موسسه رسانه شو
موضوع: "شبکه های اجتماعی"
اعتیاد به اینترنت
پنجشنبه 02/04/01
اعتیاد به اینترنت مسائل مختلفی را شامل میشود که از جمله موارد رایج برای جذب افراد به سوی اعتیاد و غرق شدن در فضای مجازی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
_ فرار از واقعیتها و مشکلات زندگی : کسی بدون مشکل زندگی نمیکند، اما خیلیها برای فرار از مشکلات معیشتی که در زندگی دارند به اینترنت و فضای مجازی پناه میبرند.
_ خجالتی بودن : ارتباط برقرار کردن با افراد دیگر از طریق شبکههای اجتماعی به افراد قابلیت ناشناس ماندن میدهد. این ویژگی برای افراد خجالتی شرایطی بهوجود میآورد که راحتتر بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
_ هویت جعلی : بیشتر افراد در فضای مجازی بخشی از شخصیتشان که امکان بروز آن را در دنیای واقعی نداشتهاند، میسازند.
_ حس هیجان : لایک شدن عکسها و ویدئوها میتواند برای افراد حس هیجان و سرزندگی با خود به همراه داشته باشد.
_ ارتقای سطح دسترسی مردم به اینترنت : هر شخص در هر مکانی که هست، به موبایل و اینترنت دسترسی دارد؛ بنابراین از آن استفاده میکند که ممکن است بیش از اندازه هم باشد.
_ ساختن زندگی دوم : فضای مجازی این امکان را ایجاد میکند که فرد زندگی متفاوتی برای خودش بسازد، یک زندگی که تمام آرزوهایش در آن برآورده شده است.
_ سرگرم شدن : وجود هر محتوایی به میزان بی نهایت در شبکههای اجتماعی هر شخصی را سرگرم میکند.
_ بیکار بودن : زمانی که درگیری کاری و ذهنی برای افراد نباشد، شبکههای اجتماعی تمام حواس آنها را درگیرمیکند.
_ فشار کاری : گاهی فشار بیش از اندازه کاری باعث میشود فرد خودش را با فضای مجازی سرگرم کند تا حجم فشارها را نادیده بگیرد.
شناخت عوامل جذب بیش از حد اینترنت، می تواند ما را در کنترل و استفاده مناسب از این فضا کمک کند.
اتهام بزرگ به فیسبوک ؛ سواستفاده از دادههای کودکان برای درآمدزایی
جمعه 02/02/15
کمیسیون فدرال تجارت آمریکا، فیسبوک را به گمراه کردن والدین درباره حفاظت از کودکان متهم و پیشنهاد کرده توافقنامه فعلی درباره حریم خصوصی سختگیرانهتر شود تا ممنوعیت از دستیابی به سود از دادههای افراد زیر سن قانونی را دربرگیرد.
فیس بوک به سواستفاده از داده های افراد زیر سن قانونی متهم شده و اکنون کمیسیون فدرال تجارت آمریکا پیشنهاد کرده درآمدزایی شرکت از داده های این دسته از کاربران ممنوع شود.
به نقل از رویترز ، کمیسیون فدرال تجارت آمریکا، فیس بوک را به گمراه کردن والدین درباره حفاظت از کودکان متهم و پیشنهاد کرده توافقنامه فعلی درباره حریم خصوصی سختگیرانه تر شود تا ممنوعیت از دستیابی به سود از داده های افراد زیر سن قانونی را دربرگیرد.
به طور خاص کمیسیون فدرال تجارت آمریکا اعلام کرد : فیس بوک والدین را درباره میزان کنترل شان بر افرادی که با فرزندانشان در اپ Messenger Kids ارتباط دارند، گمراه کرده است. همچنین این شرکت درباره میزان دسترسی توسعه دهندگان اپ به داده های خصوصی کودکان فریبکارانه عمل و در حقیقت توافقنامه ۲۰۱۹ درباره حریم خصوصی را نقض کرده است.
تغییرات پیشنهادی کمیسیون فدرال تجارت آمریکا شامل ممنوع کردن فیس بوک از درآمدزایی به وسیله کاربران کمتر از ۱۸ سال از جمله در کسب و کار واقعیت مجازی آن است. همچنین این شرکت در خصوص گسترش فناوری شناسایی چهره با محدودیت هایی روبرو خواهد شد.
پس از انتشار این اخبار ارزش سهام متا ۲ درصد کاهش یافت. اندی استون سخنگوی متا در توئیتر این اقدام را یک مانور سیاسی خواند. او نوشت: ما با قدرت با این اقدام مقابله می کنیم.
سواد رسانهای؛ اهداف و توانمندیها
دوشنبه 02/02/11
سواد رسانهای ممکن است به عنوان توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و همچنین ارزیابی قدرت تصاویر، صداها و پیام هایی که ما در حال حاضر به صورت روزانه با آنها مواجه هستیم اهدافی را دنبال کند که بر اهمیت یاد گیری آن به منظور بهرهمندی بهینه از رسانه ها و زندگی روزمره تاکید ورزد.
از جمله ی این اهدافی که مورد تاکید متخصصان رسانه ها می باشد، می توان به تفکر، تحقیق و مطالعه ی انتقادی محتوای موجود و مورد استفاده ی رسانه ها اشاره کرد.
بنابراین فرد باسواد رسانه ای با توانایی هایی از جمله موارد زیر می تواند استفادهی بهینه ای از رسانه ها داشته باشد:
توانایی استفاده از تکنولوژی روز برای پردازش و تولید اطلاعات
توانایی نتیجه گیری در مورد روابط على و معلولی، میان گزارش های رسانه ها و واکنش عمومی.
توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه های دیداری؛
توانایی تشخیص تفسير و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛
فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه ها؛
فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه ای.
هشتگسازی، واکاوی راهبردی و آسیبشناسی
چهارشنبه 01/07/27
وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و برجسته سازی صورت میگیرد، اتفاق پیچیده ای بنام مارپیچ سکوت (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد.دلیل این رویداد رسانهای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و اکثریت پنداری ساخته میشود که حتی شبکه سعودینشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر میکند.
1. روانشناسی هشتگ سازی و تولیدخشم:
محور کنترل افکارعمومی در عصر امپراطوری رسانه، اقتصاد توجه است. هشتگ سازی نیز بعنوان ابتکار سایبری، در خدمت جلب توجه و تمرکز به یک موضوع و حواس پرتی از مسائل هم عرض یا موازی به کار میرود. سوای از اقتصاد توجه و حواس پرتی، طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری و طراحی توییتر بر مبنای تولید خشم صورت گرفته و اینستاگرام برمبنای خودنمایی و شهوت است. هرچقدر کاراکترها کوتاه میشود، فرکانس استدلال پایین میآید و هیجان افزایش مییابد.
۲. جامعه شناسی هشتگ سازی: از آنجایی که هشتگ به یک زبان نو در عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای تبدیل شده، این فقره اگر در خدمت نظام حاکم باشد، زبان انسجام و تولید نظم اجتماعی و تخلیه انتقادات و پیشنهادات است، اما اگر علیه نظام حاکم باشد، زبان اعتراض و تولید گسل و تهدید با ایجاد کمپین های اپوزیسیونی به شمار خواهد رفت. فارغ از این ماجرا، هشتگ سازی توان فرقه سازی و قطبی سازی جامعه را هم فراهم میکند.
۳. هشتگ سازی، سیاست و دمکراسی کنترل شده: ادعای دولت های مدرن امروزی، سیاست ورزی دمکراتیک است. نقش و مشارکت مردم در پیشبرد ارزان و سریع اهداف دولتی و حاکمیتی پررنگ شده است. فضای سایبر را هم بدلیل حضور پررنگ مردمیاش، ذیل توسعه دمکراسی تعریف میکنند. اما نکته اینجاست که هشتگ سازی با ژست دمکراتیک، معادلات بازی را تغییر میدهد و یک دمکراسی کنترل شده را رقم میزند. وقتی بیش از یک سوم اکانت های توییتر جعلی باشد بطوری که صدای CNN و دویچه وله آلمانی و…هم درمیآید، یعنی هشتگ سازی با لشگر رباتیک، صرفا یک نمایش دمکراسی و صدای مردم است نه یک مردمسالاری اورجینال!
۴. هشتگ سازی و مارپیچ سکوت: وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و برجسته سازی صورت میگیرد، اتفاق پیچیده ای بنام مارپیچ سکوت (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد. دلیل این رویداد رسانهای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و اکثریت پنداری ساخته میشود که حتی شبکه سعودینشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر میکند.
مکانیزم اکثریتپنداری در صدد تحقق مارپیچ سکوت، تحمیل عقیده و سرکوب هرگونه مخالفت با گفتمان هشتگی است.
۵. هشتگ سازی و فلسفه: موضوع و مساله مرکزی فلسفه از ارسطو تا به امروز، واقعیت و هستی شناسی است. ژان بودریار اندیشمند فرانسوی، تکنولوژی را عاملی برای تغییر مناسبات هستی شناختی تعریف میکند. فراواقعیتی که بودریار از آن سخن گفت، مصداق امروزی اش را در همین هشتگ سازی میتوان یافت. موقعیتی که واقعیت، نه بازنمایی که خلق میشود. او وقتی واقعیت جنگ خلیج فارس را دستپخت CNN بدون شلیک حتی یک گلوله میداند، در قبال حاد واقعیتی که توییتر با مدد سنتکام و لشگر رباتها محقق میکند، چه خواهد گفت!؟
۶. هشتگ سازی و خطای استراتژیک: فراموش نکنیم که راهبردها در پی حل مسائل و واقعیت های میدانی با نگاه به آینده نوشته میشوند. وقتی که واقعیت توسط هشتگ سازی، بازآفرینی و خلق شد، طبیعتا برای اتاق های فکر و تصمیم سازان و دولتمردان کشورها، خطای شناختی و اختلال راهبردی رخ خواهد داد. تصویرسازی و دادهکاوی وقتی مهندسی میشود، پردازش و عقلانیت استراتژیک را هم دچار خطا و گمراهی خواهد کرد. تصمیمات غلط برای آینده مطلوب به دلیل داده ها و تصاویر غلطی است که از وضعیت موجود، رصد میشود.
۷. ژئوپلیتیک هشتگ سازی: وقتی رسانه با توسل به هشتگ سازی، تصویری فیک و ناامن از وضعیت جامعه به صحنه ملی و بینالمللی منعکس میکند، ریسک سرمایهگذاری را بالابرده و فرار سرمایه را از بازارهای کشور به دنبال خواهد داشت. از طرفی همراهی و اجماع جامعه جهانی برای تحریم و تهدید علیه کشور را نیز میتواند در پی داشته باشد. شرکای استراتژیک منطقه ای و جهانی هم چه بسا همکاریهای سیاسی و اقتصادی و نظامی را به حالت تعلیق درآورند و برخی محورهای ایدئولوژیک نیز دچار بحران مقاومت و ناامیدی خواهند شد.
۸. هشتگ سازی و ابتذال فرهنگ: نبض جامعه دیروز ما، فرهنگ بود و فرهنگ هم مقوله ای معرفت پایه به شمار میرفت. مکانیزم رشد و تعالی اش، کتاب و منبر و دیالوگ و انتقال معرفت و تثبیت عقلانیت بود. نبض جامعه شبکه ای و پلتفرمی امروز، افکارعمومی است. افکار عمومی یک پله نازل از فرهنگ است و شاید فرهنگ در موقعیت و فرهنگ در لحظه، تعریف نامناسبی نباشد. افکار عمومی هم برخلاف فرهنگ که معرفت پایه بود، خبرپایه است. هشتگها بصورت ویروسی، افکارعمومی را مسموم میکنند و با افزایش هیجانات، عقلانیت را کاهش داده و فرهنگ را به ابتذال و سرگردانی نزدیکتر میکنند.
شبکه های اجتماعی و ذهنیت سازی افکارعمومی
چهارشنبه 01/07/27
درباره اغتشاشات اخیر در برخی نقاط کشورمان باید بگوئیم که این نوع حرکت ها با همه نمونه های قبلی متفاوت است و مهمترین فرق آن نقش اساسی رسانه ها و به طور دقیق تر شبکه های اجتماعی در فضای مجازی است.
شبکه های اجتماعی در اتفاقات اخیر آتش افروزان اصلی صحنه بودند و اتفاقات کف خیابان تنها بروز و ظهور آن است.در حوادث اخیر شبکه های اجتماعی تنها محلی برای اعلان قرار زمان و مکان اغتشاش نبود.
شبکه های اجتماعی تنها محلی برای پوشش اخبار و تصاویر اغتشاشات و اطلاع رسانی جریان های برانداز نیست، بلکه اساسا همه جریان حوادث اخیر در آن است. به اطراف نگاه دقیق بیاندازیم افراد در شبکه های اجتماعی احساس می کنند شهر سقوط کرده و در کنترل داعشی های وطنی است و حال آنکه در واقع خبری نبوده جز گروه های کوچک جوانان جوگیر دهه ۸۰ که دانسته و ندانسته آمده بودند تا حلقه های تصویر ذهنی را که منافقین و سایر جریان های برانداز در شبکه های اجتماعی ایجاد کرده بودندتکمیل کنند.
فضای مجازی واقعیت است و نه مجاز و در آن در برابر دشمن باید وضعیت هجومی گرفت.
آداب حضور در شبکه های اجتماعی
دوشنبه 01/07/25
همه ما روزانه بارها به گوشیمان سرک میکشیم و به جای زنگ زدن و پیامک فرستادن، از پیامرسانها استفاده میکنیم اما گاهی نکات بسیار سادهای را رعایت نمیکنیم و اسباب رنجش خودمان و دیگران فراهم میآید.
در این مورد صدها نکته میشود نوشت اما عجالتاً این ده نکته پایه را مرور کنیم :
1️- اگر کسی یک بار خیلی زود پیام ما را دید و جواب داد به این معنی نیست که همیشه بیکار است و روی گوشی خوابیده و از این به بعد موظف است خیلی زود جواب بدهد و اگر دیر جواب بدهد به ما بیاحترامی کرده است.
2️- ما از حال روحی کسی که آنطرف خط است خبر نداریم، وقتی پیام میدهیم نمیدانیم او در چه شرایطی است، انتظار نداشته باشیم آدمها همیشه شاد و خوشمشرب باشند. خود ما مگر همیشه حوصله دیگران را داریم؟
3️- اگر پیام صوتی کاری میدهیم کوتاه و گویا باشد. کمتر کسی حوصله گوش دادن به یک پیام چند دقیقهای دارد برای همین روی دور تند میگذارد و «لحن» که بخش بزرگی از پیام را تشکیل میدهد از بین میرود.-
4️- از ارسال پیامهای کیلویی، صبح و ظهر و شب به خیرهای کلیشهای با دسته گل و ایموجی خودداری کنیم. اگر کسی برایمان مهم است چند کلمه تایپ کنیم یا پیام صوتی بفرستیم.
5️- اگر به تازگی از کسی شماره گرفتهایم دلیل نمیشود که انتظار داشته باشیم در تمام پیامرسانها تمام پیامهای فورواردی ما را ببیند و بخواند و واکنش نشان دهد. ارسال بیش از حد پیام لزوماً دوستیها را عمیق نمیکند.
6️- از فوروارد اخبار و عکس و کلیپ برای دیگران خودداری کنیم. الان تقریباً همه به اخبار دسترسی دارند مگر اینکه مورد خاص و ویژهای باشد که طرف مقابل حتماً باید ببیند.
7️- اگر پیام را تایپ میکنیم و متن طولانی است، از شمارهگذاری، ایموجی و سایر ابزارها استفاده کنیم تا ملالآور نباشد. پلکان بلند هر ساختمانی حتماً چند پاگرد برای چاق کردن نفس دارد.
8️- حواسمان باشد که پیامهای ما به ویژه آنها که کاری هستند ممکن است توسط طرف مقابل برای نفر سومی ارسال شود. حتی در پیام دادن دوستانه وقتی پشت سر نفر دیگری حرف میزنیم این یک سند است و ممکن است دست آن نفر برسد. حتی اگر تیک سوم وجود ندارد، همیشه فکر کنیم که نفر سومی ممکن است پیام ما را ببیند.
9️- هر کدام از ما روزانه دهها و صدها پیام دریافت میکنیم. پیامرسانها جوری طراحی شدهاند که وقتی پیام کسی را دریافت میکنیم و نمیبینیم ممکن است زیر پیامهای تازه قرار بگیرد و به اعماق برود و از جلوی چشم دور شود.
گاهی این اتفاق برای خودمان هم میافتد به همین دلیل اگر کسی پیام ما را نمیبیند دلیلش این نیست که در «اولویت» او قرار نداریم و دوستمان ندارد و برایش مهم نیستیم و …. گاهی اتفاق است. پیش میآید.
10- لحن پیام را رعایت کنیم. «صبحت به خیر خوبی؟ چطوری؟» با «صبحتان به خیر حال شما خوب است؟» در معنی یکی است اما در لحن بسیار تفاوت دارد. اولی نشانه دوستی و صمیمیت است و دومی رسمی بودن.
بسیاری اوقات همین واژههای ساده باعث اختلافات عمیق خانوادگی و سوءتفاهمهای بسیار شده است.