موسسه رسانه شو

غیرفعال شدن اکانتهای سایبری منافقین
شنبه 02/04/03
به دنبال عملیات روز جاری پلیس آلبانی علیه کمپ اشرف ۳ گروهک تروریستی منافقین، بسیاری از حسابهای کاربری منافقین در شبکههای اجتماعی غیرفعال شده است.
یک منبع آگاه امنیتی در همین خصوص اعلام کرد که بر اساس اطلاعات به دست آمده از اردوگاه منافقین در آلبانی، در جریان عملیات امروز پلیس ضد تروریسم آلبانی ۲ نفر از اعضای گروهک تروریستی منافقین به هلاکت رسیدهاند و ۳۶ نفر نیز زخمی شدهاند.
در این عملیات همچنین ۷۰ نفر از اعضای منافقین نیز توسط پلیس ضد تروریسم آلبانی بازداشت شدهاند و همچنین تعدادی دیگر از اعضای این گروهک نیز برای مظلومنمایی اقدام به خودزنی در صحنه عملیات کردهاند.
پلیس ضدتروریسم آلبانی تاکنون بارها درخواست فراهم شدن امکان بازرسی از کمپ اشرف ۳ را ارائه کرده بود و که برخی از این درخواستها با تذکر و اخطار همراه بوده اما با این وجود امنافقین به این درخواستها مبنی بر حضور و بازرسی از این کمپ تن ندادند که نهایتا به دلیل نگرانی از انجام برخی عملیات خرابکارانه و تروریستی توسط این گروه در آلبانی، امروز پلیس ضد تروریسم آلبانی وارد عمل شده است
در پی این عملیات تجهیزات الکترونیکی و وسایل غیرمتعارفی از جمله تعدادی پهپاد در کمپ اشرف ۳ کشف شده و ضبط شده و به همین دلیل از زمان اجرای عملیات پلیس ضد تروریسم آلبانی در کمپ اشرف ۳ بسیاری از حسابهای کاربری منافقین در توییتر از جمله برخی حسابهای مشهور از دسترس خارج شدهاند و هیچگونه فعالیتی نداشتهاند.

حمله به کمپ منافقین چه بلایی سر ارتش سایبری منافقین آورد؟
پنجشنبه 02/04/01
بهدنبال حمله پلیس آلبانی به مقر سازمان منافقین در این کشور، ادعاهایی در رسانهها منتشر شد که این حمله بر میزان توجه به رسانههای آنلاین تأثیر گذاشته است.
برای بررسی این ادعاها، میانگین کامنت تعدادی از رسانههای اینستاگرامی در روز ۳۰ خرداد (روز حمله به مقر سازمان) و بازه ۲۰ تا ۳۰ خرداد با یکدیگر مقایسه شده است.
بر اساس یافتههای بهدست آمده، میانگین کامنت صفحه ایراناینترنشنال در روز ۳۰ خرداد، با کاهش ۴۳ درصدی نسبت به ۱۰ روز قبل از آن مواجه شده است و کامنتهای بیبیسی فارسی نیز ۳۱ درصد کاهش داشته است.
این در حالی است که میانگین کامنتهای خبرگزاری فارس تقریبا تفاوتی با قبل نداشته است.
بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که احتمالا با حمله به مقر سازمان منافقین، تعداد کاربران فعال و کامنتگذار در این رسانهها با کاهش محسوسی مواجه شده است؛ با اینحال برای نتیجهگیری قطعی، بررسی دادههای بیشتری نیاز است.

اعتیاد به اینترنت
پنجشنبه 02/04/01
اعتیاد به اینترنت مسائل مختلفی را شامل میشود که از جمله موارد رایج برای جذب افراد به سوی اعتیاد و غرق شدن در فضای مجازی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
_ فرار از واقعیتها و مشکلات زندگی : کسی بدون مشکل زندگی نمیکند، اما خیلیها برای فرار از مشکلات معیشتی که در زندگی دارند به اینترنت و فضای مجازی پناه میبرند.
_ خجالتی بودن : ارتباط برقرار کردن با افراد دیگر از طریق شبکههای اجتماعی به افراد قابلیت ناشناس ماندن میدهد. این ویژگی برای افراد خجالتی شرایطی بهوجود میآورد که راحتتر بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
_ هویت جعلی : بیشتر افراد در فضای مجازی بخشی از شخصیتشان که امکان بروز آن را در دنیای واقعی نداشتهاند، میسازند.
_ حس هیجان : لایک شدن عکسها و ویدئوها میتواند برای افراد حس هیجان و سرزندگی با خود به همراه داشته باشد.
_ ارتقای سطح دسترسی مردم به اینترنت : هر شخص در هر مکانی که هست، به موبایل و اینترنت دسترسی دارد؛ بنابراین از آن استفاده میکند که ممکن است بیش از اندازه هم باشد.
_ ساختن زندگی دوم : فضای مجازی این امکان را ایجاد میکند که فرد زندگی متفاوتی برای خودش بسازد، یک زندگی که تمام آرزوهایش در آن برآورده شده است.
_ سرگرم شدن : وجود هر محتوایی به میزان بی نهایت در شبکههای اجتماعی هر شخصی را سرگرم میکند.
_ بیکار بودن : زمانی که درگیری کاری و ذهنی برای افراد نباشد، شبکههای اجتماعی تمام حواس آنها را درگیرمیکند.
_ فشار کاری : گاهی فشار بیش از اندازه کاری باعث میشود فرد خودش را با فضای مجازی سرگرم کند تا حجم فشارها را نادیده بگیرد.
شناخت عوامل جذب بیش از حد اینترنت، می تواند ما را در کنترل و استفاده مناسب از این فضا کمک کند.

رها کردن فضای مجازی؛ تهدیدی بزرگ با آسیبهای فراوان
پنجشنبه 02/04/01
نگاهی به سابقه رسانه در سالهای پیش از انقلاب نشان میدهد وضعیت در این عرصه بسیار بحرانی و دارای ضعفهای فراوان بوده است .فعال فرهنگی و مدیر سابق فرهنگسرای اندیشه در یادداشتی، به آسیبهای رها بودن فضای مجازی و تهدیداتی که به همراه دارد، پرداخته است.
مشروح متن این یادداشت را در ادامه میخوانیم.
در یکی دو دهه سال اخیر و با همهگیری اینترنت در دنیا و ایران، فضای مجازی تبدیل به بخشی بسیار مهم از زندگی مردم دنیا شده است، به طوری که هر فرد روزانه بخش مهمی از دقایقش را به این حوزه اختصاص داده، در آن کنشگری کرده و به بیان عقاید و نظرات خود میپردازد.
اگر بخواهیم در مفهومی عامتر به این موضوع نگاه کنیم باید به مقوله رسانه اشاره کنیم، شاید بتوان گفت که رسانه تبدیل به یکی از چندین کلیدواژه مهم در دنیای امروز تبدیل شده و نمیتوان از نقش و اثرگذاری آن بر زندگی روزانه افراد به ویژه فرهنگ مردم غافل شد. رسانهها در اشکال مختلف آن، زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییر در سبک زندگی مردم جهان و ایران شده است.
سابقه رسانه قبل از انقلاب
نگاهی به سابقه رسانه در سالهای قبل از انقلاب نشان میدهد که وضعیت در این عرصه بسیار بحرانی و دارای ضعفهای فراوان بوده است؛ امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانیهای مهم خود درباره وضعیت رسانه در پیش از انقلاب اسلامی میفرمایند: «مجلهها با مقالهها و عکسهای افتضاحبار و اسفانگیز و روزنامهها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگی خویش و ضداسلامی با افتخار، مردم، بویژه طبقۀ جوان مؤثر را به سوی غرب یا شرق هدایت میکردند. (صحیفه امام خمینی (ره)، ج ۲۱، ص ۴۳۵)»
مروری بر این بیانات به خوبی نشان میدهد که وضعیت رسانهها در قبل از انقلاب چگونه بوده و کارکرد اصلی آنکه مروج اندیشه طاغوتی غربی بوده، ضربهزننده اصلی به روح دین و خانواده ایرانی به شمار میرفته است. اما باید پرسید که وضعیت امروز چگونه است ؟ اکنون که رسانههای مجازی به عنوان پدیدهای نوظهور همهجا را فرا گرفته است و در اختیار همه قرار دارد، باید این سوال را پرسید که وضعیت فضای مجازی در دنیای امروز چیست؟ آیا آنها در مسیر درست حرکت میکنند؟
متأسفانه امروزه شاهدیم که به دلیل روشنفکربازی و نفوذ گفتمانهای التقاطی در بخشهای مختلف، فضای مجازی یله و رهایی به وجود آمده که هزاران برابر بدتر از آن مجلات، مقالات و عکسهایی است که امام خمینی بدان اشاره میکردند. همین موضوع تهدید، آسیب و تخریب بزرگی را برای جامعه ما به همراه داشته است که اثرات و نتایج آن را به وضوح میتوان دید.
بدون شک در عصر فعلی نمیتوان بر کارکردهای مثبت و اثرگذار فضای مجازی چشم پوشید و نمیتوان با کلیات آن مخالفت کرد، چرا که یکی از مقتضیات مهم دنیای امروز است، اما باید این سوال را پرسید که آیا فضای مجازی در شرایط فعلی آنکه رها شده است، کارکرد درست و خوبی دارد؟
متأسفانه این فضا و قتلگاه در غفلت و انفعال دستاندرکاران امور فرهنگی و اجتماعی سیاستزده همچنان با تأثیر بر ذهن و رفتار افراد بیپناه جامعه، از ما قربانی میگیرد و سرباز برای غرب تربیت میکند! از این نظر میتوان گفت که رسیدگی به فضای مجازی نیازمندی نگاهی موشکافانهتر است که قبل از آنکه کار از کار بگذرد، باید توسط متولیان امر مورد نظر قرار گیرد.
شاید بتوان گفت تا زمانی که این در عرصه آرایش جنگی گرفته نشود و اصلاح و بازسازی انقلابی صورت نپذیرد و روند پیشروی فرهنگ غیرخودی به درون جامعه نیز ادامه یابد، دچار ضعف جدی در این عرصه هستیم. مطمئناً نمیتوان با کارهای نمایشی و لفظی فضای مجازی را اصلاح کرد و باید سراغ کارهای عمیقتر رفت.
از سویی دیگر نقش بیبدیل فضای مجازی در اشاعه فرهنگ ناب ایرانی اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد تا زمین بازی به نفع ما برگردد. بدون شک هر نوع بیتوجهی به این موضوع و استمرار آن از سوی متولیان ناکارآمد فرهنگی نتایج ناگواری را به همراه خواهد داشت.

چرا غرب هری پاتر را رها نمیکند؟!
چهارشنبه 02/03/31
به بهانهٔ تصمیم ساخت سریال هری پاتر
مجموعهٔ هری پاتر دربرگیرندهٔ جنگ آخرین یا همان آرماگدون است که در قسمت ششم یعنی «هری پاتر و شاهزادهٔ دورگه» از آن بهطور مستقیم سخن رفت. در بخش آخر کتاب ششم، وقتی همهٔ یاران دامبلدور، گرد جسد او جمع شدهاند، هری به یاد نخستین سفر کابوسوارش به این جنگل افتاده و اولین ملاقاتش با ولدمورت را بهخاطر میآورد و همچنین جملهای از دامبلدور که گفت: «جنگ نهایی نیک و بد، آرماگدون بزرگ چندان دیر نیست».
برای اولینبار در همین قسمت ششم بود که بهطور علنی هری پاتر بهعنوان منجی موعود نامیده شد! از آن قسمت به بعد بود که دیگر روشن شد هری پاتر مانند کاراکتر منجی در سایر فیلمهای مشابه آخرالزمانی ، تنها کسی است که همه در انتظار نبردش با نیروی تاریکی و نجات جهان از وجود آن بهسر بردهاند، که این موضوع در خود فیلم هم بهروشنی مورد اشاره قرار گرفت.
مثلاً در صحنهای از فیلم «هری پاتر و شاهزاده دورگه» که هری در رستورانی مشغول خواندن روزنامه بود، در همان روزنامه موضوع منجی بودن هری کاملاً بیان شد و پیشخدمت رستوران نیز از این بابت نسبت به هری ابراز ارادت کرد!
جنگ آرماگدون ، سرانجام در بخش دوم از فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ» رؤیت شد. نکتهٔ قابل توجه اینکه سازندگان فیلم دقیقاً براساس باورهای اوانجلیستی (صهیونیسم مسیحی) در بخش اول از یادگاران مرگ، ولدمورت و ارتش تاریکی را بر هاگوارتز و دنیای جادوگران حاکم ساختند.
این همان مرحلهٔ نخست جنگ آخرالزمان است که بنا بر تبلیغات مسیحیان صهیونیست، سپاه شرّ یا دجال یا همان آنتیکرایست (ضدمسیح) ابتدا بر اورشلیم (بیتالمقدس) حاکم شده و سپاه مسیح یا مسیحیان نو تولد یافته بر اثر پدیدهٔ Rapture به آسمان نزد مسیح میروند و بعد از مدتی همراه مسیح بازگشته و طیّ مرحلهٔ آخر جنگ آرماگدون، ضدمسیح و ارتش تاریکی را شکست داده و حکومت هزارسالهٔ خود را در جهان برقرار میسازند.
همچنانکه در بخش دوم فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ» نیز شاهد بودیم، پس از مدتی که ولدمورت حاکم بر دنیای جادوگری است، هری پاتر با طلسم یادگاران مرگ، همچون مسیح مجدداً از دنیایی دیگر بازگشته و همراه همهٔ دانشآموزان و استادان هاگوارتز در جنگی سهمگین با سپاه شرّ، درگیر شده و آن را شکست داد.

معضلات شبکههای اجتماعی را چطور برطرف کنيم؟
چهارشنبه 02/03/31
نیکلاس کار، تحلیلگر سرشناس فناوری، که در ایران بیشتر با کتاب کمعمقها : اینترنت با مغز ما چه میکند؟ شناخته میشود، در یادداشتی مینویسد: در اواسط دهۀ هفتاد تحولات جدیدی در عرصۀ رسانه صورت گرفت. نوآوریهایی جدید (از تلویزیونی کابلی تا مخابرات سیار و، بعد، کامپیوتر شخصی و درنهایت اینترنت و شبکههای اجتماعی) تمام پیشفرضهای پیشین دربارۀ ارتباطات الکترونیکی را وارونه کرد.
دیجیتالیسازی این امکان را فراهم آورد تا انواع و اقسام اطلاعات از طریق شبکهای مشترک انتقال یابند و بدینترتیب مرز میان ارتباطات شخصی و عمومی تار شد. گوشی موبایل میتواند در آنِ واحد صندوق پستی، تلفن، رادیو و تلویزیون باشد. در شبکههای اجتماعیای همچون فیسبوک، گفتوگوها حسوحال پخش همگانی دارند و پخشهای همگانی حسوحال گفتوگو.
کار میگوید یک قرن پس از اختراع و آغاز همگانیشدن رسانهها: آشوب دوباره بازگشته است، اما این بار تبعاتش بیشازپیش موجب بیثباتی میشود. چند شرکت بزرگ، که دستشان باز است تا قواعدی به میل خود معین کنند، کنترل ارتباطات عمومی و خصوصی را در دست دارند.
گفتوگوها و مکاتبات، دیگر، محرمانه که به شمار نمیآیند هیچ، بازاریابان آنها را زیر و رو میکنند تا اطلاعات شخصی حساسی را ازشان استخراج کنند. پروپاگاندا و دروغ و تهمت به خورد تودههای مردم داده میشود و معمولاً ردیابی منبع اطلاعات هم غیرممکن است. شبکههای اجتماعی، بهجای آگاهیبخشی به عموم مردم، باعث ترویج دودستگی، افراط و، در اکثر موارد، نادانی شدهاند.
با همۀ اینها نیکلاس کار از دستۀ «فناوری هراسان» نیست. از نظر او آنچه امروزه با آن مواجهیم چالشی اجتماعی است، نه فناورانه. کار معتقد است تاریخ سالهای نخست رسانههای جمعی، درعینحال که مشخص میکند چطور به این ورطه افتادیم، راه خروجی را نیز به ما نشان میدهد.