موضوع: "انیمیشین و بازی"

پروژه آخرالزمانی به نام هالیوود (نقدی بر نه گانه ماتریکس)

 

در یکی از انیمیشن‌های نه گانه ماتریکس (معروف به انیماتریکس) کارگردانان فیلم (برادران واچفسکی) حرف خود را به طور عریانی میزنند آنجا که با زوم کردن روی نقشه خاورمیانه، عربستان را نشانه می گیرند و با زوم کردن روی مرکز بیابانی شبه جزیره، شهری را (شهر صفر _ یک) به عنوان محل استقرار شیاطین روبوتیک (یاران کامپیوتر شیطانی ماتریکس نشان میدهد که عقل هر عاقلی آن را مهمترین شهر مسلمانان داند.

در ادامه این انیمیشن، خرمگسی شوم و جغد مانند روی شبه جزیره عربستان فرود می آید و به سمت بصره و بغداد حرکت میکند (نهایت جسارت و بی شرمی نسبت به مقدسات اسلامی!)

این نقشه درون سازمان ملل نصب شده است به دست قدرت یک کارگر نظافتچی سازمان ملل متحد (!؟) این خرمگس کشته میشود و با خونش هلال شیعی را از منتها الیه عراق (لبنان) تا وسط ایران ترسیم میکند.

در این انیمیشن، ملل (بخوانید صهیونیست‌های حاکم بر آمریکا و فرانسه و آلمان و کانادا و … ) از قدرت علمی و پیشرفت اقتصادی این رباتهای شیطانی در هراسند و آنها را منکوب و سرکوب می کنند!

در فیلم پسر جهنمی (Hell Boy) نیز آمریکایی ها در مبارزه با اتحاد نازی‌های هیتلری و ایرانیان موفق می شوند که شیطان را محدود کرده و نگذارند راه تسلط او به این دنیا باز شود.

مرحوم محمد‌حسین فرج‌نژاد

 

 

چرا چشم درشت ؟

 

 

چشم درشت در رسانه

 

حتما نسبت به چشمای درشت شخصیت های کارتون ، انیمه ای و انیمیشنی حداقل یکبار سوال براتون پیش امده است . اینکه چرا اینقدر چشاشون درشت است؟

بهترین عضوی از چهره که میتونه احساسات رو منتقل کند چشم است. همچنین رنگ چشم و زیبایی چشم در غلیان احساسات مخاطب تاثیر بیشتری دارد.

 بخاطر همین که این انتقال احساسات قوی تر و بهتر صورت بگیرد چشم ها را درشت طراحی می کنند .

دفعه اول هم والت دیزنی از این ترفند استفاده کرد و بعد هم بقیه از همون والت دیزنی کپی کردند و اعتراف هم کردند از که والت دیزنی الگو گرفته اند .

 

 

 

چرا غرب هری پاتر را رها نمی‌کند؟!

 


 به بهانهٔ تصمیم ساخت سریال هری پاتر

 

مجموعهٔ هری پاتر دربرگیرندهٔ جنگ آخرین یا همان آرماگدون است که در قسمت ششم یعنی «هری پاتر و شاهزادهٔ دو‌رگه» از آن به‌طور مستقیم سخن رفت. در بخش آخر کتاب ششم، وقتی همهٔ یاران دامبلدور، گرد جسد او جمع شده‌اند، هری به یاد نخستین سفر کابوس‌وارش به این جنگل افتاده و اولین ملاقاتش با ولدمورت را به‌خاطر می‌آورد و همچنین جمله‌ای از دامبلدور که گفت: «جنگ نهایی نیک و بد، آرماگدون بزرگ چندان دیر نیست».

 برای اولین‌بار در همین قسمت ششم بود که به‌طور علنی هری پاتر به‌عنوان منجی موعود نامیده شد! از آن قسمت به بعد بود که دیگر روشن شد هری پاتر مانند کاراکتر منجی در سایر فیلم‌های مشابه آخرالزمانی ، تنها کسی است که همه در انتظار نبردش با نیروی تاریکی و نجات جهان از وجود آن به‌سر برده‌اند، که این موضوع در خود فیلم هم به‌روشنی مورد اشاره قرار گرفت.

مثلاً در صحنه‌ای از فیلم «هری پاتر و شاهزاده دورگه» که هری در رستورانی مشغول خواندن روزنامه بود، در همان روزنامه موضوع منجی بودن هری کاملاً بیان شد و پیشخدمت رستوران نیز از این بابت نسبت به هری ابراز ارادت کرد!

جنگ آرماگدون ، سرانجام در بخش دوم از فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ» رؤیت شد. نکتهٔ قابل توجه این‌که سازندگان فیلم دقیقاً براساس باورهای اوانجلیستی (صهیونیسم مسیحی) در بخش اول از یادگاران مرگ، ولدمورت و ارتش تاریکی را بر هاگوارتز و دنیای جادوگران حاکم ساختند.

این همان مرحلهٔ نخست جنگ آخرالزمان است که بنا بر تبلیغات مسیحیان صهیونیست، سپاه شرّ یا دجال یا همان آنتی‌کرایست (‌ضد‌مسیح) ابتدا بر اورشلیم (بیت‌المقدس) حاکم شده و سپاه مسیح یا مسیحیان نو تولد یافته بر اثر پدیدهٔ Rapture به آسمان نزد مسیح می‌روند و بعد از مدتی همراه مسیح بازگشته و طیّ مرحلهٔ آخر جنگ آرماگدون، ضدمسیح و ارتش تاریکی را شکست داده و حکومت هزارسالهٔ خود را در جهان برقرار می‌سازند.

هم‌چنان‌که در بخش دوم فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ» نیز شاهد بودیم، پس از مدتی که ولدمورت حاکم بر دنیای جادوگری است، هری پاتر با طلسم یادگاران مرگ، همچون مسیح مجدداً از دنیایی دیگر بازگشته و همراه همهٔ دانش‌آموزان و استادان هاگوارتز در جنگی سهمگین با سپاه شرّ، درگیر شده و آن را شکست داد.

 

تخریب کن ، امتیاز بگیر

 

 

گیمُر در بازی «فُرتنایت» (Fortnite) برای کسب امتیاز باید نماد کعبه را تخریب کند تا مراحل بالاتر برایش باز شود و امتیاز کسب کند.

موضوعی که به شکل مستقیم بر عقاید کودکان مسلمان و غیرمسلمان تأثیر می‎‌گذارد، هویت آنها را تخریب می‌کند و ارزش مقدسات و کعبه را در نظر آنها پایین می‌‎آورد و باعث رواج خشونت می‌شود.

علما و روحانیون دانشگاه دینی الازهر مصر بر حرام‌بودن تمامی بازی‌های رایانه‌ای که خشونت را ترویج می‌کند، به عقاید یا شریعت و دین توهین می‌کند یا به تروریسم و خودآزاری و غیره فرا می‌خواند، تأکید کردند.

این یک توهم نیست، آنها برای فرزندان و عقاید خداباورانه ما برنامه دارند … .

 

 

بلوغ زودرس کودکان با دیدن برنامه‌های ماهواره ای

 

اگر باور داشته باشیم که ذهن کودکانمان با چه سرعت و دقتی از عناصر موجود در محیط زندگی­شان رنگ می­‌گیرند، ممکن است به گونه­‌ای دیگر به این موجودات لطیف و آنچه که به عنوان وسائل سرگرمی آنها معرفی شده­‌اند، نگاه کنیم.

 هم‌اکنون وجود ماهواره­‌ها در خانواده­‌ها معضلی شده است، به هر کجا که بروی وجود دارد و این مسأله تربیت فرزندان را با مشکل روبرو ساخته است.

 گشتی در کانال­‌های ماهواره­‌ای جدا از برنامه­‌های مستهجن آن نشان می­‌دهد که برنامه­‌های ویژه‌ی کودکان در این شبکه­‌های ماهواره­ ای روزبه روز در حال افزایش است و حتی برخی برنامه­‌های بزرگسالان بطور عمد بصورت انیمیشن و فانتزی ساخته می­‌شود تا کودکان را نیز همراه خود کنند.

جالب این است که برنامه­‌های ویژه‌ی کودکان به مراتب حرفه­‌ای­‌تر ساخته شده ، برنامه­‌هایی که میلیاردها دلار صرف ساخته شدن آنها شده و حتی کانال‌هایی با فرکانس­‌های بسیار قوی هم برای آنها در نظر گرفته می­‌شود.

 سئوال اینجاست آیا این هزینه­‌ها از سر دلسوزی است؟

آیا تا به حال دقت کرده­‌اید که محتوای این کارتون­‌ها چیست؟

آیا کودکی که همراه پدر و مادرش سریال‌های ماهواره‌ای را می‌بیند، گاهی با نقش دختران و پسران هم سن و سال خودش هم‌زاد ‌پنداری نمی‌کند؟

آیا رفتارهای پدر و مادر خود را با پدر و مادر کودکانی که در سریال‌های ماهواره می‌بیند، مقایسه نمی کند؟

 آیا تسخیر ذهن نوجوان توسط رسانه‌ها و ایجاد اعتیاد به دیدن برنامه­‌های آن، بی­‌رغبتی نسبت به فعالیت­‌های اجتماعی،
کم شدن علاقه به مطالعه کتاب­‌های مفید و موثر به علت اعتیاد به دیدن صحنه­‌های مستهجن که نفس تشنه ی آن است،
بلوغ زودرس و دچار شدن به انواع بیماری­‌های روحی و جسمی، گرفتن فرصت اندیشیدن از آنها که همه‌ی این امور به طرز شگفت­‌آوری توسط متفکران این رسانه‌­ها برنامه­‌ریزی شده است، کافی نیست؟!

 کودکان در سنین 3 تا 5 سالگی فقط بیننده هستند و قدرت تشخیص میان خوب و بد را ندارند و هر آنچه برای او به نمایش بگذاریم می­‌بیند و به عنوان یک حرکت پسندیده می­‌پذیرد. آن­ها قدرت تفکیک خوب، بد و یا افسانه بودن را ندارند و این باعث می‌شود تا ارزش­های آنها در دنیای واقعی تغییر کند.

 حقیقتا ما به عنوان والدین چه برنامه­‌ای برای استفاده‌ی صحیح خود و کودکان‌مان از این امکانات داریم… ؟!

 

 

 

دربار0 جن های آبی چه می دانید ؟

 

جن های ابی

 

اگر به سیر سینمای سلطه جو هالیوود در چند دهه پیش نگاهی بی اندازیم، رد پای نمادهای مشترک این سه قطب را در فیلم ها و انیمیشن های غربی به وفور می بینیم که حاکی از قدرت آن ها و تلاششان برای دست یافتن به اهداف شیطانیشان است. آن ها به کودکان دنیا که آینده نسل بشر در فردای موعود آن ها به شمار می روند، توجه خاصی دارند و پیشبرد عقاید و معرفی نمادهایشان در انیمیشن ها از مهمترین استراتژی آن ها به حساب می آید. می توان به طور خلاصه اهداف مشترک کابالیست ها ، فراماسونری ها و شیطان پرست ها را در این موارد دانست.

اهدافی که بذر فکری آن را در سینما و انیمیشن به عنوان قدرتمند ترین رسانه های دنیا کاشته اند.

۱- نابودی تمام مظاهر توحید و یکتاپرستی در جهان.

۲-به دست گرفتن حکومت و قدرت در تمام کشورهای جهان از طریق شبکه ی گسترده ی ماسونی در تمام ممالک دنیا.

۳-تخریب مسجد الاقصی و کشف معبد سلیمان و بازسازی آن در ابتدای قرن ۲۱

۴-پرکردن معبد سلیمان از بت ها و نمادهای ماسونی به عنوان اصلی ترین پرستشگاه ماسونی.

۵-برقراری حکومت جهانی شیطانی به پایتختی معبد سلیمان در اورشلیم (بیت المقدس)

۶-به حکومت رساندن قدرتمندترین فراماسون با عنوان نمادیین ضد مسیح( = (Antichrist(دجال) در ابتدای قرن ۲۱

هدف تشکیلات فراماسونری این است که تمام‏ دولت های جهان را باید تحت سیطره خود در آورد و دولتهایی بر پایه انکار خدا و جمهوری هایی بر مبنای « لا مذهب جهانی » تاسیس کند. آن ها دین را یگانه دشمن بشریت می دانند به همین خاطر ایده آزادی از مذهب را تبلیغ و ترویج می کنند و معتقدند «ماسونیسم» یگانه حزبی است که با ادیان، عقاید و مقدّسات دینی به‏ شدّت مبارزه می‏کند.

در دنیای انیمیشن اگرچه به دلیل حاکم بودن عنصر ایجاز و تخیل نمی توان توقع داشت که فیلمسازان بسته به واقعیت های موجود فکر کرده و داستان سرایی کنند؛ اما با کمی کنکاش می توان به سیری صعودی در انیمیشن های غربی رسید که در آن حضور مستمر و هدفمند هیولاهای آبی رنگ در برابر دیدگان کودکان و نسل نوپای جوامع مختلف دنیا امری غیرقابل انکار است.

«جن آبی» به عنوان هفتمین راز از فرامین شیطانی فراماسون ها، عنصری است که به اعتقاد آن ها باید در افکار عموم جهان نقش ببندد؛ اما به صورت القایی نرم و ظریف، تا جن به عنوان یکی از بهترین دوست های بشر معرفی گردند. دوستانی قابل اطمینان از جنس آتش و شخصیت هایی که فیلمساز آگاهانه باقبح زدایی از آنها به ترویج قدرت و برتری شان در رسانه های جهان پرداخته است.

بر همین اساس به هیولاهای آبی رنگ کارتون های غربی استراتژی مخرب ولی جذاب دارد ؛ استراتژی که از سوی اربابان یهودی هالیوود، در ساختار فیلم ها به کار رفته، آرام آرام بدل به یک سنت هالیوودی می شود .

 

 

 

1 2 3