید، یعنی هشتگ سازی با لشگر رباتیک، صرفا یک نمایش دمکراسی و صدای مردم است نه یک مردم‌سالاری اورجینال!

 

۴. هشتگ سازی و مارپیچ سکوت: وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و برجسته سازی صورت می‌گیرد، اتفاق پیچیده ای بنام مارپیچ سکوت (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد. دلیل این رویداد رسانه‌ای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و اکثریت پنداری ساخته می‌شود که حتی شبکه سعودی‌نشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر می‌کند.
مکانیزم اکثریت‌پنداری در صدد تحقق مارپیچ سکوت، تحمیل عقیده و سرکوب هرگونه مخالفت با گفتمان هشتگی است.

 

۵. هشتگ سازی و فلسفه: موضوع و مساله مرکزی فلسفه از ارسطو تا به امروز، واقعیت و هستی شناسی است. ژان بودریار اندیشمند فرانسوی، تکنولوژی را عاملی برای تغییر مناسبات هستی شناختی تعریف می‌کند. فراواقعیتی که بودریار از آن سخن گفت، مصداق امروزی اش را در همین هشتگ سازی می‌توان‌ یافت. موقعیتی که واقعیت، نه بازنمایی که خلق می‌شود. او وقتی واقعیت جنگ خلیج فارس را دستپخت CNN بدون شلیک حتی یک گلوله می‌داند، در قبال حاد واقعیتی که توییتر با مدد سنتکام و لشگر ربات‌ها محقق می‌کند، چه خواهد گفت!؟

 

۶. هشتگ سازی و خطای استراتژیک: فراموش نکنیم که راهبردها در پی حل مسائل و واقعیت های میدانی با نگاه به آینده نوشته می‌شوند. وقتی که واقعیت توسط هشتگ سازی، بازآفرینی و خلق شد، طبیعتا برای اتاق های فکر و تصمیم سازان و دولتمردان کشورها، خطای شناختی و اختلال راهبردی رخ خواهد داد. تصویرسازی و داده‌کاوی وقتی مهندسی می‌شود، پردازش و عقلانیت استراتژیک را هم دچار خطا و گمراهی خواهد کرد. تصمیمات غلط برای آینده‌ مطلوب به دلیل داده ها و تصاویر غلطی است که از وضعیت موجود، رصد می‌شود.

 

۷. ژئوپلیتیک هشتگ سازی: وقتی رسانه با توسل به هشتگ سازی، تصویری فیک و ناامن از وضعیت جامعه به صحنه ملی و بین‌المللی منعکس می‌کند، ریسک سرمایه‌گذاری را بالابرده و فرار سرمایه را از بازارهای کشور به دنبال خواهد داشت. از طرفی همراهی و اجماع جامعه جهانی برای تحریم و تهدید علیه کشور را نیز می‌تواند در پی داشته باشد. شرکای استراتژیک منطقه ای و جهانی هم چه بسا همکاری‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی را به حالت تعلیق درآورند و برخی محورهای ایدئولوژیک نیز دچار بحران مقاومت و ناامیدی خواهند شد.

 

۸. هشتگ سازی و ابتذال فرهنگ: نبض جامعه دیروز ما، فرهنگ بود و فرهنگ هم مقوله ای معرفت پایه به شمار می‌رفت. مکانیزم رشد و تعالی اش، کتاب و منبر و دیالوگ و انتقال معرفت و تثبیت عقلانیت بود. نبض جامعه شبکه ای و پلتفرمی امروز، افکارعمومی است. افکار عمومی یک پله نازل از فرهنگ است و شاید فرهنگ در موقعیت و فرهنگ در لحظه، تعریف نامناسبی نباشد. افکار عمومی هم برخلاف فرهنگ که معرفت پایه بود، خبرپایه است. هشتگ‌ها بصورت ویروسی، افکارعمومی را مسموم می‌کنند و با افزایش هیجانات، عقلانیت را کاهش داده و فرهنگ را به ابتذال و سرگردانی نزدیک‌تر می‌کنند.

 

شبکه های اجتماعی و ذهنیت سازی افکارعمومی

 

شبکه های اجتماعی

 

درباره اغتشاشات اخیر در برخی نقاط کشورمان باید بگوئیم که این نوع حرکت ها با همه نمونه های قبلی متفاوت است و مهمترین فرق آن نقش اساسی رسانه ها و به طور دقیق تر شبکه های اجتماعی در فضای مجازی است.


شبکه های اجتماعی در اتفاقات اخیر آتش افروزان اصلی صحنه بودند و اتفاقات کف خیابان تنها بروز و ظهور آن است.در حوادث اخیر شبکه های اجتماعی تنها محلی برای اعلان قرار زمان و مکان اغتشاش نبود.


شبکه های اجتماعی تنها محلی برای پوشش اخبار و تصاویر اغتشاشات و اطلاع رسانی جریان های برانداز نیست، بلکه اساسا همه جریان حوادث اخیر در آن است. به اطراف نگاه دقیق بیاندازیم افراد در شبکه های اجتماعی احساس می کنند شهر سقوط کرده و در کنترل داعشی های وطنی است و حال آنکه در واقع خبری نبوده جز گروه های کوچک جوانان جوگیر دهه ۸۰ که دانسته و ندانسته آمده بودند تا حلقه های تصویر ذهنی را که منافقین و سایر جریان های برانداز در شبکه های اجتماعی ایجاد کرده بودندتکمیل کنند.


فضای مجازی واقعیت است و نه مجاز و در آن در برابر دشمن باید وضعیت هجومی گرفت.

آیا شما نیز از چاقی اطلاعات در رنج هستید؟

 

در دنیای دور و بر ما، اتفاقات بد زیادی می‌افتد و واقعاً جای تامل دارد که دانستن این همه اطلاعات ناگوار، به چه کارمان می آید که باید از آنها آگاه بود!
این «اتفاقات بد» شامل جنایات، قحطی، گرسنگی، جنگ، خشونت، ناآرامی‌های سیاسی، بی‌عدالتی و.. است. از طرفی رسانه‌ها، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، تمایل سیری ناپذیری برای احساسی کردن اخبار خود داشته و صرف نظر از کم بودن احتمال وقوع، آنها را پررنگ می سازند و با هیجانی کردن داستان خبر، از هر موقعیتی در جهت جلب توجه مخاطبین، سودجویی و گاهاً ایجاد رعب و وحشت استفاده میکنند.

 سوال مهم این است که :
از بین هزاران هزار گزاره خبری که در یکماه گذشته خوانده یا شنیده‌اید، کدامیک از آنها توانسته است در تصمیم بهتر برای امور مهم و تاثیرگذار زندگی یا مثلا کسب ‌و کار بهترتان، نقش داشته باشد و دردی از شما دوا کند!

براستی اخبار با ذهن ما چه می کند؟
وقتی غذایی پرحجم و متضاد، سیستم گوارش انسان را بهم میریزد، این حجم هله‌هوله‌های خبری نیز ذهن و مغر آدمی را از هم گسیخته میکند!
بی تردید، شکل و محتوای هر خبری، بر سلامت روانی ما تاثیرگذار است. تاثیرات مستقیم بر روحیه ما و در نتیجه، تفکر و رفتار ما تغییر میکند.
تکرار روزانه اخبار، بویژه درباره موضوعات و وقایعی که امکان اثرگذاری از طرف فرد بر روی آن نیست، بالاخره او را منفعل میکند. این اخبار چنان فرد را تحت فشار می گذارد که در نهایت، دچار یک جهان‌بینی بدبینانه، بی‌احساس، نیشدار و جبری میشود!

    همراه با حالاتی چون:
▫️افزایش هیجانات کاذب
▫️قضاوت های سطحی و ناصحیح
▫️دوری از دنیای واقعی و انزواطلبی
▫️فاجعه سازی و بزرگنمایی از وقایع
▫️خلاصه‌خوانی و بی‌توجهی به مطالب عمیق و در نهایت «کم عمق شدن اندیشه‌ها»
▫️تاثیر پذیری افراطی از اطلاعات ارسالی از منبع خبر
▫️افزایش امکان ابتلا به برخی از مشکلات روانپزشکی چون: ترس،اضطراب،افسردگی و پرخاشگری
▫️تحریک مفرط مغز و ترشح مواد بیوشیمایی که در نهایت موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن میشود.به عبارتی، بدن همیشه خود را در وضعیت استرس مزمن احساس میکند.

    چه باید کرد؟
▫️انتخاب آگاهانه خبر و پرهیز از دانلود هر بسته صوتی یا تصویری
▫️مدیریت زمان حضور در فضای مجازی
▫️توجه به فعالیت های هدفمند در دنیای واقعی (بویژه : فعالیتهای ورزشی، هنری و اجتماعی)

   بشدت مراقب اعتیاد خبری باشید.

 

حواسمان به عنوان سازی ها باشد

«عنوان سازی» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روش های رسانه ای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه می تواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.

آنچه در این روش رخ می دهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوان سازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژه ها، تحت تاثیر آنها قرار می گیرد. در اختتامیه جشنواره فیلم فجر ابراهیم حاتمی کیا اشاره ای به این روش رسانه ای داشت و القای عناوینی مثل ارگان و … برای یک فیلم را استفاده از همین روش رسانه ای برای اثرگذاری بر ذهن مخاطب خواند.

به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.

✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
و……

واژه ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. حواسمان به واژه ها باشد.

 

 

  • رسانه شو

    سواد رسانه یا سواد رسانه ای همان دانشی است که همه ما در هر لحظه از زندگی به آن نیاز داریم ، تک تک لحظات زندگی انسان امروزی درگیر پیام های مختلف حقیقی و مجازیست و این پیام ها زندگی و سبک زندگی ما را تغییر خواهند داد. تا بحال از رسانه و شبکه های مجازی هرچه گفتیم و شنیدیم فقط از آسیب ها بود، اما واقعا، انصافا! فرصت های این شبکه ها را اصلا می شناسیم؟ آینده خوبی که می توانیم با همین ابزار برای خود رقم بزنیم را می دانیم؟! همه اینها سوالایی است که پاسخ آنها در دو کلمه خلاصه می شود: سواد رسانه تا دیر نشده، سواد رسانه ای را یاد بگیریم و به دیگران یاد بدهیم.
  • رسانه شو وبلاگ آموزشی و خبری سواد رسانه و فضای مجازی

  • اوقات شرعی

    امروز: شنبه 24 خرداد 1404
    اوقات شرعی به افق:
    • اذان صبح اذان صبح:
    • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
    • اذان ظهر اذان ظهر:
    • غروب آفتاب غروب آفتاب:
    • اذان مغرب اذان مغرب:
    • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:
  • خرداد 1404
     << <   > >>
              1 2
    3 4 5 6 7 8 9
    10 11 12 13 14 15 16
    17 18 19 20 21 22 23
    24 25 26 27 28 29 30
    31            
  • کاربران آنلاین

  • آمار

    • امروز: 46
    • دیروز:
    • 7 روز قبل: 5018
    • 1 ماه قبل: 17689
    • کل بازدیدها: 163165