موسسه رسانه شو
آیا همین دوست داشتن کافیست؟
گفتم: من تورا دوست دارم پرسید: آیا همین دوست داشتن کافیست؟
شاید دوست داشتن و محبت را برای خودمان درست معنا نکرده باشیم که امروز فکر میکنیم محبت یعنی همین ابراز علاقهای که به شخصی یا مکتبی یا چیزی داریم.
این ابتدای مسیر است و حتی قدم اول هم نیست و شرط اول قدم آن است که مجنون باشید. مجنون مصداق خوبی برای عاشقانه زیستن است و عاشقانه زیستن یعنی فراموشی خود و غرق در محبوب شدن.
غریق در عشق خود را نمیبیند و راه نجات را فقط معشوق میداند؛ تمام ساحتهای نفس خود را بر اساس مبانی مورد نظر معشوق چیدمان میکند و حرکتی همه جانبه به سمت معشوق دارد.
از لوازم عشق و حب سعی در مشاکلت بیشتر به محبوب و معشوق است و اگر خود را عاشق کسی میدانیم اما سعی در همسنخی با او نمیکنیم این نو احساسات را نمیتوان عشق نام گذاری کرد.
از لوازم دیگر عشق، مطیع بودن در مواجهه با امر محبوب است؛او چه میخواهد تا عاشق برای جلب رضایتش همان کند
در کجاست تا عاشق هم همان جا باشد.
کدام سمت وسو را دارد تا عاشقم هم به همان سمت روانه شود.حال باید از خود بپرسیم چقدر مشاکلت با حضرت سید الشهدا در وجودمان حاصل کردیم که خود را محب و عاشق او بدانیم تا بعد بتوانیم ادعا کنیم این حب موجب نجاتمان است نه کیدی از کیدهای شیطان برای فرار از حقیقت؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1402/05/05 ساعت 05:37:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |