موسسه رسانه شو
موضوع: "جنگ نرم"

استراتژی جنگشناختی بر مدار هیات
سه شنبه 02/05/03
این روزها اکسیر حسینی در سراسر کشور جاری و ساری شده و فضای متفاوت و رو به پیشرفتی را از جهت ایمان و امید در جامعه طنینانداز کرده است. اما مثل همیشه معاندین در صدد ایجاد رخنه در صفوف مومنین هستند تا انسجام اجتماعی را از کف سیستم بربایند و جمهوریت و اسلامیت را توامان علیه نظام بسیج کنند. اما چگونه؟
تحریم هیات
با لیدری جریان رسانهای معاند، کمپین و هشتگ های تحریم هیات راه اندازی شد. در واقع هدف این بود که عزاداری برای امام حسین (علیه السلام ) را به بهانه مخالفت با نظام از ملت سلب کنند و نه به هیات را نماد مبارزه مدنی قرار دهند که این پیام خنثی شد و تنور مجالس عزای حسینی مثل همیشه داغ داغ بود.
هیات مقابل نظام
وقتی در فاز نخست ، طرفی نبستند، سراغ گام دوم رفته و انگاره جدایی هیات از سیاست و نظام را برجسته کردند. اینکه هیات فارغ از سیاست یا هیات منهای انقلاب است و این دو در شرایط فعلی مقابل هم قرار دارند و می شود حسینی بود و انقلاب را دوست نداشت و حتی مقابل آن ایستاد!(در همین راستا دوقطبی هیات حکومتی و غیرحکومتی را هم تقویت کردند)
هیات مقابل هیات
وقتی انگاره “هیات منهای انقلاب” را برجسته کردند و با زیرکی و تقطیع، فکت و شاهد از برنامه ها و گفتگوهای مختلف رسمی و غیررسمی برای این انگاره دست و پا کردند(گاهی به دست خودمان دست به دست شد!) فاز سوم آغاز می شود و هیاتی ها مقابل هم قرار خواهند گرفت و یک گسل مذهبی به نام کسی که تا به امروز رمز اتحاد بود (حبُّ الحسین یجمعنا) ایجاد خواهد شد.
نقطه ثقل جنگ شناختی؟
همین دیروز هم که یک شبکه تروریستی صهیونیستی توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر و خنثی شد تا نشان دهد که برای تولید خشونت علیه ایران در ماه محرم، برنامه مفصلی تدارک دیدهاند. در واقع بر اساس مدل آفندی در جنگشناختی (برخلاف مدل پدافندی که بر نقطه ضعفها متمرکز میشود)، مبتنی بر ظرفیتها و نقاط قوت انقلاب علیه انقلاب برنامه ریزی شده است تا پتانسیل ماه محرم را در جهت معکوس بهرهبرداری کنند.
ماموریت جبهه فرهنگی و رسانهای انقلاب چه بسا بایستی چنین ترتیب داده شود که همچون “تعمیر کشتی روی اقیانوس” و با درایت و ظرافت و حفظ اتحاد و صمیمیت و به دور از برچسبزنی و اختلافافکنی، اشتراکات را محور قرار داده و ضعف ها را با کیاست تمام و تذکر و نقد مومنانه و مشفقانه گوشزد کنیم. نمیشود از اصول و اصلاح دست برداشت ولی همزمان و با دقت بایستی حافظ تمام جمهوریت و تمام اسلامیت باشیم.
حفظ اتحاد در عین انتقاد
تقطیع و برجسته سازی کاستیها یا اختلافات و نگارش متنهای انتقادی توام با واژههای ویژه نقد جریانهای مخالف و اپوزیسیون، از مهندسی اجتماعی و فرهنگی فاصله دارد و جز بر شکاف اجتماعی نخواهد افزود. تیغ انتقاد را بر مدار برشها و تقطیع ها تیز نکنیم و اتحاد در عین انتقاد را اصل و پایه قرارداده تا خدای ناکرده پازل دشمن تکمیل نشود.

این یک آرایش جنگی است
دوشنبه 02/05/02
پس از هتک حرمت مجدد به قرآن کریم، روز گذشته مقام معظم رهبری در پیامی این اهانت را محکوم کردند. یکی از عباراتی که ایشان در متن پیامشان به کار بردند «آرایش جنگی» بود. ایشان فرمودند: «دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.»
در تحلیل هتکحرمت به قرآن میتوان دو نگاه تحلیلی داشت. نگاه اول تقلیل منازعه به فرد موهن است. در این تحلیل، فردی مانند سلوان مومیکا که اقدام به آتش زدن قرآن کرده محکوم میشود. اما اگر نخواهیم سطح منازعه را تقلیل بدهیم موضوع حادتر و پیچیدهتر میشود.
به همین دلیل است که ما در پیام رهبری با «توطئه گران پشت صحنه» مواجه میشویم. نگاهی به تاریخ نشان میدهد که منازعات دنیا همیشه یک پشت پرده دارد. مثلا جنگ صلیبی با اینکه عاملش سخنرانی پاپ اوربن دوم معرفی میشود اما عامل تحریککننده پاپ، امپراطور روم شرقی یعنی آلکسیوس کمننوس بود که به قول فرانکوپن مورخ انگلیسی «کمکخواهی او (پاپ اوربن) آخرین فریاد مذبوحانه حاکمی بوده که دولت و امپراتوریاش فاصلهای با سقوط نداشته است.»
در اینجا هم بیشتر از یک حرکت فردی ما با یک جنگ تمدنی علیه مسلمانان روبهرو هستیم. جنگ تمدنی نیز امروز شروع نشده است؛ بلکه از زمانی شروع شد که هانتیگتون آن را تئوریزه کرد و یک ضلع از سه ضلع این جنگ را مسلمانان معرفی کرد. از آن روز تا به امروز حوادث بسیاری به دست غربیها شکل گرفت تا بتوانند اسلام را نه در یک جنگ صلیبی بلکه در اذهان و افکار جهانی ترور کنند. تولید القاعده، زدن برجهای دوقلو، ایجاد داعش و… بخشی از پروندههای اسلامهراسی غربها بود.
حرکت موهن امروز میوه حرکتهای دیروز است. امروز جامعه تحت بمباران رسانههای صهیونیستی و غربی از اسلامهراسی به اسلامستیزی رسیده است. در این منازعه مسلمین و افراد دغدغهمند باید نگران باشند؛ چون این توهین حد یقفی ندارد. اولین کار این است با عاملان و پشت صحنه برخورد شود. موضوعی که در پیام رهبر معظم انقلاب هم آن را شاهدیم.
اما در لایه دوم باید اسلام را از زیر ترکشهای رسانهای صهیونیسم و غرب بیرون کشید. این امر هم جز با کار نرم فرهنگی و رسانهای صورت نمیپذیرید. امروز علمای اسلام باید بنشینند و بگویند چگونه میتوان چهره اسلام که توسط گروههای خشنی مانند القاعده، داعش و… به گروگان گرفته شده را بازپس گرفت. نباید گذاشت اسلام همچنان به دست داعشیها و رسانههای صهیونیستی و غربی ترور شود.

پوشش دوگانه رسانههای غربی
شنبه 02/04/31
رهبر معظم انقلاب می فرمایند : بزرگترین دشمنی در این قسمت با اسلام، همین است که کسانی به نام اسلام، به نام دین خدا و به نام محبّت اهل بیت(ع)، خرافاتی را اشاعه دهند که وقتی کسانی از این خرافات اطّلاع پیدا میکنند، بگویند «اگر اسلام این است، ما این اسلام را نمیخواهیم!» این، ضربهی بزرگی است.
…اخیراً مطلبی را کسی به من گفت که خیلی برایم جالب و عجیب بود…[آن فرد] که با مسائل کشور شوروی سابق و این بخشی که شیعهنشین است جمهوری آذربایجان آشنا بود، میگفت: آن زمان که کمونیستها بر منطقهی آذربایجان شوروی سابق مسلّط شدند، همهی آثار اسلامی را از آنجا محو کردند. مثلًا مساجد را به انبار تبدیل کردند، سالنهای دینی و حسینیهها را به چیزهای دیگری تبدیل کردند و هیچ نشانهای از اسلام و دین و تشیّع باقی نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود!
دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزاداری کنند، هیچ کار دینی نباید بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، برای آنها یک وسیلهی تبلیغ بر ضدّدین و بر ضدّتشیع بود. بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها، اینگونه علیه دین استفاده میکند. هرجا خرافات به میان آید، دین خالص بدنام خواهد شد.۱۳۷۶/۰۱/۰۱

پشت صحنه تبلیغات دشمن را بشناسید
پنجشنبه 02/04/29
مطالبه مهم رهبر انقلاب از مبلغین :
پشت صحنه تبلیغات دشمن را بشناسید / در تبلیغ به مبانی فکری جبهه مقابل حمله کنید
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مبلغان و طلاب حوزههای علمیه :
تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست.
این کار، لازم است. اما فقط این نیست. طرف مقابل مبانی فکری دارد باید به او حمله کرد
در تبلیغ موضع تهاجم لازم است.
این لازمهاش شناخت صحنه است یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید با کی طرفید، ما با کی طرفیم حالا فرض کنید که یک شبههای را فلان سرمقاله نویس یا فلان ستون نویس فلان روزنامه یا فلان مثلاً توئیتزن توی فلان شبکهی فلان یک چیزی را مطرح کرده ما با کی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟
احتمال قوی هست که اینجور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشت صحنهای داشته باشد.
۱۴۰۲/۴/۲۱

فضای مجازی وسیله ای برای جاسوسی کشورهای عربی برای اسرائیل
یکشنبه 02/02/10
رژیم جعلی اسرائیل از ابتدای تاسیس خود در سال 1948 راهبرد سیاست داخلی و خارجی خود را بر مبنای جاسوسی بنا کرده و برخی سرویسهای جاسوسی وابسته به صهیونیسم حتی فعالیت خود را قبل از تاسیس این رژیم آغاز کرده بودند. درواقع همه سرویسهای نظامی رژیم صهیونیستی همچون امان ، شاباک، پلیس اسرائیل ، سرویس اطلاعاتی ارتش و… همگی به نوعی ساختار جاسوسی دارند و معروفترین نهاد اسرائیلی در این زمینه سرویس موساد است.
از آنجایی که اسرائیل هرگز نتوانست خود را به عنوان یک کشور به رسمیت بشناساند، مجبور است برای حفظ بقا و موجودیت خود از روش های غیرمعمول استفاده کند و همچنین سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای محافل سیاسی این رژیم نیز همانند سایر دولتهای جهان نیست.
در این بین سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل که همواره مشغول جمعآوری اطلاعات از داخل و خارج برای رژیم صهیونیستی هستند نقش راهبردی در تدوین سیاستها و تصمیمات این رژیم ایفا میکنند و رابطه تنگاتنگ میان آنها با موسسات سیاسی اسرائیل وجود دارد.
شاید شنیدن عبارتهایی مشابه جاسوسی اسرائیل ما را به یاد ترور دانشمندان و شخصیتهای برجسته علمی و نظامی و اجتماعی و … در سراسر جهان بیندازد. اما واقعیت آن است که فعالیتهای جاسوسی رژیم صهیونیستی صرفا محدود به ترور اشخاص مهم نیست ؛ بلکه این رژیم همواره تلاش کرده با نفوذ در کشورها و نهادهای دشمن اهداف خاص خود را محقق کرده و به آن ها ضربه بزند.
طی چند سال گذشته اخبار متعددی درباره دستگیری جاسوسان رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی منتشر شد که یکی از بارزترین آنها لبنان بود. به طوری که سال قبل نیروهای امنیت داخلی لبنان موفق شدند بیش از 15 شبکه جاسوسی اسرائیل را کشف و منهدم کنند.
اطلاعات نشان میدهد که همچنان شبکههای جاسوسی متعدد رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی فعال هستند و این رژیم برای پیشبرد عملیاتهای اطلاعاتی و امنیتی خود در کشورهایی همچون لبنان و سوریه و عراق از تیمهای ماهر استفاده میکنند که به شکل دقیق آموزش دیده و با کار در کشورهای عربی آشنایی دارند.
اما نکته قابل توجه آن است که در جریان بازجویی افراد دستگیر شده به جرم همکاری با دشمن، اغلب آنها میگویند که اصلا نمیدانستند برای اسرائیل کار میکنند و تصور آنها این بوده که در حال همکاری با نهادهای غیردولتی و انجمنهای مردمی هستند. البته برخی نیز به همکاری آگاهانه خود با صهیونیستها اعتراف میکنند.
اما خطر نفوذ اسرائیل در کشورهایی همچون لبنان یا عراق و سوریه و … بیشتر متوجه نوجوانان و جوانان است. عاملان موساد در جذب جاسوس در این کشورها به طور معمول از طریق شبکههای اجتماعی وارد عمل شده و سوالات سادهای همچون اسم و شرایط خانوادگی و علایق و … از کاربران میپرسند و بعد از انتخاب گزینههای مورد نظر خود از آنها میخواهند کارهای سادهای همچون رساندن تعدادی بسته به آدرسهای مختلف و یا عکسبرداری از مکانهای خاص انجام دهند. مبالغی که اسرائیلیها به این افراد میدهند چیزی حدود 100 تا 200 دلار است اما اگر آنها برای انجام فعالیتهای مهمتری انتخاب شوند پول بیشتری دریافت میکنند و حتی رژیم صهیونیستی وعده اقامت در کشورهای اروپایی را به مزدوران خود میدهد.

عملیات ترور با توسل به رمزگشایی تقابلی و کلیدواژه "کار خودشونه"
یکشنبه 01/08/29
اکانت رژیم کودک کش اسرائیل با وقاحت تمام ، عامل ترور و شهادت کیان پیرفلک را جمهوری اسلامی معرفی میکند. اینکه تروریسم را توجیه کنی و تروریست را تجهیز نمایی و سپس انگشت اتهام بسمت نظام نشانه بگیری، چیزی جز انکار بدیهیات نیست. اما چگونه؟
استوارت هال می گوید فهم پیام رسانه با الگوی رمزگذاری رمزگشایی صورت میگیرد و مخاطب بصورت فعال در جریان انتقال پیام عمل میکند. در این فرایند از نوع رمزگشایی نام می برد؛ رمز مسلط (محوریت فهم حاکمیت)رمز توافقی(فهم مساوی حاکمیت و مردم) رمز تقابلی(فهم متضاد از فهم حاکمیت).
رمزگشایی به دو صورت نخست، وضعیت مطلوب هر نظامی است و نشانه سلامت در ارتباط فرستنده و گیرنده است. اما اگر رمزگشایی بصورت تقابلی باشد، حتی بدیهیات (ترور شاهچراغ و ایذه) هم بصورت معکوس فهم میشود و عبارت “کارخودشونه” در چنین فضایی، صورت فراگیر پیدا میکند.
با این وضعیت رمزگشایی، جریان خبری و ارتباطی دچار اختلال شده و دروغبزرگ هم در جامعه پذیرفته میشود. دیگر نیاز به روایت سازی هم نیست و با انگاره سازی ساده اکانت اسرائیلی هم میشود ذهنیت جامعه را مسموم ساخت. الگوی “تکرار خشن” دشمن را با الگوی “یده واحده” چهارضلعی مردم آگاه، رسانه روای، روشنفکر بصیر و مسئول انقلابی بایستی شکست داد.
وضعیت رسانه ای امروز ما صورت رمزگشایی تقابلی فراگیر ندارد ولی در عصر حادواقعیت و تسلط ناواقعیتها در میدان مین فضای مجازی، از صفرها و عدم ها واقعیتهای مسخ شده و سحرآمیز خلق میشود.